دیوار کاربران


ARSHIYA1996
ARSHIYA1996
۱۳۹۳/۱۱/۲۶

جیرجیرک به خرس گفت دوستت دارم خرس گفت الان میخوام بخوابم ،باشه بیدار شم حرف میزنیم. خرس به خواب زمستانی رفت و هیچوقت نفهمید که عمر جیرجیرک فقط 3روز است... همديگر را دوست داشته باشيم شاید فردایی نباشد.........

asmaneabi
asmaneabi
۱۳۹۳/۱۱/۲۶

تنهایی و من - من و تنهایی

کسی از انگار و ایکاش هایی حرف می زند که هیچ نمی شود به انتهای آن دست پیدا کرد

کسی از دیروز و فرداهایی حرف می زند که هیچ نمی شود در قاب چشم های امروزم به تصویرشان بکشم

کسی عادت کرده از روی سنگفراش خیال من عبور کند و رد پایی خاکستری به جای بگذارد

کسی از دیوار تنهایی من رد می شود و برای شعرهای نسروده ام خط مشی تعیین میکند

و من می هراسم از اینهمه دیوانگی های بی زنجیر و از اینهمه نانوشته های بی انتها

و من باز می ترسم از هجوم فصل گرمی که مرا ذوب خواهد کرد

و از فصل سردی که میمیراند بال پروازم را

کسی اینجا پشت پنجره های زنگار گرفته تصویر باران می کشد

کسی اینجا روی حروف سفید دفتر خاطراتم خط سیاه می کشد

و من می ترسم از اینهمه فریاد بی صدا که در تنگنای اتاق نم گرفته ام به جانم می پاشد

و حالا وقت یک فرار است از هجوم نابرابر تنهایی و من – من و تنهایی

*سیمین دانشور*

sharareh72
sharareh72
۱۳۹۳/۱۱/۲۶

تو را سفید می نویسم که ازدحام تمام رنگ هاست
و عاشقانه می خوانم
عشقی که حاصل جمع تمام عاطفه هاست

+5


Hanna1414
Hanna1414
۱۳۹۳/۱۱/۲۶

.
غرور گفت غیر ممکن است..

تجربه گفت خطرناک است..

عقل گفت بیهوده است..

دل زمزمه کرد"امتحانش کن"

.
.

Fereshteh
Fereshteh
۱۳۹۳/۱۱/۲۶

خرداد +5

narsis2
narsis2
۱۳۹۳/۱۱/۲۶

"دوستت دارم" را من، دلاویزترین شعرِ جهان یافته ام
این گلِ سرخِ من است

دامنی پر کن از این گل که دَهی هدیه به خلق

که بری خانه ی دشمن، که فشانی بر دوست

رازِ خوشبختیِ هر کس به پراکندنِ اوست...

" فریدون مشیری"

narsis2
narsis2
۱۳۹۳/۱۱/۲۶

"دوستت دارم" را من، دلاویزترین شعرِ جهان یافته ام
این گلِ سرخِ من است

دامنی پر کن از این گل که دَهی هدیه به خلق

که بری خانه ی دشمن، که فشانی بر دوست

رازِ خوشبختیِ هر کس به پراکندنِ اوست...

" فریدون مشیری"

ѕнєуɗα
ѕнєуɗα
۱۳۹۳/۱۱/۲۶

از باغ می برند چراغانیت کنند

تا کاج جشن های زمستانیت کنند

پوشانده اند صبح تو را ابرهای تار

تنها به این بهانه که بارانی ات کنند

یوسف به این رها شدن ازچاه دل مبند

این بار می برند که زندانی ات کنند

ای گل گمان مبر به شب جشن می روی

شاید به خاک مرده ای ارزانیت کنند

یک نقطه بیش فرق رجیم و رحیم نیست

از نقطه ای بترس که شیطانی ات کنند

آب طلب نکرده همیشه مراد نیست

گاهی بهانه ایست که قربانی ات کنند ...

+5

Fereshteh
Fereshteh
۱۳۹۳/۱۱/۲۶

+5

saiina
saiina
۱۳۹۳/۱۱/۲۶

زمین جای خطرناكی است
و كسی كه
باید بیاید
همیشه دیر می آید...!!!