دیوار کاربران


kavehahmadi
kavehahmadi
۱۳۹۴/۱۱/۲۱

در من کسی مـــرده است ، دخترکـی که مـظلوم مـیخندید ! 503

0Arta
0Arta
۱۳۹۴/۱۱/۱۹

مــــــا یــــــه مــُشــت
دیـوونــــــــــه ایــــــــــم
کــــه بهمــــــون میگــــــــن
دهـــــــــه هفتـــــــادی
نخبــــــــــه ایـــــــــم ولـــــــی
از اون نخبــــــه هـایــــــــی
کـــــــه همـــــــــه
رد دادیــــــــــــــم !

+5

parni
parni
۱۳۹۴/۱۱/۱۴

کسی از برادرای کیمیا خبری داره؟ مخصوصا داداش کوچیکه
سوال دوم:چطور بچه یه زن وشوهرسیاه ابادانی یه دختر زاغ وبور اروپایی میشه؟
سوال سوم:مگه مهتاب و مشفق تقریبا هم سن هم نبودن.پس چرا بعد از 20 سال مهتاب یه پیرزن دیگه شده و مشفق همون بود دوتا موهاش سفید شد؟
سوال چهارم:داداش کوچیکه چی شد؟ خیلی نگرانشم
سوال ششم:
رها و شهریار جفتشون خارج بزرگ شدن
چرا شهریار لهجه خارجی نداره پ؟؟
یه سوال دیگه22=1-23و22منهای 9ماه میشع21سال و3ماه نتیجه میگریم پسر کیمیا 21سالشه در این سن عایا میشه پزشک بود؟لدفن کمکم کنید
تاززززه زنم داره

0Arta
0Arta
۱۳۹۴/۱۱/۱۴

هیچوَقت نِمیفهمے
چقدر قَـوی هَـستے
تـآ زمانے ڪ شرایط جوری میشہ ڪ
تنهـا راهت اینہ ڪ قَـوی باشـے

+5

parni
parni
۱۳۹۴/۱۱/۱۰

ﺑﻨﺪ ﻧﺎﻑ ﺭﺍ ﺑﺮﯾﺪﻧﺪ ﻭ ﮔﺮﯾﺴﺘﯿﻢ ﺍﺯ ﺗﺮﺱ ﺟﺪﺍﯾﯽ
ﺍﻣﺎ ﺭﺍﺯﺵ ﺭﺍ ﻧﻔﻬﻤﯿﺪﯾﻢ ...
ﺑﻪ ﻣﺎﺩﺭ ﺩﻝ ﺑﺴﺘﯿﻢ ﻭ ﺭﻭﺯ ﺍﻭﻝ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﮔﺮﯾﺴﺘﯿﻢ
ﺍﻣﺎ ﺭﺍﺯﺵ ﺭﺍ ﻧﻔﻬﻤﯿﺪﯾﻢ ...
ﺑﻪ ﭘﺪﺭ ﺩﻝ ﺑﺴﺘﯿﻢ ﻭ ﻭﻗﺘﯽ ﺑﻪ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺭﻓﺖ , ﮔﺮﯾﺴﺘﯿﻢ
ﻭ ﺑﺎﺯ .... ﻧﻔﻬﻤﯿﺪﯾﻢ
ﺑﻪ ﮐﯿﻒ ﺻﻮﺭﺗﯽ ﮔﻠﺪﺍﺭ ...
ﺑﻪ ﺩﻭﭼﺮﺧﻪ ﺁﺑﯽ ﺷﺒﺮﻧﮓ ...
ﺑﺎﺭﻫﺎ ﻭ ﺑﺎﺭﻫﺎ ﺩﻝ ﺑﺴﺘﯿﻢ ﻭ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﯾﻢ ﻭ ﺷﮑﺴﺘﯿﻢ
ﻭ ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﻧﻔﻬﻤﯿﺪﯾﻢ
ﭼﻘﺪﺭﺍﯾﻦ ﺩﺭﺱ "ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ " ﺗﮑﺮﺍﺭ ﺷﺪﻭ ﻣﺎ ﺭﻓﻮﺯﻩ ﺷﺪﯾﻢ .
ﺍﯾﻦ ﺑﻨﺪ ﻧﺎﻑ ﺭﺍ ﺭﻭﺯ ﺍﻭﻝ ﺑﺮﯾﺪﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻭﻟﯽ , ﻣﺎ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ
ﺑﻪ ﭘﺎﯼ ﮐﺴﯽ ﯾﺎ ﭼﯿﺰﯼ ﮔﺮﻩ ﺯﺩﯾﻢ ﺗﺎ ﺯﻧﺪﻩ ﺑﻤﺎﻧﯿﻢ
ﻭ ﻧﻔﻬﻤﯿﺪﯾﻢ ...
ﺍﻓﺴﻮﺱ ﮐﻪ ﻧﻔﻬﻤﯿﺪﯾﻢ , ﻗﺮﺍﺭ ﺍﺳﺖ ﺭﻭﯼ ﭘﺎﯼ ﺧﻮﺩ ﺑﺎﯾﺴﺘﯿﻢ
ﻧَﻔَﺲ ﺍز ﮐﺴﯽ ﻗﺮﺽ ﻧﮕﯿﺮﯾﻢ ...
ﻗﺮﺍﺭ ﺍﺯ ﮐﺴﯽ ﻃﻠﺐ ﻧﮑﻨﯿﻢ ...
ﻋﺸﻖ ﺑﻮﺭﺯﯾﻢ ﺍﻣﺎ ﺩﺭﺑﻨﺪ ﻋﺸﻖ ﮐﺴﯽ ﻧﺒﺎﺷﯿﻢ ...
ﻋﺰﺕ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺑﻮﺩﻧﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﭘﺎﯼ ﮐﺮﺷﻤﻪ ﮐﺴﯽ که کَس نیست ! ﻗﺮﺑﺎﻧﯽ ﻧﮑﻨﯿﻢ ..
ﺑﻨﺪ ﻧﺎﻑ ﺭﺍ ﺧﻮﺏ ﻧﺒﺮﯾﺪﻩ ﺍﯾﻢ ...
ﺑﻪ ﻣﻮﯾﯽ ﺑﻨﺪ ﺍﺳﺖ ...
ﺗﻤﺎﻣﺶ ﮐﻨﯿﻢ....


nazi00
nazi00
۱۳۹۴/۱۱/۰۶

همش فک میکنم قراره زندگیم عوض شه

اما عوض که نمیشه هیچ عوضی ترم میشه

+5

zAfDa
zAfDa
۱۳۹۴/۱۱/۰۵

این بار یا بمان و نرو .
یا برو ، نیا .
تا کی همیشه سست خداحافظی کنیم ؟
من خسته ام از این همه تکرار ِ یک مسیر ؛
اینک بمان درست خداحافظی کنیم .
می خواستم جواب سلام از تو بشنوم
حالا که میل ِتوست ؛
خداحافظی کنیم .

ya2120110
ya2120110
۱۳۹۴/۱۱/۰۴

در خصوص حکایات مربوط به سوره مبارکه حمد وارد است که عابدى در بنى اسرائيل از مردم كناره گيرى

كرد و مدّت هفتاد سال مشغول عبادت شد.

خداى عليم ملكى را نزد او فرستاد و فرمود: عبادات تو قبول نمى شوند و خودت را دچار مشقّت منماى

و جِد و جَهد مكن !عابد در جواب گفت : چون آنچه به من واجب است عبوديّت و بندگى مى باشد. لذا

بايد وظيفه خود را هميشه انجام دهم . ولى قبول شدن و قبول نشدن موكول به معبود من است !

وقتى آن مَلك مراجعت نمود، خداوند متعال فرمود: عابد چه گفت ؟ مَلك گفت : پروردگارا تو عالم ترى،

خداى سبحان فرمود: نزد آن عابد برو و بگو: ما طاعات تو را به خاطر اين نيّت ثابتى كه دارى قبول كرديم.

ya2120110
ya2120110
۱۳۹۴/۱۱/۰۴

مردی به زنی گفت تو چقدر زیبا هستی. زن گفت کاش تو هم زیبا میبودی تا همین حرف را بهت میگفتم

مرد گفت اشکالی ندارد تو هم مث من دروغ بگو.

raha17
raha17
۱۳۹۴/۱۱/۰۴

نبودنت

نقشه ى خانه را عوض کرده است

و هرچه مى گردم

آن گوشه ى دیوانه ى اتاق را پیدا نمى کنم

احساس مى کنم

کسى که نیست

کسى که هست را

از پا درمى آورد.