بلاگ كاربران

  • عنوان خبر :

    بدهکاریم...

  • تعداد نظرات : 4
  • ارسال شده در : ۱۳۹۴/۰۱/۲۳
  • نمايش ها : 247

اگر به کسی تنه بزنیم، می‏ گوییم ببخشید، وقتی تخم مرغی از دست ما می‏ افتد و می‏‌شکند، ناراحت می ‏شویم، اگر کفشی از ما گم می ‏شود، مدام دنبالش می‏ گردیم، ولی خودمان گمشده‏ ایم، هستی ما گم شده است، نعمت‏ های حق را گم کرده ‏ایم و هیچ باکی نداریم و این گم کردن‏ ها را جزء بدهکاری‏ ها و باخت‏ های خود به حساب نمی‏ آوریم.
 
 
آنجا که می‏ خواهیم استغفار کنیم، می‏ گردیم تا ببینیم آیا فحشی داده‏ ایم، غیبتی کرده ‏ایم یا نه و چون این‌ها را در خود نمی ‏بینیم، به خود می ‏گوییم، پس خیلی آدم خوبی هستیم و برای اینکه دل خدا را هم نشکنیم، یک «أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ رَبِّی وَ أَتُوبُ الَیْه» می‏ گوییم و کار را تمام شده می‏ دانیم، در حالی که استغفار باید در برابر آنچه دل ما را خوشحال کرده و یا به رنج کشیده است، باشد.

باید ببینیم که دل به چه کسی داده ‏ایم؟ کجا و با چه کسی بوده ‏ایم؟ این طور محاسبه کنیم! باید ببینیم مایی که از صبح تا شب می‏ خندیم، چه عواملی موجب این شادی و رنج شده است؟ چه کسی حاکمِ دل ما بوده است؟ با چه چیزهایی مأنوس بوده‏ ایم؟ دلی را که عرش و پایتخت خدا و حریم حرم الهی است، از چه چیزهایی پُر کرده ‏ایم؟ آیا حاکم دل ما خدا بوده؟ قرار دلِ بی‏قرارِ ما خدا بوده؟ انس ما خدا بوده؟ چرا به دیگری دل بستیم؟ چرا به غیر او دل دادیم؟

باید این گونه محاسبه کنیم تا خود بفهمیم که بدهکاریم...
 
علی صفایی حائری

به اشتراک بگذارید : google-reader yahoo Telegram
نظرات دیوار ها


samamama2630
ارسال پاسخ

خسته نباشید,خیلی زیبا بود...

shadi1357
ارسال پاسخ

قشنگ بود مرسی

Mehran61
ارسال پاسخ
shabgardetanha
ارسال پاسخ

$ likeeeeeeee $