دیوار کاربران


marya1370
marya1370
۱۳۹۳/۱۲/۰۲

قد بلنـــدم…
اما نه آنقـــدر که
ابـــرهــا را کنار بزنــم و
ســر از کار خـــدا در بیاورم !!

shab
shab
۱۳۹۳/۱۲/۰۲

قوی کسی است که,
نه منتظر میماند کسی خوشبختش کند،
و نه اجازه میدهد کسی بدبختش کند!!
هر گاه زندگی را جهنم دیدی,
سعی کن پخته از آن بیرون آیی...
سوختن را همه بلدند!!
زندگی هیچ نمیگوید, نشانت میدهد!!
با زندگی قهر نکن... دنیا منت هیچکس را نمیکشد...
یکی رفت و،
یکی موند و،
یکی از غصه هاش خوندو
یکی برد و،
یکی باخت و،
یکی با قسمتش ساختو
یکی رنجید،

""یکی بخشید""

یکی از آبروش ترسید
یکی بد شد،
یکی رد شد،
یکی پابند مقصد شد
تو اما باش،
"""خدا اینجاست...!!
با خود عهد بستم که به چشمانم بیاموزم،
فقط زیبائی های زندگی ارزش دیدن دارد،
و با خود تکرار می کنم که یادم باشد،
هر آن ممکن است شبی فرا رسد،
و آنچنان آرام گیرم که دیدار صبحی دیگر برایم ممکن نگردد،
و این عهد به من جسارت می دهد که به عزیزترین هایم ساده بگویم :
خوشحالم که هستید.....

shadi1357
shadi1357
۱۳۹۳/۱۲/۰۲

حکم فراموشیت را آوردند ، ولی به باد “مهربونی هایت” امضا نکردم . . .

دم اونایی گرم که تو این قحطی محبت ، قلبشون مثل نگاهشون بوی محبت میده

مهربان ترین قلبها متعلق به کسانی است که با محبت ، دیگران را یاد میکنند . . .

شبتون به رنگ عشق

asmaneabi
asmaneabi
۱۳۹۳/۱۲/۰۲

نمیتوان برگشت و آغاز خوبی داشت،

اما میتوان شروع کرد و پایان خوبی داشت


mo0hsen
mo0hsen
۱۳۹۳/۱۲/۰۲

چقدر باید در رختخواب گیر کنی

میان اینهمه فکر خراب گیر کنی

چقدر باید همرنگ دیگران بشوی

خودت نباشی و پشت نقاب گیر کنی

تمام روز و شبت وقف کسب و کار شود

در اضطراب حساب و کتاب گیر کنی

میان این همه حرف نگفته که داری

شبیه یک کلمه در کتاب گیر کنی

اسیر دست علامت سوال ها شده ای

چقدر می خواهی در جواب گیر کنی

جناب فردوسی باشی و درون خودت

میان رستم و افراسیاب گیر کنی

اگرچه فرصت ها مثل باد می گذرند

تو در میان گناه و ثواب گیر کنی

بهشت پر شد . دوزخ به هیچ کس نرسید

تو در صفوف سوال و جواب گیر کنی

از این عذاب ، لجن خوارها چه می فهمند

نهنگ باشی و در فاضلاب گیر کنی

نهنگ باشی و در تنگ آب رشد کنی

نهنگ باشی و در تنگ آب گیر کنی

قرارمان گرچه ابتدای آزادی ست

تو در ترافیـــــکِ انقلاب گیر کنی*

شبیه ثانیه ی انفجار باشی و باز

میان عقربه های خراب گیر کنی

برای آزادی خودکشی کنی اما

میان حلقه ی تنگ طناب گیر کنی...

holy
holy
۱۳۹۳/۱۲/۰۲

کسی هرگز نمیداند چه سازی میزند فردا...
نمیدانم چه شد دیروز...
چه میدانی تو از فردا؟!
همین یک لحظه را دریاب که فردا میشویم تنها...!


mo0hsen
mo0hsen
۱۳۹۳/۱۲/۰۲

کاش می شد خنده را، تکثیر کرد
کاش می شد اشک را، تبخیر کرد
کاش می شد زندگی، تحریر کرد
کاش می شد عذر یک، تقصیر کرد
کاش می شد عشق را، تقدیر کرد
کاش می شد نقص ها، تعمیر کرد
کاش می شد نیمه ها، تکمیل کرد
کاش می شد غصه ها، تقلیل کرد
کاش می شد مهر را، تجلیل کرد
کاش می شد شعر را، تحلیل کرد
کاش می شد دردها، تقسیم کرد
کاش می شد هدیه ها، تقدیم کرد
کاش می شد قفل دلتنگی، شکست
کاش می شد درب تاریکی، گسست
کاش می شد بین مردم، بود و زیست
کاش می شد مثل باران ها، گریست
کاش می شد از مسیر یار، رفت
کاش می شد از پس دیوار، رفت
کاش می شد با دلی خوش، زنده بود
کاش می شد بنده ای، دل زنده بود
کاش می شد با محبت، جان سپرد
کاش می شد بی توقع، بود و مرد...

marya1370
marya1370
۱۳۹۳/۱۲/۰۲

من عاشـــــــــق نیستم!

فقط گاهی… حرف تو که میشود دلم…

مثل اینکه تـــــــــب کند گــــــــرم و ســـــــــرد میشود

توی سیــــــــنه ام چـــــــــنگ می زند آب میشود…

Asma62
Asma62
۱۳۹۳/۱۲/۰۲

هرگز تمامت را برای کسی رو نکن,
بگذار کمی دست نیافتنی باشی.
آدمها تمامت که کنند، "رهایت" می کنند!!!
آدم ها منتظرند جهتی را اشتباه بروی؛آن وقت است که آوار می شوند رویت، و
فراموش می کنند تمام مهربانی هایت را….کافیست جای زخمت را بلد باشند,
از اعلاء ترین نمک برایت مرهم میسازند! همانهایی که تا دیروز برایشان از جان مایه میگذاشتی...

raha17
raha17
۱۳۹۳/۱۲/۰۱

یارو دعوتم کرد گروهش
اسم گروه این بود:
چت=حذف . متن=حذف . جوک=حذف . عکس=حذف
بعد از مدتی نوشتم:
چیکار کنیم اینجا پس..؟؟؟؟
اول حذفم کرد
بعد تو pv گفت:
این گروه رو درست کردم فقط برای آرامش و سکوت..
سهراب ناموسا قایقت جا داره داداش؟؟