دیوار کاربران


Rihcard
Rihcard
۱۳۹۴/۱۰/۱۳

خداوندا برای همسایه که نان مرا ربود،نان!!برای عزیزانی که قلب مرا شکستند،مهربانی!!برای کسانی که روح مرا آزردند،بخشش!!و برای خویشتن خویش آگاهی و عشق می طلبم

Rihcard
Rihcard
۱۳۹۴/۱۰/۱۳

یافتن خوشبختی در درونمان کارآسانی نیست!اما، یافتن آن در بیرون کارمحالی است.

Rihcard
Rihcard
۱۳۹۴/۱۰/۱۳

همــه ی مـــا
فقــط حســـرت بــی پــایــان یــــک
اتفــــاق ســـاده ایـــم
کــــه جهــــان را بـــی جهــــــت،
یــــک جــــور عجیبــــی جــــدی گرفتـــــه ایــــم … !

Rihcard
Rihcard
۱۳۹۴/۱۰/۱۳

دل تنگم و جز روی خوشت در نظرم نیست

در گیتی و افلاک به جز تو قمرم نیست

با عشق تو شب را به سحر گاه رسانم

بی لذت دیدار تو شب را سحرم نیست

saeed1360
saeed1360
۱۳۹۴/۱۰/۰۵

از دل افروزترین روز جهان،
خاطره ای با من هست.
به شما ارزانی :

سحری بود و هنوز،
گوهر ماه به گیسوی شب آویخته بود .
گل یاس،
عشق در جان هوا ریخته بود .
من به دیدار سحر می رفتم
نفسم با نفس یاس درآمیخته بود .
می گشودم پر و می رفتم و می گفتم:

«... های !
بسُرای ای دل شیدا، بسرای
این دل افروزترین روز جهان را بنگر
تو دلاویزترین شعر جهان را بسرای
آسمان، یاس، سحر، ماه، نسیم،
روح درجسم جهان ریخته اند،
شور و شوق تو برانگیخته اند،
تو هم ای مرغک تنها، بسرای !
همه درهای رهائی بسته ست،
تا گشائی به نسیم سخنی، پنجرها را، بسرای
بسرای ...»

من به دنبال دلاویزترین شعر جهان می رفتم!
در افق، پشت سرا پرده نور
باغ های گل سرخ
شاخه گسترده به مهر
غنچه آورده به ناز
دم به دم از نفس باد سحر
غنچه ها می شد باز .

غنچه ها می رسد باز
باغ های گل سرخ
باغ های گل سرخ
یک گل سرخ درشت از دل دریا برخاست!
چون گل افشانی لبخند تو
در لحظه شیرین شکفتن
خورشید
چه فروغی به جهان می بخشید
چه شکوهی ... !
همه عالم به تماشا برخاست.

من به دنبال دلاویزترین شعر جهان می گشتم !
دو کبوتر در اوج
بال در بال گذر می کردند
دو صنوبر در باغ
سر فراگوش هم آورده به نجوا غزلی می خواندند .
مرغ دریائی، با جفت خود، از ساحل دور
رو نهادند به دروازه نور ...
چمن خاطر من نیز ز جان مایه عشق
در سرا پرده دل
غنچه ای می پرورد،
- هدیه ای می آورد -
برگ هایش کم کم باز شدند !
برگ ها باز شدند:

ـ « ... یافتم! یافتم! آن نکته که می خواستمش
با شکوفائی خورشید و
گل افشانی لبخند تو
آراستمش
تار و پودش را از خوبی و مهر
خوشتر از تافته یاس و سحر بافته ام
«دوستت دارم» را.

من دلاویز ترین شعر جهان یافته ام!
این گل سرخ من است
دامنی پر کن ازین گل که دهی هدیه به خلق
که بری خانه دشمن
که فشانی بر دوست
راز خوشبختی هر کس به پراکندن اوست
در دل مردم عالم، به خدا
نور خواهد پاشید
روح خواهد بخشید».

تو هم، ای خوب من!
این نکته به تکرار بگو:
این دلاویزترین حرف جهان را، همه وقت،
نه به یک بار و به ده بار، که صد بار بگو
«دوستم داری» را از من بسیار بپرس
«دوستت دارم» را با من بسیار بگو

saeed1360
saeed1360
۱۳۹۴/۱۰/۰۲

هیچ چیز تکرار نمی شود

و تکرار نخواهد شد

به همین دلیل ناشی به دنیا می آییم!

و خام می میریم!

حتی اگر کودن ترین شاگرد مکتب زندگی بودیم

هیچ زمستانی و تابستانی را تکرار نمی کردیم!

هیچ روزی تکرار نمی شود!

دو شب به هم شبیه نیستند!

دو نگاه یکی نیستند!

نگاه قبلی به نگاه بعدی شبیه نیست!

دیروز وقتی کسی در حضورِ من نام تو را آورد

طوری شدم که انگار

یک گُلِ رز از پنجره به اتاقم افتاده باشد!

امروز که با هم هستیم، از دیوار می پرسم:

رُز؟

رُز چه شکلی دارد؟

رز گُل است یا قلوه سنگ؟

ای ساعتِ بد هنگام!

چرا با هراسِ بی دلیل می آیی؟

هَستی! پس می گذری!

زیبایی در همین است!

هر دو در کنار هم خندانیم و می کوشیم، آشتی کنیم!

گرچه با هم متفاوتیم!

مثل دو قطرۀ شبنم!

saeed1360
saeed1360
۱۳۹۴/۱۰/۰۱

در من انگار صدایی گم شده است
انگار لبخندی
دنیایی..
مثل یک کودک هفتاد ساله
که راه خانه اش را نمی داند
دست های تو
در خیابان رهایم کرد.
آنقدر شهر شبیه توست،
که پیدایت نمی کنم
و آنقدر حواست را دور انداختی
که تمام نشانی ها
به نبودن ختم شد
حالا هر روز از کنارم رد می شوی
و من بیشتر از قبل
دستانم به زنگ نمی رسد!

farshad88
farshad88
۱۳۹۴/۰۹/۰۲

همه حرف دلم با تو همین است که دوست...

چه کنم؟... حرف دلم را بزنم یا نزنم؟...

گفته بودم که به دریا نزنم دل اما

کــــو دلی تا که به دریا بزنم یا نزنم؟...

مهدی
مهدی
۱۳۹۴/۰۸/۱۶

تمام حقایق سه مرحله را پشت سرگذاشته‌اند :
اول ، مورد تمسخر واقع شده‌اند .
دوم ، به شدت با آنها مخالفت شده است .
سوم ، به عنوان یک چیز بدیهی پذیرفته شده‌اند .

مهدی
مهدی
۱۳۹۴/۰۸/۱۶

واسه کسی بمیر که واست
تب
.
.
.
.
.
.
لت بخره.
خوب تب کنه که چی بشه ؟؟؟؟
واست آب و نون میشه ؟؟؟
یه کم واقع بین باش....