دیوار کاربران


shadi1357
shadi1357
۱۳۹۳/۱۱/۱۰

چه جمعه ها که يک به يک غروب شد نيامدی ...

چه بغضها که در گلو رسوب شد نيامدی ...

خليل آتشين سخن ؛ تبر به دوش بت شکن ...

خدای ما دوباره سنگ و چوب شد نيامدی ...

برای ما که خسته ايم نه ؛ ولی ...

برای عده ای چه خوب شد نيامدی ....

تمام طول هفته را به انتظار جمعه ام ...

دوباره صبح؛ ظهر؛ نه غروب شد نيامدی...
صبح ادینتون بخیروشادی

asmaneabi
asmaneabi
۱۳۹۳/۱۱/۱۰

گر رویایی در سر نداری،

میان "تو" و "مسافری که در راه مانده" فرقی نیست.