بلاگ كاربران
با مداد رنگی هایم یاد خوب امدنت را نقاشی کردم
وجاده سفید رفتنت را خط خطی
کسی نیست که زندگی را برایم دیکته کند
وغلطهایم را بگیرد ودور روزهای اشتباهم خط بکشد
ومجبورم کند ازروی تجربه هایم ده بار بنویسم
بی تو تنها و تهی ام ...........
.................................
اینجا بغضهایم را مدام فرو میدهم
بااین حال اشک مجالم نمیدهد .باید فکری کرد
مدتهاست حسرت درست دیدنت به دلم مانده
..........................
من اگر نفرین شده و یاکه از نسل گلی هرزه میان کوهم
تو هم ان ادمک چوبی پیمان شکنی که فقط لایق اتش زدنی
............................
باران بزن شایدتو خاموشم کنی
شاید امشب سوزش این زخمهارا کم کنی .
اه باران
من سروپای وجودم اتش است
پس بزن باران بزن شاید تو خاموشم کنی .
..........................
همین امروز دوستم بدار
شاید فردایی نباشد
...........................
مرسی
ممنون زیبا بود
همین امروز دوستم بدار
شاید فردایی نباشد
مرسی
متنش خیلی زیبا بود