دیوار کاربران


sa23
sa23
۱۳۹۳/۱۰/۱۱

همیشه آخر قصه یکی راهی شده رفته
یکی مبهوته و یاد روزای رفته می‌افته

نه اون که میره می‌خواد و نه اینکه مونده می‌خنده
شاید این جوری قسمت بود، چی میشه بی تو آینده

چی میشه بی تو روزایی که هر لحظه‌ش یه دنیا بود
نمیشه بی تو خندید و نمیشه فکر فردا بود

تموم لحظه‌هام آهِ خیال با تو بودن شد
چه روزایی که پژمرد و چه رویایی که پرپر شد

یه عمره با خودم تنها ولی سخت میشه عادت کرد
نمیشه رفته باشی تو، نمیشه اینو باور کرد

خیابونای تاریک و یه از خود بیخود شبگرد
یه مشت رویای تو خالی، همه دلتنگتن برگرد

چی میشه بی تو روزایی که هر لحظه‌ش یه دنیا بود
نمیشه بی تو خندید و نمیشه فکر فردا بود

تموم لحظه‌هام آهِ خیال با تو بودن شد
چه روزایی که پژمرد و چه رویایی که پرپر شد

sa23
sa23
۱۳۹۳/۱۰/۱۰

کلماتم را
در جوی سحر می‌شویم
لحظه‌هایم را
در روشنی باران‌ها

تا برای تو شعری بسرایم، روشن
تا که بی‌دغدغه بی‌ابهام
سخنانم را
در حضور باد
این سالک دشت و هامون
با تو بی‌پرده بگویم
که تو را
دوست می‌دارم تا مرز جنون

sa23
sa23
۱۳۹۳/۱۰/۰۹

با همه‌ی بی سر و سامانی‌ام
باز به دنبال پریشانی‌ام

طاقت فرسودگی‌ام هیچ نیست
در پی ویران شدنی آنی‌ام

آمده‌ام بلکه نگاهم کنی
عاشق آن لحظه‌ی طوفانی‌ام

دلخوش گرمای کسی نیستم
آمده‌ام تا تو بسوزانی‌ام

آمده‌ام با عطش سال‌ها
تا تو کمی عشق بنوشانی‌ام

ماهی برگشته ز دریا شدم
تا تو بگیری و بمیرانی‌ام

خوب‌ترین حادثه می‌دانمت
خوب‌ترین حادثه می‌دانی‌ام؟

حرف بزن ابر مرا باز کن
دیر زمانی است که بارانی‌ام

حرف بزن، حرف بزن، سال‌هاست
تشنه‌ی یک صحبت طولانی‌ام

ها به کجا میکشی‌ام خوب من؟
ها نکشانی به پشیمانی‌ام!

sa23
sa23
۱۳۹۳/۱۰/۰۹

امشب از آسمان دیده‌ی تو
روی شعرم ستاره می‌بارد
در زمستان دشت کاغذها
پنجه‌هایم جرقه می‌کارد

شعر دیوانه‌ی تب‌آلودم
شرمگین از شیار خواهش‌ها
پیکرش را دوباره می‌سوزد
عطش جاودان آتش‌ها

آری آغاز دوست داشتن است
گرچه پایان راه ناپیداست
من به پایان دگر نیندیشم
که همین دوست داشتن زیباست

شب پر از قطره‌های الماس است
از سیاهی چرا هراسیدن
آنچه از شب به جای می‌ماند
عطر سکرآور گل یاس است

آه بگذار گم شوم در تو
کس نیابد دگر نشانه‌ی من
روح سوزان و آه مرطوبت
بوزد بر تن ترانه من

آه بگذار زین دریچه باز
خفته بر بال گرم رویاها
همره روزها سفر گیرم
بگریزم ز مرز دنیاها

دانی از زندگی چه می‌خواهم
من تو باشم.. تو.. پای تا سر تو
زندگی گر هزار باره بود
بار دیگر تو.. بار دیگر تو

آنچه در من نهفته دریایی ست
کی توان نهفتنم باشد
با تو زین سهمگین طوفان
کاش یارای گفتنم باشد

بس که لبریزم از تو می‌خواهم
بروم در میان صحراها
سر بسایم به سنگ کوهستان
تن بکوبم به موج دریاها

بس که لبریزم از تو می‌خواهم
چون غباری ز خود فرو ریزم
زیر پای تو سر نهم آرام
به سبک سایه به تو آویزم

آری آغاز دوست داشتن است
گرچه پایان راه نا پیداست
من به پایان دگر نیندیشم
که همین دوست داشتن زیباست

sa23
sa23
۱۳۹۳/۱۰/۰۸

با همه‌ی بی سر و سامانی‌ام
باز به دنبال پریشانی‌ام

طاقت فرسودگی‌ام هیچ نیست
در پی ویران شدنی آنی‌ام

آمده‌ام بلکه نگاهم کنی
عاشق آن لحظه‌ی طوفانی‌ام

دلخوش گرمای کسی نیستم
آمده‌ام تا تو بسوزانی‌ام

آمده‌ام با عطش سال‌ها
تا تو کمی عشق بنوشانی‌ام

ماهی برگشته ز دریا شدم
تا تو بگیری و بمیرانی‌ام

خوب‌ترین حادثه می‌دانمت
خوب‌ترین حادثه می‌دانی‌ام؟

حرف بزن ابر مرا باز کن
دیر زمانی است که بارانی‌ام

حرف بزن، حرف بزن، سال‌هاست
تشنه‌ی یک صحبت طولانی‌ام

ها به کجا میکشی‌ام خوب من؟
ها نکشانی به پشیمانی‌ام!

sa23
sa23
۱۳۹۳/۱۰/۰۷

هوا سرد است
من از عشق لبریزم
چنان گرمم
چنان با یاد تو در خویش سرگرمم
که رفت روزها و لحظه‌ها از خاطرم رفته است

هوا سرد است اما من
به شور و شوق دلگرمم
چه فرقی می‌کند فصل بهاران یا زمستان است؟
تو را هر شب درون خواب می‌بینم..

تمام دسته‌های نرگس دی‌ماه را در راه می‌چینم
و وقتی از میان کوچه می‌آیی
و وقتی قامتت را در زلال اشک می‌بینم
به خود آرام می‌گویم:
دوباره خواب می‌بینم!
دوباره وعده‌ی دیدارمان در خواب شب باشد

بیا..
من دسته‌های نرگس دی ماه را در راه می‌چینم.

sa23
sa23
۱۳۹۳/۱۰/۰۶

دنیای این روزای من هم‌قد تن‌پوشم شده
انقدر دورم از تو که دنیا فراموشم شده

دنیای این روزای من درگیر تنهایی شده
تنها مدارا می‌کنیم، دنیا عجب جایی شده

هر شب تو رویای خودم آغوشتو تن می‌کنم
آینده‌ی این خونه رو با شمع روشن می‌کنم

در حسرت فردای تو تقویمم‌‌و پر می‌کنم
هر روز این تنهایی رو فردا تصور می‌کنم

هم‌سنگ این روزای من حتا شبم تاریک نیست
اینجا به جز دوری تو چیزی به من نزدیک نیست

هر شب تو رویای خودم آغوشتو تن می‌کنم
آینده‌ی این خونه رو با شمع روشن می‌کنم

jigar001
jigar001
۱۳۹۳/۱۰/۰۶

+5

sa23
sa23
۱۳۹۳/۱۰/۰۵

من امشب از فراق یار می گریم

بسان عاشقان زار می گریم

رفیق نیمه راه شد یار دیرینم

دلم افسرده است بسیار می گریم

UnKnOWnbOy
UnKnOWnbOy
۱۳۹۳/۱۰/۰۴

سیگار بهانه‌ است ، درد میکشم !
+5