متفاوت ترین شبکه اجتماعی در ایران

دیوار کاربران


shahin13
shahin13
۱۳۹۳/۱۲/۰۳

کوه باشی صخره هایت می شوم
اشک باشی دیدگانت می شوم
رود باشی چشمه سارت می شوم
دوست باشی دوست دارت می شوم

saeed1360
saeed1360
۱۳۹۳/۱۱/۲۹

به من بهانه ای بده

تا کنار تنهایی تو بمانم

روی کتف های تو لانه ای بسازم

برای روز مبادای هر دویمان

هنوز یک بیابان راه پیش رو داریم

به من بهانه ای بده تا همسفرت باشم

مثلا سه بار برایم به دروغ تب کن

تا من سی بار براستی برایت بمیرم

این سقف کوتاه فقط برای خیره شدن

به آرزوهای بزرگ نیست

بغضت را از خاطراتت تفریق کن

مرا با خودت جمع کن

یک لبخند بزن

تا من بخاطر لبخندت بمانم

shahin13
shahin13
۱۳۹۳/۱۱/۲۹

چشم بر هم ننهاده گردش دوران گذشت
بهر یک کَس سخت و بهر دیگری آسان گذشت
روزگاری خواهد آمد با خودت نجوا کنی
یاد باد آن روزگارانی که با یاران گذشت . . .

mo0hsen
mo0hsen
۱۳۹۳/۱۱/۲۹

باران نبود پنجره ها زار می زدند
بر بند رخت شال تو را دار می زدند
عکست نبود میخ به دیوار می زدند
پیکی نبود گریه به مقدار می زدند

انگار برگ و باد تو را جار می زدند

بر موی شهر بوسه ی خاکستری که نیست
مردم دچار آیه ی پیغمبری که نیست
سرها نشسته اند به پای سری که نیست
مرزی میان جنگ سر کشوری که نیست

باران نبود! پنجره ها زار می زدند

پیراهنی بجای تو بر تخت مانده است
از بوی خنده ات به تن رخت مانده است
یک زن هنوز منتظر بخت مانده است
حرفی بزن که خاطره ات سخت مانده است

بر بند رخت شال تو را دار می زدند

از غصه ها گذشت بجایش گلوله خورد
حرفش پرید بغض صدایش گلوله خورد
یک سایه بود بی سر و پایش گلوله خورد
این شعر زخمی است کجایش گلوله خورد؟

عکست نبود میخ به دیوار می زدند!

شهر از چهار گوشه به دیوار می رسید
سر سرسری به سلسله ی دار می رسید
دود از تفنگ تا لب سیگار می رسید
مستی کنار جام به تکرار می رسید

پیکی نبود گریه به مقدار می زدند

خط های صورت تو که پیوسته تر شدند
فریادهای من کمی آهسته تر شدند
باران نشست پنجره ها بسته تر شدند
مردی گذشت کوی و گذر خسته تر شدند

انگار برگ و باد تو را جار می زدند

راميـن
راميـن
۱۳۹۳/۱۱/۲۷

#############################################
#############################################

گاهی گردش پرگار تقدیر در دست تو نیست...

باید بنیشینی و نظاره کنی ...

اما "مرکــــــــــــــــز" را که درست انتخاب کرده باشی، "دلت قرص باشد"...

دیگر هر چه می خواهد بچرخد ...

*ارْجِعِی إِلَى رَبِّکِ راضیه مرضیه*

خـدایـــا مـی خواهم انگـونه زنده ام نگـاه داری که نشکند دلـی از زنده بودنم

و آنگونه بمیرانـی که کسی به وجد نیاید از نبودنم...

5+ زندگي ادامه دارد...تا نوبت به تو برسد...

#############################################
#############################################

ARSHIYA1996
ARSHIYA1996
۱۳۹۳/۱۱/۲۷

پیدا شـد
آشنا شـــد
دوست شـــد
مهر شـــــــــــــد
گرم شــــــــــــــــــد
عشق شــــــــــــــــــــــــد
یار شـــــــــــــــــــــــــــــــــــــد
تار شـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــد
بد شــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــد
رد شـــــــــــــــــــــــــــــــــــد
سرد شــــــــــــــــــــــــد
غم شــــــــــــــــــــــد
بغض شـــــــــــــد
اشک شـــــــــد
آه شــــــــــد
دور شـــــد
گم شـــــد
تمام شد|:

★گل بهاری★
★گل بهاری★
۱۳۹۳/۱۱/۲۶

"الهی"
بـوی ِناب"بهشـت"میدهد همـۀ "نامهای"قشـنگ ِ"تــو"
میگذارمشان روی ِزخمهای "دلم"
گفـته بـودی "اَلجَّبار"
یعنی کسی کـه"جُـبران مــیکند"همـۀ
شکستگـیهایِ "دلت" راگفـــــته بودی "اَلمُصَـوِّر"
یعنی کسی کــه از "ُنومـیسـازد"
همۀ آنچه را"ویـران"شـده اسـت درون ِ "دلت"
گفــته بـودی"الشّـافـی"
یعنی کسی کـــه"شِفا" مـیدهد تمام ِ
"زخمهـایِ عمیق"و"ناعـلاج"را
هـوای ِ"دلم" سبک میشود بــازمزمه نامهایِ زیبایت
نَفـس میکشــم درهوایِ "مهربانیهـایِ نابت"
"الهی"
سپاس که هستی وخدایی میکنی...

سلام صبح قشنگتون بخیر روز خوبی داشته باشید