دیوار کاربران


samiranice
samiranice
۱۳۹۲/۰۸/۰۷

گویش خانم های جوان در سال ۸۱:
عزیزم، چرا ناراحتی؟ قربونت برم

گویش خانم های جوان در سال ۸۶:
عزیزم، چرا ناراحنی؟ قلبونت برم

گویش خانم های جوان در سال ۹۱:
عجیجم، عجقم، چلانالاحتی؟ قلبونت بلم

گویش خانم های جوان در سال ۹۶:
دیبیلم، عولوپولو، بیلی بولوناتانوتوهلو؟

00saman00
00saman00
۱۳۹۲/۰۸/۰۷

بعضی از پسرا فقط 3 ثانيه طول ميكشه تا عاشق بشن ...!!
.
ثانيه اول : نيگاش كن ... عجب دافيه لامصب...!
ثانيه دوم: صداشم كه بامزه است بيشرف
ثانيه سوم : من عاشقش شدم <img src=">

حالا جالبتر از پسرا بعضی دخترا هستن كه 1 ثانيه طول ميكشه تا عاشق بشن .

اوووووووف ماشينو....!

SoGanD_20
SoGanD_20
۱۳۹۲/۰۸/۰۷

هیچکـــــس جز آنکه دل به خــــــدا سپرده

رسم دوستـــــ داشتن نمیـــــــداند!

666

hegmatane
hegmatane
۱۳۹۲/۰۸/۰۷

همیشه سکوت نشانه ی تایید حرفِ طرف مقابل نیست ،

گاهی نشانه ی قطع امید از سطح شعور اوست !

** میشل فوکو **

... ...

Toska
Toska
۱۳۹۲/۰۸/۰۷

به مامان بزرگم میگم یه جمله خبری بگو ، میگه نوه م خنگه !
میگم سوالی بگو ، میگه نوه م خنگ بود و من نمیدونستم ؟
میگم امری بگو ، میگه خنگیتو تابلو نکن !
میگم میشه خنگ توشون نباشه ؟ میگه اونوقت میشی نوه ی یکی دیگه نه نوه ی من …
منه بدبخت !!!

***

عاقا یه روز داشتیم خانوادگی ناهار میخوردیم بگین چیییییییییییییی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
پیتزاااااااااااااا پدر بنده پیتزا دوست ندارن
بعد بابام شروع کرد تریپ فلسفی برداشتن و گفت اینا چیه میخورین این غذاها
واسه آدمای شاغلیه که محله کارشون با خونشون فاصلش زیاده مجبورا غذاهای فیسبوکی بخورن...
حالا مارو میگیم مرده بودیم از خنده دیگه بابام سوِِِژه شده تو فامیل !!!!!!!!!!
آخه فک و فامیل ما داریم عایا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

***

قسمتون میدم وقتی دارین با تلفن یا موبایل صحبت می کنین

با خودکار روی هر چیزی که دم دستتون بود چرت و پرت ننویسین یا نقاشی نکشین

آخه من الان این مدرک پایان تحصیلاتم که بابام در حال موبایل صحبت کردن

روش عکس الاغ کشیده ، کجا ببرم نشون بدم

از دست مسئولین هم دیگه کاری بر نمیاد

***

ﺧﺴﺘﻪ ﻭ ﮐﻮﻓﺘﻪ ﺍﻭﻣﺪﻡ ﺧﻮﻧﻪ ﺩﺍﺩﺍﺷﻢ ﺭﻭ ﺩﺭ ﭘﺬﯾﺮﺍﯾﯽ ﯾﺎﺩﺩﺍشت ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ “ﯾﻪ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﮔﺬﺍﺷﺘﻢ ﺗﻮ ﺍﺗﺎﻗﺖ ﺑﺮﻭ ﺑﺮﺩﺍﺭ” ،
ﺭﻓﺘﻢ ﺗﻮ ﺍﺗﺎﻕ ﺩﯾﺪﻡ ﻧﻮﺷﺘﻪ “ﺳﺮﺕ ﮐﻼﻩ ﮔﺬﺍﺷﺘﻢ ﯾﺎﺩﺩﺍﺷﺖ ﺍﺻﻠﯽ ﭘﺸﺖ ﻫﻤﻮﻥ ﺑﺮﮔﻪ ﺍﯾﻪ ﮐﻪ ﺭﻭ ﺩﺭ ﺑﻮﺩ” ،
ﺭﻓﺘﻢ ﯾﺎﺩﺩﺍﺷﺖ ﺭﻭ ﺩﺭﻭ ﮐﻨﺪﻡ ﭘﺸﺘﺶ ﻧﻮﺷﺘﻪ “ﯾﻪ ﯾﺎﺩﺩﺍﺷﺖ ﺗﻮ ﯾﺨﭽﺎﻟﻪ ﺯﯾﺮ ﻇﺮﻑ ﻣﯿﻮﻩ ﻫﺎ”
، ﻣﻨﻢ ﺣﺮﺻﻢ ﮔﺮﻓﺖ ﺑﺪﻭﻥ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﯾﺎﺩﺩﺍﺷﺖ ﯾﻪ ﻧﯿﻤﺮﻭ ﺩﺭﺳﺖ ﮐﺮﺩﻡ ﻭ ﺧﻮﺭﺩﻡ …
ﺑﻌﺪ ﻧﺎﻫﺎﺭ ﯾﺎﺩﺩﺍﺷﺖ ﺯﯾﺮ ﻇﺮﻑ ﻣﯿﻮﻩ ﺭﻭ ﺧﻮﻧﺪﻡ ﺩﯾﺪﻡ ﻧﻮﺷﺘﻪ “ﻣﺎ ﺭﻓﺘﯿﻢ ﺧﻮﻧﻪ ﺧﺎﻟﻪ ﺍﻣﺎ ﻣﺎﻣﺎﻥ ﺑﺮﺍﺕ ﭘﯿﺘﺰﺍ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﯼ ﺩﺭﺳﺖ ﮐﺮﺩﻩ
ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺗﻮ ﻓﺮ ﺍﻣﺎ ﺍﮔﻪ ﻧﯿﻤﺮﻭ ﺧﻮﺭﺩﯼ ﺩﯾﮕﻪ ﭘﺮﺧﻮﺭﯼ ﻧﮑﻦ ﺑﺬﺍﺭ ﺍﻭﻣﺪﻡ ﺑﺎ ﻫﻢ ﻣﯿﺨﻮﺭﯾﻢ”
ﺧﺪﺍﻭﮐﯿﻠﯽ ﻣﻦ ﺳﺮمو ﮐﺠﺎ ﺑﮑﻮﺑﻢ …

***

داشتم با بابام شطرنج بازی میکردم برگشته میگه یا مات میشی یا پول تو جیبی نداری !
دو راهی ذلت و خفت همینه والا …

+++++5+++++


мя_κıпɢ
мя_κıпɢ
۱۳۹۲/۰۸/۰۷

+5

TURAN
TURAN
۱۳۹۲/۰۸/۰۷

در خاطرات بی نهایت، بودن را بخاطر اور، در لحظه ی اکنون زندگی کن

خدا را لمس کن، به صدای قلبت گوش کن ، لبخند بزن...

(( تو هستی ))

NeDa
NeDa
۱۳۹۲/۰۸/۰۷

خدایا پیر شدیم و هیچ مردی بهمون نگفت خانوووووووووومم..
هیچ بچه ای هم بهمون نگفت مااااااامااان.......
اونایی ک تو بچگی لپمونه میکشید میگفت عروس خودمی الان کدوووم گوریه خوب بیاد عروسشووو ببره......

❤ ▬▬+❺ ▬▬❤

separgham
separgham
۱۳۹۲/۰۸/۰۷

های پسر میدانی با من چه کردی؟؟تو مرا کشتی برای خودم ناراحت نیستم

برای دخترت نگرانم,نکند"تقاص آه مرا"او پس دهد

+5

Toska
Toska
۱۳۹۲/۰۸/۰۶

شبی از پشت یك تنهایی نمناك و بارانی

تو را با لهجه ی گل های نیلوفر صدا كردم

تمام شب برای باطراوت ماندن باغ قشنگ آرزوهایت دعا كردم

پس ازِ یك جستجوی نقره ای در كوچه های آبی احساس

تو را از بین گل هایی كه در تنهایی ام رویید

با حسرت جدا كردم

و تو در پاسخ آبی ترین موج تمنای دلم

گفتی دلم حیران و سرگردان چشمانی ست رویایی

و من تنها برای دیدن زیبایی آن چشم

تو را در دشتی از تنهایی و حسرت رها كردم

همین بود آخرین حرفت و من بعد از عبور تلخ و غمگینت

حریم چشمهایم را به روی اشكی از جنس

غروب ساكت و نارنجی خورشید وا كردم

نمی دانم چرا ؟

نمی دانم چرا ؟ شاید خطا كردم

و تو بی آن كه فكر غربت چشمان من باشی

نمی دانم كجا ، تا كی ، برای چه ،

نمی دانم چرا ؟

شاید به رسم و عادت پروانگی مان

باز برای شادی و خوشبختی باغ قشنگ آرزوهایت دعا كردم

+++++5+++++