مي رود قصــــــــــــــــه ي ما سوي سرانجام آرام

دفتر قصــــــــــــــــــــــــــه ورق مي خورد آرام آرام

می نویســـــــــــم که شب تار ســـــــحر میگردد

یک نفـــــــــــــــــر مانده از این قوم که بر میگردد...

▌║█║007▌║█║

این روزها برای تنها شدن کافیست صادق باشی......+5

برگرد...........
یادت را جا گذاشته ای.........
نمی خواهم عمری به این امید باشم که برای بردنش برمیگردی

یـڪ نـخ آرامش دود مـﮯکنم !
بـﮧ یـآد نـاآرامـﮯهایـﮯ ڪـﮧ روزهآست از سر و ڪولم بالا رفتـﮧ اند. . .
یـڪ نـخ تــنهایـﮯ ، بـﮧ یاد تمام دل مـشغولـﮯهایمـ. . .
یـڪ نخ سکوت ، بـﮧ یاد حرفهایـﮯ کـﮧ همیشـﮧ قورت داده اَمـ. . .
یـڪ نخ بـُغض ، بـﮧ یآد تمام اشکــهآﮮ نـریختـﮧ . . .
ڪمـﮯ زماטּ لطفا" !!!
بــﮧ اندازه یڪ نخ دیگر
بــﮧ اندازه قدمهآﮮ ڪوتآه عـقربـﮧ
یڪ نخ بیـشتر تـآ مـــرگ ِ ایـטּ پآڪـت نمــآنده..

میگفتند:
سختی ها نمک زندگی است
اما چرا کسی نفهمید
"نمک" برای من که خاطراتم زخمی است
شور نیست...
مزه "درد" میدهد.

" مثل ِ دبستان که برای ِ حساب کردن ...

کوچک ها را با دست می شمردیم

و بزرگ ها را توی ِ دل ِ مان نگه می داشتیم ...

برای ِ گفتن ِ دل تنگی ام

فقط باید بگویَ م : دل َم ... ،

باقی اش را توی ِ دل َم نگه دارم ..... "

عشق هایت را مثل
کانال تلویزیون عوض می کنی
و افتخار می کنی،
که عشق برایت این چنین است !
و من می خندم …
به برنامه هایی که هیچکدام ،
ارزش دیدن ندارند . . .

رسم این قبیله همین است

دور آتشی می رقصند

که تو در آن میسوزی . . .

خوش آمــ‗__‗ـدی..
قدمت روی چشـ‗__‗ـم هایم..

بسـ‗__‗ـاط قهوه ام مهیاست..
.
.
کفشهاتـ‗__‗ـــ..

کفشهاتـــ را امــــــــا...

پنهـ‗__‗ـاטּ می کنـــم..

خیال رفتـ‗__‗ــטּ را از سر بیروטּ کنـــ

نصیحت نوشت ♣

همانطور که گل سرخ رو

با خارش دوست داری

دیگران رو هم با عیوب آنها ، دوست بدار