توجه !
عضویت در کانال تلگرام همخونه
(کلیک کنید)
بلاگ كاربران
- عنوان خبر :
دیالوگ شوالیه تاریکی
- تعداد نظرات : 15
- ارسال شده در : ۱۳۹۳/۰۱/۱۲
- نمايش ها : 439
جوکر(هیث لجر):من ﻳﻪ ﻫﻤﺴﺮ ﺩﺍﺷﺘﻢ، ﺯﻳﺒﺎ ﺑﻮﺩ . ﻗﻤﺎﺭ ﺑﺎﺯﻱ ﻣﻴﮑﺮﺩ ﻭ ﻳﻪ ﻋﺎﻟﻤﻪ بدﻫﻲ ﺑﺎﻻ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺑﻮﺩ
ﻃﻠﺒﮑﺎﺭﺍ ﺻﻮﺭﺗﺸﻮ ﺧﻂ ﺧﻄﻲ ﮐﺮﺩﻥ
ما پوﻟﻲ ﺑﺮﺍﻱ ﺟﺮﺍﺣﻴﺶ ﻧﺪﺍﺷﺘﻴﻢ ،
ﻣﻴﺨﻮﺍﺳﺘﻢ ﺑﺪﻭﻧﻪ ﮐﻪ ﺯﺧﻤﺎﺵ برام ﺍﻫﻤﻴﺘﻲ ﻧﺪﺍﺭﻩ ،
ﺑﺮﺍﻱ ﻫﻤﻴﻦ ﻳﻪ ﺗﻴﻎ ﮔﺬﺍﺷﺘﻢ ﺗﻮ ﺩﻫﻨﻢ ﻭ
ﺍﻳﻦ ﮐﺎﺭﻭ ﮐﺮﺩﻡ ، ﻣﻴﺪﻭﻧﻲ ﺑﻌﺪﺵ ﭼﻲ ﺷﺪ؟ ﻧﺘﻮﻧﺴﺖ ﺍﻳﻨﺠﻮﺭﻱ منو ﺑﺒﻴﻨﻪ ﻭ ﺗﺮﮐﻢ ﮐﺮﺩ
"ﺣﺎﻻ ﻫﻤﻴﺸﻪ ﻣﻴﺨﻨﺪﻡ" !
شوالیه تاریکی-کریستوفر نولان
نظرات دیوار ها
مرسی هسدم
طرز جدید ابراز محبت دیگهه..
خیلی گلی
داش محسن خيلي کرتيم
دیوونه بازیاایی در میارن مردمااا
مرسی هسدم
خب قشنگ بود برام گفتم بتوام بگممم
تنکیو
منم همینو گفتم
خب بتوچه..دینگ
به ما چه
خیلی فیلمشو دوس دارمم
خيلى قشنگ بود
مرسى
++++++
مرسی باشی ...