دیدین تو فیلما میرن رستوران گرون قیمت و وسطاش با هم دعواشون میشه و غذاها رو ول میکنن و از رستوران میان بیرون؟
.
.
والا ما با دوستامون فلافلی که میریم
هر چی سس هست رو خالی خالی میخوریم
بعدشم چندتا دستمال کاغذی اضافی میزاریم تو جیبمون

دیدین تو فیلما میرن رستوران گرون قیمت و وسطاش با هم دعواشون میشه و غذاها رو ول میکنن و از رستوران میان بیرون؟
.
.
والا ما با دوستامون فلافلی که میریم
هر چی سس هست رو خالی خالی میخوریم
بعدشم چندتا دستمال کاغذی اضافی میزاریم تو جیبمون

دیدین تو فیلما میرن رستوران گرون قیمت و وسطاش با هم دعواشون میشه و غذاها رو ول میکنن و از رستوران میان بیرون؟
.
.
والا ما با دوستامون فلافلی که میریم
هر چی سس هست رو خالی خالی میخوریم
بعدشم چندتا دستمال کاغذی اضافی میزاریم تو جیبمون

دیدین تو فیلما میرن رستوران گرون قیمت و وسطاش با هم دعواشون میشه و غذاها رو ول میکنن و از رستوران میان بیرون؟
.
.
والا ما با دوستامون فلافلی که میریم
هر چی سس هست رو خالی خالی میخوریم
بعدشم چندتا دستمال کاغذی اضافی میزاریم تو جیبمون

دیدین تو فیلما میرن رستوران گرون قیمت و وسطاش با هم دعواشون میشه و غذاها رو ول میکنن و از رستوران میان بیرون؟
.
.
والا ما با دوستامون فلافلی که میریم
هر چی سس هست رو خالی خالی میخوریم
بعدشم چندتا دستمال کاغذی اضافی میزاریم تو جیبمون

دیدین تو فیلما میرن رستوران گرون قیمت و وسطاش با هم دعواشون میشه و غذاها رو ول میکنن و از رستوران میان بیرون؟
.
.
والا ما با دوستامون فلافلی که میریم
هر چی سس هست رو خالی خالی میخوریم
بعدشم چندتا دستمال کاغذی اضافی میزاریم تو جیبمون

دیدین تو فیلما میرن رستوران گرون قیمت و وسطاش با هم دعواشون میشه و غذاها رو ول میکنن و از رستوران میان بیرون؟
.
.
والا ما با دوستامون فلافلی که میریم
هر چی سس هست رو خالی خالی میخوریم
بعدشم چندتا دستمال کاغذی اضافی میزاریم تو جیبمون

برف پاک کن خاطــــرات بیهوده جان می کند

یاد تو این سوی شیشه است

+5

آدمی را در پی مقصود، هزاران وادی است موجود
هزاران شخص، اینک سرگذارد سجده بر معبود
یکی عابد، یکی معبود .
چنین بینی که جان باغ است
و تن مزروع ...
یکی حاصل، یکی محصول .
مرا زین کشتگاه اینک؛ مرادم روز و شب آید ؟
که آیا خوشتر از این روز و شب ها لحظه ای شاید !
شگفتا: گر طلب باشد مرا آن قصه موجود
همانا: گر گذارم سر، مرادم در پی معبود .
چنانم تا که باشد هست ما را لحظه موعود
چنانم تا که دانم هست بی شک قبله مقصود .
همانی را که دانم تا که والاتر زند نقشی زتار و پود
همانی را که باشد تا که داناتر کند هر رانده مردود