توجه !
عضویت در کانال تلگرام همخونه
(کلیک کنید)
بلاگ كاربران
خــــــــــدایا... غرورم را شڪستم... نجابتم ڪہ نشڪست... شڪست؟ اشڪهایم ریخت... حیایم ڪہ نریخت... ریخت؟ گفتم دوســـــ♥ـــــتت دارم... دوستی ڪہ نخواستم... خواستم؟ در دلم میخواندمش میخواستمش... تا ابد... هرزگی ڪہ نڪردم...ڪردم؟ چیزے درونم منجمد شد... او ڪہ ندید... دید؟ هق هق ها را ڪہ نشنید... شنید؟ خواستم بداند و بہ حرمت غرور شڪسته ام سڪوت ڪند... فقط خــــــــــواند.... ..فقط دیـــــد... فــــــــــقط رفـــــــت…
نظرات دیوار ها
نخستین نظر را ایجاد نمایید !