بلاگ كاربران

  • عنوان خبر :

    معماری

  • تعداد نظرات : 0
  • ارسال شده در : ۱۳۹۲/۰۵/۱۷
  • نمايش ها : 317

 

ميگن حدود ٧٠٠ سال پيش، تو اصفهان مسجدي مي ساختند

روز قبل از افتتاح مسجد، کارگرها و معمارها جمع شدن و

آخرين خورده کاري ها رو انجام ميدادن

پيرزني از اونجا رد ميشد ، وقتي مسجد رو ديد به يکي از کارگرها گفت:

فکر کنم يکي از مناره ها کمي کجه !!

کارگرها خنديدن ، اما معمار که اين حرف رو شنيد ،

سريع گفت : چوب بياريد !چوبها رو به مناره تکيه بديد

فشار بديد ، فششششششااااررر ... !!!

و مدام از پيرزن ميپرسيد: مادر، درست شد؟!!

مدتي طول کشيد تا پيرزن گفت : بله ! درست شد !!!

تشکر کرد و دعايي کرد و رفت...

کارگرها حکمت اين کار بیهوده و فشار دادن مناره را پرسيدند ؟!

معمار گفت :

اگر اين پيرزن، راجع به کج بودن اين مناره با کسی صحبت ميکرد و شايعه پا ميگرفت،

اين مناره تا ابد کج ميموند و ديگه نميتونستيم اثرات منفي اين شايعه رو پاک کنيم ...

اين بود که من گفتم از همين ابتدا جلوي اون رو بگيرم !

به اشتراک بگذارید : google-reader yahoo Telegram
نظرات دیوار ها


نخستین نظر را ایجاد نمایید !