دیوار کاربران


hadi
hadi
۱۳۹۴/۰۴/۰۵

آخـــــرین فـــــردی کـــــه ,
درســـــت قبـــــل از خـــــواب ,
در مـــــوردش فکـــــر می کنیـــــد ...
کســـــی اســـــت کـــــه ,
" قلــ♥ــب " شمـــــا بـــــه او تعلـــــق دارد .........!

masih11
masih11
۱۳۹۴/۰۴/۰۵

در حسرت بهار نشستم نیامدی

در خیمه گاه غربت و تنهایی فراق

رنجور و بی قرار نشستم نیامدی

در غم سرای خلوت دل بی تو ای عزیز

با چشم اشکبار نشستم نیامدی

تعجیل در فرج مولا صلوات

masih11
masih11
۱۳۹۴/۰۴/۰۴

نه

همیشه برای عاشق شدن

به دنبال باران و بهار و بابونه نباش

گاهی

در انتهای خارهای یک کاکتوس

به غنچه ای می رسی

که ماه را بر لبانت می نشاند

گروس عبدالملکیان

ERFAN92
ERFAN92
۱۳۹۴/۰۴/۰۴

بعضی اشخاص چنان به خود مغرورند که اگر عاشق بشوند به خود بیشتر عشق می‌ورزند تا به معشوق.»

shadi1357
shadi1357
۱۳۹۴/۰۴/۰۴

دنیا ،به شایستگی هایت پاسخ میدهد نه به آرزوهایت،
پس شایسته ی آرزوهایت باش.!…
چه بسیار انسانها دیدم تنشان لباس نبود !
و چه بسیار لباسها دیدم که درونش انسانی نبود…!!،
هر فردی بهترین هم که باشد ، اگر زمانی که باید باشد, نباشد همان بهتر که نباشد… !،
هرگز منتظر فردای خیالی نباش، سهمت را از شادیهای زندگی، همین امروز بگیر…!،
زندگی پانتومیم است، حرف دلت را به زبان آوری
باخته ای…!،
سکوت دوستی است که هرگز خیانت نمیکند…
به هر کس نیکی کنی او را ساخته ای،
و به هر کس بدی کنی به او باخته ای،
پس بیا بسازیم و نبازیم…!

goodgirl75
goodgirl75
۱۳۹۴/۰۴/۰۴

از دلایل مخالفت با حضور زنان در ورزشگاهها، استفاده مردان از الفاظ رکیک است!!!
انگار آقایون تو کوچه و خیابان، غزل حافظ نثار بانوان میکنند.

saeed1360
saeed1360
۱۳۹۴/۰۴/۰۴

من درد تو را ز دست آسان ندهم

دل بر نکنم ز دوست تا جان ندهم

از دوست به یادگار دردی دارم

کآن درد به صد هزار درمان ندهم.

masih11
masih11
۱۳۹۴/۰۴/۰۳

بی قرار توام و در دل تنگم گله هاست
آه بی تاب شدن عادت کم حوصله هاست

مثل عکس رخ مهتاب که افتاده در آب
در دلم هستی و بین من و تو فاصله هاست

آسمان با قفس تنگ چه فرقی دارد؟
«بال» وقتی قفس پر زدن چلچله هاست

بی تو هر لحظه مرا بیم فروریختن است
مثل شهری که به روی گسل زلزله هاست

باز می پرسمت از مسأله ی دوری و عشق
و سکوت تو جواب همه ی مسأله هاست

masih11
masih11
۱۳۹۴/۰۴/۰۳

زیرو بم ها
پیچ و خم ها
کوچه های دوستی را می شناسم

من نقاب چهره ها را
چهره ها را می شناسم
چار فصل دوستی را
باد را و برف را، سبزه، مگس را می شناسم

من پیام چشمها را
من زبان قلب ها را
من نیاز گوشها را
فکرها، احساس ها را می شناسم

با سکوت خویش
من نهضت دور و ناپیداترین نا گفته ها را
رمز و راز و عمق و سطح گفته ها را
هر که را و هر چه را در جای خود
من با تمام هستی و با بودن آن می شناسم

دشمنان را
دوستان را
دوست باید داشت
بی توقع،بی نیاز
دوست باید بود
کوه ها را کاه باید یافت
کاه ها را کوه باید دید
یا که باید با غرور خویشتن ها ماند.

فریدون ایل بیگی

aammiirr
aammiirr
۱۳۹۴/۰۴/۰۳

شباب عمر عجب با شتاب می گذرد
بدین شتاب خدایا شباب می گذرد
شباب و شاهد و گل مغتنم بود ساقی
شتاب کن که جهان با شتاب می گذرد
به چشم خود گذر عمر خویش می بینم
نشسته ام لب جوئی و آب می گذرد