بلاگ كاربران

  • عنوان خبر :

    بد بخت

  • تعداد نظرات : 0
  • ارسال شده در : ۱۳۹۲/۰۹/۰۲
  • نمايش ها : 329

یارو داشته از تو جزيره عادم‌خورا رد ميشده،‌ يیهو ميبينه عادم خورا محاصرش كردن!
دو دستی میزنه تو سرش ميگه: بدبخت شدم! ‌يهو يك صدای دلنشینی از آسمون مياد : نتــــــرس ، بدبخت نشدی! اون سنگ رو از جلو پات بردار بكوب تو سر رئيس قبيله!! یارو خوشحال ميشه، ‌سنگ رو ميكوبه تو كله ‌رئيس قبيله! رئيسِ قبيله جابه‌جا ميميره!! بقیه افراد قبيله شاكی ميشن، نيزه به دست شروع میكنن به دويدن طرفش! يهو همون صدا از آسمون مياد: خوب دیگه، حالا بدبخت شدی!!!!!!

به اشتراک بگذارید : google-reader yahoo Telegram
نظرات دیوار ها


نخستین نظر را ایجاد نمایید !