دیوار کاربران


mahdi12
mahdi12
۱۳۹۳/۰۳/۱۱

یه روز یه سوسک میره خواستگاری یه مرغه

.
.

.

.

.

.

.

.

.

.

ینی واقعا اومدی پایین ببینی چی میشه
آخه مگه سوسک میره خواستگاری؟
اونم خواستگاری مرغ!!!
اصن نکنه انتظار داشتی بگم بابای مرغه مخالفت میکنه و سوسکه رگشو میزنه؟
لابد دانشجو هم هستی )))))))))))))))))))))))))))

mahdi12
mahdi12
۱۳۹۳/۰۳/۱۱

جهنم برای بعضی دخترا یعنی اینکه:

برین تو آسانسور

دکمه رو فشار بدید

.

.

.

.

.

در بسته میشه بعد یهو میبینین یه سوسک بالدار رو سقفه !

گریه نکنین..

ادامه نمیدم

mahdi12
mahdi12
۱۳۹۳/۰۳/۱۱

هر جای دنیا میخواهی ...
باش …
من…
احساسم را …
با همین
دست نوشته ها …
به قلبت ...
میرسانم …

mahdi12
mahdi12
۱۳۹۳/۰۳/۱۱

وقتی نخواستنت…

آروم بکش کنار …

غم انگیز است اگر تو را نخواهد

مسخره است اگر نفهمی

احمقانه است اگر اصرار کنی . . .

Hooman1994
Hooman1994
۱۳۹۳/۰۳/۱۰

یارو داشت نماز میخوند یه دفه یه پرنده میخوره تو پنجره
یارو میگه خدایا من دارم با تو راز و نیاز میکنم بعد تو داری انگری بردز بازی میکنی
واقعا که




seashell
seashell
۱۳۹۳/۰۳/۱۰

کاشکــــــی… یک نفــــر بــــود کـــه میگـــفت بــــه مــــــن

” همـــه ی من .. از آنِ تـــو .. وقتــــی کــه دلت می گیـــــرد ” .. !


liko2536
liko2536
۱۳۹۳/۰۳/۱۰

ای یار جفا کرده پیوند بریده

این بود وفا داری و عهد تو ندیده

در کوی تو معروفم و از روی تو محروم

گرگ دهن آلوده ی یوسف ندریده

ما هیچ ندیدیم و همه شهر بگفتند

افسانه ی مجنون به لیلی نرسیده

در خواب گزیده لب شیرین گل اندام

از خواب نباشد مگر انگشت گزیده

پس در طلبت کوشش بی فایده کردم

چون طفل دوان در پی گنجشک پریده

مرغ دل صاحب نظران صید نکردی

الا به کمان مهره ابروی خمیده

میلت به چه ماند به خرامیدن طاووس

غمزت به نگه کردن آهوی رمیده

گر پای به در می نهم از نقطه شیراز

ره نیست تو پیرامن من حلقه کشیده

با دست بلورین تو پنجه نتوان کرد

رفتیم دعا گفته و دشنام شنیده

روی تو مبیناد دگر دیده سعدی

گر دیده به کس باز کند روی تو دیده

liko2536
liko2536
۱۳۹۳/۰۳/۱۰

سکه ی این مهر از خورشید هم زرین تر است
خون ما از خون دیگر عاشقان رنگین تر است

رود راهی شد به دریا، کوه با اندوه گفت
می روی اما بدان دریا ز من پایین تر است

ما چنان آیینه ها بودیم، رو در رو ولی
امشب این آیینه از آن آینه غمگین تر است

گر جوابم را نمی گویی، جوابم کن به قهر
گاه یک دشنام از صدها دعا شیرین تر است

سنگدل! من دوستت دارم، فراموشم مکن
بر مزارم این غبار از سنگ هم سنگین تر است

AZAD
AZAD
۱۳۹۳/۰۳/۱۰

مشتِ من را وا کن؛

قلب من را با خود ، راهی دریا کن.

حسِ من را دریاب،

قلب من را حس کن؛

شعرک من کال است

تو بیا ، یا اینکه ، پخته اش با غم کن

هر چی خواهی می کن

لیک جانا یک روز

در شبی یا صبحی ، یا که ظهری مرموز

مشتِ من را وا کن،

قلب من را با خود، راهی دریا کن.

mahdi12
mahdi12
۱۳۹۳/۰۳/۰۹

خــٌــدایــــــا !!آغوشـَــ‌ت را اِمشب به من میدَهـــــی ؟



برای گفتن !چیــــزی نـَــدارم ..

امـــا برای شنفتن ِ حرفهـــــای تو ؛ گوش بسیــــــار . . .



می شـَــود من بغـــض كنــَــ‌م ؟تو بگـــویی :



مگر خدایت نباشــَــد كه تو اینگــــونــ‌ه بغض كنــــی . . . ؟



می شود مـَــ‌ن بگویـــَــ‌م "خـدایـــــا"

تو بگـــویی :جان ِ دلـــ‌م . . . !



می شـــود بیـــایی ؟تمنــــا میكنـــَـم .