دیوار کاربران


↩ᄊªフ¡Ð☯
↩ᄊªフ¡Ð☯
۱۳۹۵/۰۱/۱۷

سلام بانو.....سال نو شمام مبارک

shadi1357
shadi1357
۱۳۹۵/۰۱/۱۶

خدایا نه دستی واسه گرم شدن دارم
نه دلی برای تسکین دلم
فقط دوبال عشق میخواهم
برای رسیدن به تو


saeed1360
saeed1360
۱۳۹۵/۰۱/۱۶


تشکر سال نو شما هم مبارک

مهدی
مهدی
۱۳۹۵/۰۱/۱۶

من به یک احساس خالی دل خوشم

من به گل های خیالی دل خوشم

در کنار سفره اسطوره ها

من به یک ظرف سفالی دل خوشم

مثل اندوه کویر و بغض خاک

با خیال آبسالی دل خوشم

سر نهم بر بالش اندوه خویش

با همین افسرده حالی دل خوشم

در هجوم رنگ در فصل صدا

با بهار نقش قالی دل خوشم

آسمانم: حجم سرد یک قفس

با غم آسوده بالی دل خوشم

گرچه اهل این خیابان نیستم

با هوای این حوالی دل خوشم

مهدی
مهدی
۱۳۹۵/۰۱/۱۶

حرفت قبول! لایق خوبی نبوده‌ام!

وقتی بدم! موافق خوبی نبوده‌ام!

عذرای پاکدامن اشعــــار آبـــی‌ام

من را ببخش وامق خوبی نبوده‌ام

فهمیدی اینکه خنده‌ی تلخم تصنعی است؟

الحـــق کـــــه من منافـق خوبـــــی نبوده‌ام!

این بادها به کهنگی‌ام طعنه می‌زنند

من بادبان قایــــق خوبـــــــی نبوده‌ام

من هیچوقت شاعر خوبی نمی‌شوم!

من هیچوقت خالــــق خوبـی نبوده‌ام!

فهمیدم اینکه فلسفه‌ی من شکستن است

هـرگـــــز دچـــــــار منطق خوبــــــی نبوده‌ام

حرفت قبول! هر چه که گفتی قبول! آه…

اما نگو کـــــه عاشق خوبـــــــی نبوده‌ام

مهدی
مهدی
۱۳۹۵/۰۱/۱۲



عیدتون مبارک سال خوبی داشته باشین درکنارخانواده

مهدی
مهدی
۱۳۹۵/۰۱/۱۲

اس ام اس روز زن

میلاد فرخنده و با سعادت اسوه تمام عیار مکارم و قله رفیع فضائل

صدیقه کبری، حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)

هفته ی بزرگداشت مقام زن و روز مادر

را به همه مادران تبریک و تهنیت میگوئیم…

shadi1357
shadi1357
۱۳۹۴/۱۲/۲۵

تومسیررسیدن بهار
شاخه های خشکیده دلتو
تواتیش امشب
بسوزون
تاگرم بشه دل مهربونت
چهارشنبه سوریت مبارک


shadi1357
shadi1357
۱۳۹۴/۱۲/۲۳

دیــــــگر آن خـــنـده ی زیــــبا بـــه لــب مــــــولا نـیـست
هــمه هـستـنـد ولــــی هـیــــچکـــسی زهـــرا نـیـست
قـــــطره ی اشــک عـــــلی تـــا بـــه تــه چـــاه رسـیــد
چـاه فــهــمیــد کـه کـسی هـمچو عـــلی تنها نـیـست

یـازهـــرا . . .

saeed1360
saeed1360
۱۳۹۴/۱۲/۰۱

من از خیابان هایی که تو را دیده اند می پرسم :

گام هایِ ما چرا به مقصد نرسید؟

میان شمشاد ها و کاج ها و چهارراه ها

میان گلخانه ها و کتابخانه ها و نیمکت ها



من از خیابان هایی که تو را دیده اند می پرسم :

دستانمان را که به غارت برد؟

و عشق

کجای داستان به زمین افتاد؟



من پایبند گلدان های کوچک طاقچه

دیوانه ی رقص پروانه

آغشته ی شعر

آزاده ی دل بودم

پس این ابر های تو در توی در هم فشرده ی فاصله

بغضِ "ها" کردنِ کدام نفرینِ پنهانی بود؟



من از خیابان هایی که تو را دیده اند می پرسم :

گام هایِ ما چرا به مقصد نرسید؟

و عشق

کجای داستان به زمین افتاد؟