دیوار کاربران


_SahaR_
_SahaR_
۱۳۹۳/۰۹/۱۸

مجری: کی میدونه عشق چیه؟

فامیل: به خریت رمانتیک میگن عشق!

مجری: عشق یه احساس خیلی خوبه

پسرعمه: مثل حسی که آدم تو دستشویی داره!

مجری: خیلی بیشتر!

کلاه قرمزی: مثل حسی که چندتا آدم تو دستشویی دارن!

gomnam
gomnam
۱۳۹۳/۰۹/۱۸

زندگی مثل شطرنجه!!!
تا بلد نیستی همه میخان یادت بدن وقتی بهت یاد دادن...
هموونا اصرار میکنن بازی کنی ک شکستت بدن

parni
parni
۱۳۹۳/۰۹/۱۸

ﺩﺭﺩ " ﺑﻌﻀﯽ ﺁﺩﻣﺎ ﺭﻭ ﻧﻤﯿﺸﻪ ﺩﯾﺪ

ﻧﻪ ﮐﻪ ﻧﺸﻪ، ﺷﺎﯾﺪ ﺭﻭ ﻧﻤﯿﮑﻨﻦ

ﺑﻪ ﺟﺎﯾﯽ ﻣﯿﺮﺳﻦ ﮐﻪ، ﺑﻪ ﯾﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﭘﻨﺎﻩ ﻣﯿﺒﺮﻥ

ﺑﻌﻀﯿﺎ ﺑﻪ ﮐﺎﺭ

ﺑﻌﻀﯽ ﺑﻪ ﺳﺎﺧﺘﻦ،

ﺑﻌﻀﯿﺎ ﮐﺸﯿﺪﻥ،

ﺑﻌﻀﯽ ﺑﻪ ﻧﻮﺷﺘﻦ

ﻭ ﺑﻌﻀﯽ ﻫﻢ ﺑﻪ ﺧﻮﻧﺪﻥ ...

ﻫﻤﯿﻨﺎ ﻫﺴﺘﻦ ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﺣﺎﻟﺸﻮﻧﻮ ﻣﯿﭙﺮﺳﯽ،

ﻟﺒﺨﻨﺪ ﻣﯿﺰنن "ﺧﻮﺑﻢ " ، " ﺧﻮﺑﯿﻢ " ...

ﻣﻦ ﮐﻪ ﺧﻮﺑﻪ ﺧﻮﺑﻢ ...

شما چطورید؟!!

tanhaa21
tanhaa21
۱۳۹۳/۰۹/۱۷

افتاده سایه ی تبر بر شانه ی درخت

دارد به آخر میرسد افسانه ی درخت...

فردا که چشمهای مرا باز می کنند

من باز هم دیوانه ام دیوانه ی درخت!!

در من تمام چشمه ها سر باز میکنند

در سالروز مرگ بیرحمانه ی درخت

حالا تو رفته ای و تبر در مسیر باغ...

حالا منم پرنده ای

بی لانه

بی درخت.....

tanhaa21
tanhaa21
۱۳۹۳/۰۹/۱۷

حکـــــــــــــــــــــایت من…
حکایت کسی بود که عاشق دریا بود اما قایقـــــــــــــــــــــی نداشت…
دلباخته سفر بود اما همسفـــــــــــــــــــــر نداشت…
حکایت کسی بود که زجر کشید اما ضجـــــــــــــــــــــه نزد…
زخم داشت اما ننالیـــــــــــــــــــــد…
گریه کرد اما اشک نریخـــــــــــــــــت…
حکایت من حکایت کسی بود کـــــــــــــــــــــه…
پر از فریاد بود اما سکوت کرد تا همه ی صداها را بشنـــــــــــــــــــــود…

tanhaa21
tanhaa21
۱۳۹۳/۰۹/۱۷

هرازگاهی
خودت را هَرَس كن
شاخه های اضافیت را بزن
پای تمام شاخه بریده هایت بایست
تمام سختی هایت
دردهایت
باغبانی کن خودت را
خاطرات بدت را
سَبُك كن فكرت را
از هرچه آزارت می دهد
ریاضیدان باش
حساب و کتاب کن
خوبیهای زندگیت را جمع کن

5+

_MiM_
_MiM_
۱۳۹۳/۰۹/۱۷

آבمـے ڪه مـُنتَظر اسـَت هیـچ نِشانـے نـَבارد

هیچ نشـان خاصــے ... !

فَقط با هر صـِבایـے بـَرمیگـَرבב !


+5


0Arta
0Arta
۱۳۹۳/۰۹/۱۷

بدتـــرین حالـــت ماجــرا این اســـت که طاقــتمـــان تمـــام شـــود

و بـــه روی خـــودمـــان نیــاوریـــم و تـــا زمــان مـــرگ ادامـــه دهیـــم

خیلی ها اینـــطور زنـــدگی می کنند

دســـت اندازِ کــم طاقتـــی را رد کرده انـــد و افتاده اند تـــوی ســَرازیری عــــادت !

+5

кнαησσм gσℓ
кнαησσм gσℓ
۱۳۹۳/۰۹/۱۷

ﻣﻌﻠﻢ ﺑﻪ ﺷﺎﮔﺮﺩ مشهدیش ﻣﯿﮕﻪ : ﻣﻦ ﺩﻭﯾﺪﻡ ﺗﻮ ﺩﻭﯾﺪﯼ ﺍﻭ ﺩﻭﯾﺪ

ﻣﺎﻝ ﭼﻪ ﺯﻣﺎﻧﯿﻪ؟؟؟؟

ﺷﺎﮔﺮﺩ :ﻣﺎﻝ ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ شله مدن



http://www.hamkhone.ir/member/32861/blog/view/167007/


☺☻☺ما مشهدیا☺☻☺
+5

maryam1352
maryam1352
۱۳۹۳/۰۹/۱۷

بعضی وقت ها هم هست دلت می خواهد :
داستان زندگی ِتو هم کتابی شود ، آن هم کتابی چند فصلی !
گاهی دستت می گرفتی، ورقش می زدی ..
برمی گشتی به فصل های قبل تر، آدمهای بیخود توی قصه ات را پیدا می کردی،
برایشان توضیح می دادی چقدر عمرت را بیهوده به خاطرشان تلف کردی !
بعد ورق های مربوط به " بیخودی "ها را پاره می کردی و دور می ریختی ..
جوری که وقتی کاغذ پاره های مچاله شده را می دیدند ،
می فهمیدند نبودنشان فرقی با بودنشان نمیکرده !
می دیدند که بدون آنها نمرده ایی ، زنده ایی هنــــــوز..
راه می روی، نفس می کشی، می خندی ...
اصلا "بهتـــری"
بعضی وقتها آدم دلش چه چیزها که نمی خواهد ... !