دیوار کاربران


MISS_TINA
MISS_TINA
۱۳۹۲/۱۱/۲۵

دلم گرفته خدا... چون که عاشقم مرده
رفيق و همسفرم ، يار سابقم مرده

خبر گرفتم و گفتند : مرده است انگار
منم شبيه خبرها موافقم ،مرده
ولي به عقربه ها دلخوشم که برگردند
اگرچه ثانيه ها و دقايقم مرده

+5

MISS_TINA
MISS_TINA
۱۳۹۲/۱۱/۲۵

ای صندوق عشق میزان رای دل هاست
فلاسفه هیچ کاره اند !
روز عشاق مبارک

+5

MISS_TINA
MISS_TINA
۱۳۹۲/۱۱/۲۵

بهترين لحظه، لحظه ايست كه فكر كني فراموشت كردم، بعد 1 اس ام اس از طرف من بياد كه توش نوشته ميميرم برات !
ولنتاینت مبارک !

+5

MISS_TINA
MISS_TINA
۱۳۹۲/۱۱/۲۴

چه بی اعتبار است زمان!

چه ساده به جمع غریبه ها پیوندم داد

انگار که هرگز برایت خاص نبودم

+5

MISS_TINA
MISS_TINA
۱۳۹۲/۱۱/۲۴

وقتی پایان همه بن بست های زندگی ام تــــــــ♥ـــــــو، ایستاده ای!

کاش زندانی بن بست ها شوم و فقط تــــــ♥ـــــــــو کنارم باشی!

+5

MISS_TINA
MISS_TINA
۱۳۹۲/۱۱/۲۴

/), ,/)
( ' ; ' )
;(,,)-(,,)

می بوسمت

/),, /)
('; ' )
(,,)-(,,)

یکی این ور

/) ,,/)
( ' ;')
(,,)-(,,)

یکی اون ور

_ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _

وقتی دلم برات تنگ میشه...
()*()
(-.-)
("("
چشمامو می بندم و فکر میکنم که تو....

()@()()*()
( `.`(`.` )
(" (`("("

+5

MISS_TINA
MISS_TINA
۱۳۹۲/۱۱/۲۳

آهی کشید غم زده پیری سیپد موی،
افکند صبحگاه در آیینه چون نگاه
در لا به لای موی چو کافور خویش دید:
یک تار مو سیاه؛

در دیدگان مضطربش اشک حلقه زد
در خاطرات تیره و تاریک خود دوید
سی سال پیش نیز در آیینه دیده بود
یک تار مو سپید؛

در هم شکست چهره محنت کشیده اش،
دستی به موی خویش فرو برد و گفت : ”وای!“
اشکی به روی آیینه افتاد و ناگهان
بگریست های های؛

دریای خاطرات زمان گذشته بود،
هر قطره ای که بر رخ آیینه می چکید
در کام موج، ناله جانسوز خویش را
از دور می شنید.

طوفان فرونشست…ولی دیدگان پیر،
می رفت باز در دل دریا به جست و جو…
در آب های تیره اعماق، خفته بود:
یک مشت آرزو!

************************

+5

sepideh6363
sepideh6363
۱۳۹۲/۱۱/۱۸

چه دوستی پاکی دارند کفش ها ؛

یکی گم شود ، دیگری محکوم به آوارگیست ...

melodi2014
melodi2014
۱۳۹۲/۱۱/۱۶

وقتی کسی را دوست دارید ، در دلِ زمستان هم احساس بهاری بودن دارید ...

به راستی دوست داشتن چقدر زیباست !

mahsa1987
mahsa1987
۱۳۹۲/۱۱/۱۶

دخترک رفت ولی زیر لب این را میگفت :
” او یقینا پی معشوق خودش می آید “.

پسرک ماند ولی روی لبش زمزمه بود :
” مطمئنا که پشیمان شده برمیگردد “.

عشق قربانی مظلوم ” غرور ” است هنوز …