دیوار کاربران
مهدی
۱۳۹۵/۰۱/۱۸
غضنفر توهواپیماکنار تیمسار میشینه میگه:آقا سربازی؟ تیمسار میبینه آدم ساده اییه میگه: بله....غضنفرمیگه پس مرض داری لباس تیمسار پوشیدی؟؟!!!! |
|
مهدی
۱۳۹۵/۰۱/۱۸
من که نخواهم.... |
|
مهدی
۱۳۹۵/۰۱/۱۸
اگه یكی رو دیدی كه وقتی داری رد میشی بر میگرده نگات میكنه |
|
مهدی
۱۳۹۵/۰۱/۱۸
گاه دلتنگ میشوم دلتنگ تر از همه ی دلتنگی ها گوشه ای می نشینم و حسرت ها را میشمارم. باختن هارا. وصدای شکستن هارا. نمیدانم من کدام امید را ناامید کرده ام کدام خواهش را نشنیدم و به کدام دلتنگی خندیدم که چنین دلتنگم.... |
|
مهدی
۱۳۹۵/۰۱/۱۸
درهیاهوی زندگی دریافتم. چه دویدن هایی که فقط پاهایم را از من گرفت. درحالیکه ایستاده بودم وچه غصه هایی که فقط باعث سپیدی مویم شد.درحالیکه قصه ایی بیش نبود. دریافتم کسی هست که اگربخواهد می شود و اگرنخواهد نمی شود "به همین سادگی" کاش نه می دویدم نه غصه می خوردم فقط او را می خواندم... |
|
مهدی
۱۳۹۵/۰۱/۱۷
کنج دل |
|
مهدی
۱۳۹۵/۰۱/۱۷
آدمی فقط در یک صورت حق دارد به دیگری از بالا نگاه کند و آن هنگامی است که بخواهد دست کسی که بَر زمین افتاده را بگیرد و او را بلند کند ! |
|
مهدی
۱۳۹۵/۰۱/۱۷
امروز مردم |
|
مهدی
۱۳۹۵/۰۱/۱۷
و مرگ... |
|
مهدی
۱۳۹۵/۰۱/۱۷
از تو ميپرسم، اي اهورا |