دیوار کاربران


babk
babk
۱۳۹۳/۱۰/۲۲

احساسم را به دار آویختم...
منطقم را به گلوله بستم...
لعنت به هر دو
که عمری بازی ام دادند...
دیگر بس است،
می خواهم کمی به چشمانم اعتماد کنم...

babk
babk
۱۳۹۳/۱۰/۲۱

می خواهی قضاوتم کنی؟
کفشهایم را بپوش
راهم را قدم بزن
دردهایم را بکش
سالهایم رابگذران
بعدقضاوت کن.

kayvan67
kayvan67
۱۳۹۳/۱۰/۱۹

خدایا لطفا برو و به بعضی از آنهاییکه ایمان آورده اند

یادآوری کن که تو خدا هستی نه آنها !!

babk
babk
۱۳۹۳/۱۰/۱۶

+ در کوچه های عشق دنبال تو می گشتم / حقیقت شب بود ترسیدم و برگشتم!
+ شرط دل دادن ٬ دل گرفتنه وگرنه یکی بی دل میشه و یکی دو دل !
+ زندگی را از نخست برای من بد ترجمه کرده اند ، زندگی را یکی مرگ تدریجی نام نهاد ، یکی بدبختی مطلق معنی کرد ، یکی درد درمان ناپذیرش خواند ، و سرانجام یکی رسید و گفت : زندگی به تنهایی ناقص است تا عشق نباشد ، زندگی تفسیر نمی شود .


babk
babk
۱۳۹۳/۱۰/۱۲

سکوت گورستان را می شنوی ؟ دنیا ارزش دل شکستن را ندارد ...

میرسد روزی که هرگز در دسترس نخواهیم بود...خاک آنتن نمی دهد که نمیدهد ...!

بیخیال نداشته هایت ...بیخیال غصه هایت ...بیخیال هر چه که خیالت را نا آرام میکند ...

به من بگو ببینم امروز نفس کشیده ای ؟

پس خوش به حالت

عمیق نفس بکش عمیق

عشق را ...زندگی را ...بودن را

بچش ... ببین ...لمس کن و با تک تک سلولهایت لبخند بزن ...

قدر لحظه های باهم بودن را بدانیم

<<< شاید فردایی نباشد ...>>>


babk
babk
۱۳۹۳/۱۰/۰۸

من خودم را زندگی میکنم

و برایم مهم نیست چگونه قضاوت می شوم ...

چه انتظاری از مردم داری ؟؟؟

آنها حتی پشت سر خدا هم حرف می زنند...!!!!

babk
babk
۱۳۹۳/۱۰/۰۷

هــمـانـطـورکــه خــوردن شــراب حــرام اســت ،

خــوردن غــصـه هــم حـــرام اســت

و خـــوردن هـیـچ چــیـز مــثـل خــوردن غــصـه حــرام نــیـسـت .

اگـر مــا فـهـمیدیــم کــه جـهان دار عــالم اوســت

دیــگـر چـه غصــه ای بــایـد بخـــوریـم ؟

"دکتر الهی قمشه ای"

babk
babk
۱۳۹۳/۱۰/۰۵

اگر روزی تهدیدت کردند، بدان در برابرت ناتوانند!

اگر روزی خیانت دیدی، بدان قیمتت بالاست!

اگر روزی ترکت کردند، بدان با تو بودن لیاقت می خواهد.


kayvan67
kayvan67
۱۳۹۳/۱۰/۰۳

آﺧﺮﯾﻦ ﺑﺎﺭﯼ که مامان بابام ﺑﻪ ﻣﻦ ﺍﻓﺘﺨﺎﺭ ﮐﺮﺩﻥ ﻣﺎﻝ ﺯﻣﺎﻧﯿﻪ که ﺑﻨﺪ ﮐﻔﺸﻤﻮ ﺧﻮﺩﻡ ﻣﯽ ﺑﺴﺘﻢ !

ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺍﻭﻥ دیگه ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ ﭼﺸﻤﮕﯿﺮﯼ ﻧﺪﺍﺷﺘﻢ …

http://www.hamkhone.ir/member/36453/blog/view/171227/

kayvan67
kayvan67
۱۳۹۳/۱۰/۰۱

چه حکایت جالبیه بچه که بودیم بزرگا ازدواج میکردن

حالا هم که بزرگ شدیم کوچیک ترا ازدواج میکنن ...

والا ما بهر تماشای جهان آمده ایم!