_ بزرگتر که شدیم
مدادهایمان هم تکامل یافتند ...
به خودکارهای بی رحم تبدیل شدند !
تا یادمان بدهند که هر اشتباهی پاک شدنی نیست ...
اکنون اینجایم با پاک کن یادگاری از کودکی
می خواهم پاک کنم این مشق کهنه ی اشتباه را
ولی نمی توانم ...

دوست دخترم گوشی جدید خریده بهم مسیج داده اگه گفتی من کیم؟!
خدایا من سرمو کجا بکوبم؟؟؟

طرفو تو پوست خر قایم کردن از کوه و جنگل ردش کردن

قاچاقی رسوندنش ترکیه ٬

از اونجا رفته ۶ ماه کمپ پناهجوها

۳بار پلیس دستگیرش کرده

باز فرار کرده آخر خودشو رسونده انگلیس

هنوز دو ماه نشده میره بفرمایید شام میگه:

تنها آرزوم اینه همه باهم برگردیم ایران !!!
+5+

ترونیه ﻣﻴﺎﺩ اصفان ، ﺑﺎ اصفانیه ﻣﻴﺮﻥ ﺩﺍﺧﻞ ﯾﻪ
ﺷﻴﺮﻳﻨﻲ ﻓﺮﻭﺷﯽ . ﺗـﺮوﻧـﯿـﻪ ﻣﻴﺒﻴﻨﻪ ﻫﻴشکی ﺣﻮﺍﺳﺶ
ﻧﻴﺴﺖ ، ﺳﻪ ﺗﺎ ﺷﻴﺮﻳﻨﻲ ﻣﻴﺬﺍﺭﻩ ﺗﻮ ﺟﻴﺒﺶ آ ﻣﻴﺎﻥ ﺑﻴﺮﻭﻥ . ﺑﻪ
ﺩﻭﺳﺖ اصفانیش ﻣﻴﮕد : ﻧﮕﺎﻩ ﮐﻦ . ﺍﻳﻨﻪ ﺣﻴﻠﻪ ﺗﻬﺮﺍﻧﻲ !!!
اصفانیه ﻣﻴﮕد: ﭘﺲ ﺑﺮﻳﻢ ﻣﻨﻢ ﻳﻪ ﭼﺸﻤﻪ اِﺯ ﻫُـﻨـﺮ ﺑـﭽّـا
اصفانا ﻧﺸﻮﻧد ﺑﺪﻡ ! ﻣﯿﮕﻪ ﺑﺎﺷﻪ . ﺑﺮﻣﻴﮕﺮﺩﻥ ﺷﻴﺮﻳﻨﻲ
ﻓﺮﻭﺷﻲ ، ﻣﻴﮕﻪ ﺳﻪ ﺗﺎ ﺷﻴﺮﻳﻨﻲ ﺑﺪﻩ ﻣﻴﺨﻮﺍﻡ براد ﺟﺎﺩﻭ
ﻛونم ! ﺷﻴﺮﻳﻨﻲ ﻓﺮﻭﺷﻴﻪ ﻫﻢ ﺍَﻭﻟﻴﺸا ﻣﻴﺪﻩ ، اصفانیه
ﻣﻴﺨﻮﺭد ، ﺩﻭﻣﻴﺸﻮ ﻣﻴﺪﻩ ﻣﻴﺨﻮﺭد، ﺳﻮﻣﻴﺶ ﻫﻢ ﻣﻴﺨﻮﺭد ...
ﺷﻴﺮﻳﻨﻲ ﻓﺮﻭﺷﻴﻪ ﻣﻴﮕﻪ : ﭘﺲ ﻛﻮ ﺟﺎﺩﻭﺵ ؟ ﻣﻴﮕﻪ ﺗﻮ ﺟﻴﺐ
ﺗـرونـﯿـﻪ ﻧیگا ﻛـُوﻦ ، ﺻﺤﻴﺢ ﻭ ﺳﺎﻟﻢ ﭘﻴﺪﺍﺵ ﻣﻴﻜونه

ﺧﺎﻧﻮﻣﻪ ﻧﺎﺭﺍﺣﺖ ﺗﻮﻱ ﺗﺎﮐﺴﻲ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮد

ﻳﻪ ﺩﻓﻌﻪ ﺯﺩﺯﻳﺮ ﮔﺮﻳﻪ،

ﮔﻔﺘﻢ ﺧﺎﻧﻮﻡ ﻣﺸﮑﻠﻲ ﭘﻴﺶ ﺍﻭﻣﺪﻩ؟

ﺑﺮﮔﺸﺘﻪ ﻣﻴﮕﻪ : ﺑﻪ ﻓﺎﺻﻠﻪ ﭼﻨﺪ ﺭﻭﺯ ﻫﻢ ﺷﻮﻫﺮﻡ

ﺑﻬﻢﺧﻴﺎﻧﺖ ﮐﺮﺩ ﻫﻢ ﺩﻭﺳﺖ ﭘﺴﺮﻡ !

ﭼﻨﺎﻥ ﺗﺤﺖ ﺗﺎﺛﻴﺮ ﺻﺪﺍﻗﺘﺶ ﺍﺷﮏ ﺗﻮ ﭼﺸﻤﺎﻡ ﺟﻤﻊ ﺷﺪ ﮐﻪ

ﺗﺎ ﺧﻮﻧﻪ ﺷﻴﻬﻪ ﮐﺸﻴﺪﻡ ﻭ ﻳﻮﺭﺗﻤﻪ ﺭﻓﺘﻢ

+5 for your picture

معاشرت بر دانایی می افزاید

ولی تنهایی مکتب نبوغ است...!

+5

وقتی با فک و فامیلا اسم فامیل بازی میکنم.... :
اسم : غلام
فامیل : غلامی
غذا : غلام پلو
میوه : غلام سبز
شغل : غلام فروشی
شهر : غلام رود
کشور : غلامستان
گل : غلام بو
اشیا : غلام پلاستیکی
در این لحظه برای دفاع از وجود ورژن پلاستیکی غلام چنان دعوایی بوجود میومد که طی 8 سال جنگ تحمیلی شاهدش نبودیم

تنها کسی که می تواند تو را به خاک سیاه بنشاند، یک دوست کاملاً مورد اعتماد است

برای کشف اقیانوسهای جدید

باید شهامت ترک ساحل آرام خود را داشته باشید.

این جهان، جهان تغییر است

نه تقدیر.

(تولستوی)