کورش بزرگ قدیم:
ازسه صدا می هراسم، 
صدای کودکی از بی مادری. 
صدای متهمی از بی گناهی.
صدای عاشقی از جدایی.
کورش جدید:
ازهیچ صدایی نمی هراسم جز صدای لری که سبد کالا نگرفته…!!

Ey baba
Ey baba

ســـوم
هفتــــم
چهلـــم
ســـــال . . .
چنـــد ســــال دیگــــر
بایــــد عــــزادار نبـــودن هایـــــت باشــــــم . . .؟

کاش می شد
هیچ جمله ای را با “کاش” آغاز نکنم

گفتم خدایا از همه دلگیرم.
گفت:حتی من؟!
گفتم خدایا چقدر دوری؟!
گفت:تو یا من؟
گفتم خدایا تنهاترینم!
گفت:پس من؟!
گفتم خدایا کمک خواستم!
گفت:از غیر من؟!
گفتم خدایا دوستت دارم!
گفت:بیش از من؟!

این حقه مسلم هر دختریه که عکسای ۱۳ تا ۱۸ سالگیشو بسوزونه !

مــــرد است دیگر ... گاهی تُند می شود و گاهی عاشقانه می گوید ... مــــرد است دیگر ... غرورش آسمان و دلش دریاست ... تو چه میدانی از بغضِ گلو گیر کرده یک مــــرد ... ؟ تو چه میدانی که چشمانت دنیای او شده است ... ؟ تو چه میدانیاز هق هق شبانه او که فقط خودش خبر دارد و بالشش ... ؟ مــــــرد را فقط مـــــرد میفهمد و مـــــــــرد ..

برای جماعتی که گوشهایش را گرفته

فریاد تو

شبیه شِکلک در آوردن است . . .