دیوار کاربران


Amir_omidi
Amir_omidi
۱۳۹۹/۱۰/۲۹

در هیاهوی زندگی دریافتم چه دویدن هایی که فقط پاهایم را از من گرفت در حالی که گویی ایستاده بودم و چه غصه هایی که سپیدی موهایم را حاصل شد در حالی که قصه ای کودکانه بیش نبود دریافتم کسی هست که اگر بخواهد می شود و اگر نه نمی شود به همین سادگی…

chakavek
chakavek
۱۳۹۶/۰۳/۱۳

سهمم از وصل تو کم نیست ، همین دیشب بود
روی یک کاغذِ تر ، بوسه زدم نامت را

chakavek
chakavek
۱۳۹۶/۰۳/۱۳

چمدان دستِ تو و ترس به چشمان من است
این غم انگیز ترین حالت غمگین شدن است

golnaz
golnaz
۱۳۹۴/۰۴/۱۴

ﺩﺭ ﺯﻣﺎﻧﻬﺎﯼ ﺩﻭﻭﻭﻭﻭﺭ ...اهواز ﺑﻪ ﺩﻭﺭ ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ
ﻣﯽ ﭼﺮﺧﯿﺪ .... ﺯﻣﯿﻦ ﻫﻢ ﺑﻪ ﺩﻭﺭ اهواز..... ﯾﻬﻮ
ﺯﻣﯿﻦ ﻭ اهواز ﺑﺎ ﻫﻢ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩ ﮐﺮﺩﻧﺪ ..... ﻭ ﭼﻮﻥ
ﺯﻣﯿﻦ ﺍﺯ اهواز ﺑﺰﺭﮔﺘﺮ ﺑﻮﺩ ﯾﻪ ﺗﯿﮑﻪ ﺍﺯ اهواز ﺟﺪﺍ
ﺷﺪ ﻭ ﺍﺳﻤﺶ ﺷﺪ ﻣﺎﻩ ........ ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺧﺎﻃﺮ
ﻭﻗﺘﯽ ﺑﻪ ﯾﮑﯽ ﻣﯿﮕﻦ ﭼﻘﺪﺭ ﻣﺎﻫﯽ ﯾﻌﻨﯽ ﭼﻘﺪﺭ اهوازی هستی؛ ﻣﺎ اهوازیا ﻫﯿﭽﻮﻗﺖ ﺳﻌﯽ ﻧﻤﯿﮑﻨﯿﻢ
ﺟﺬﺍﺏ ﺑﺎﺷﯿﻢ ﺑﻠﮑﻪ ﺍﯾﻦ ﺟﺬﺍﺑﯿﺘﻪ ﮐﻪ ﺳﻌﯽ ﻣﯿﮑﻨﻪ
ﺑﺎ ﻣﺎ ﺑﺎﺷﻪ ....... ﻋﺠﺐ ﺟﻤﻠﻪ ﺳﻨﮕﯿﻨﯽ ﺑﻮﺩ ﺩﯾﺴﮏ
ﮐﻤﺮ ﮔﺮﻓتم...

هروقت کسی ازت پرسید بچه اهوازی؟؟؟
بزن روی شونش و با افتخار بگو: کوچولو! اهواز بچه نداره، همه مَردَن بچه میخوای برو تهرون
بزرگترین تفريح ﺑﭽﻪ هاي تهران اينه كه: آنقدر روزشماري ميكنن تا جمعه بشه، 65هزار تومان بدن برن بالای برج ميلاد، از اون بالا اهواز رو نگاه كنن !!!
تازه هم، میدونین چرا بچه های تهران انقدر تميزن ؟؟؟
اينا از بس تو كف اهوازیا موندن تميز شدن !!!.
کپی کن به افتخارهرچی اهوازیه" يه لقمه"نون*
يه كاسه"ماست*
يه عشق"پاك*
يه حرف"راست*
رفاقت"بى كم و کاست*
هرچی"محبت و صفاست*
تو ذات ما اهوازیاست.

.
.
.
.
.
.
.
هر گونه جعل و سوء استفاده از این پیام و به نام شهر دیگری پیگرد قانونی دارد...:-D

chakavek
chakavek
۱۳۹۴/۰۴/۱۰

در خاطری که ” تویـــی ” دیگران فراموشند ،
بگذار در گوشت بگویم
” میـــخواهــمــــــــت ” …
این خلاصه ی ،
تمام حرفای عاشقــــانه دنـــیا....!!!

chakavek
chakavek
۱۳۹۴/۰۴/۱۰

تو نیستی که ببینی، چگونه پیچیده است
طنین ِ شعر ِ نگاه ِ تو درترانه ی من

تو نیستی که بیبنی چگونه می گردد
نسیم روح تو در باغ بی جوانه من

چه نیمه شب ها کز پاره های ابر سپید
به روی لوح سپهر
ترا چنانکه دلم خواسته است، ساخته ام !
چه نیمه شب ها وقتی که ابر بازیگر
هزار چهره به هر لحظه می کند تصویر
به چشم همزدنی
میان آن همه صورت، ترا شناخته ام !

به خواب می ماند
تنها به خواب می ماند
چراغ، آینه ، دیوار، بی تو غمگینند
تو نیستی که ببینی
چگونه با دیوار
به مهربانی یک دوست، از تو می گویم
تو نیستی که ببینی، چگونه از دیوار
جواب می شنوم

تو نیستی که ببینی ، چگونه، دور از تو
به روی هرچه در این خانه ست
غبار سربی اندوه بال گسترده است
تو نیستی که ببینی دل رمیده من!
بجز تو، یاد همه چیز! را رها کرده است

DEYVID
DEYVID
۱۳۹۴/۰۴/۰۸

زیباترترین "معماری" من ،
ساختن "ذهن و دل" خویشتن است .
در گستره ی وسیع اندیشه ی خود ،
سازه ای باید ساخت ،
با ستونهایی برافراشته از افکارم …
و مصالح ، همه از جنس امید ،
و مراقب باشم ،
نقش "افکار غلط" در ذهنم ،
نقشه ی "تخریب بنیاد" من است
ميتوان زيبا زيست
نه چنان سخت که از عاطفه دلگير شويم
نه چنان بي مفهوم
که بمانيم ميان بد و خوب
لحظه ها ميگذرند
گرم باشيم پر از فکر و اميد
عشق باشيم و سراسر خورشيد
زندگي همهمه ی مبهمی از رد طبق شدن خاطره هاست
هر کجا خنديديم
هر کجا خندانديم
زندگاني آنجاست
بي خيال همه تلخي ها...

hadi
hadi
۱۳۹۴/۰۴/۰۶

✘یـه دُختَــــر
باید شَبـــیهِ پَروانــــه باشــــه‌
⇦دیدنش زیـــــبا
✘وَلـــے گرِفــــتَنِـــش سَخت
『بسلامتی هرچی دختر پاکه』

saeed1360
saeed1360
۱۳۹۴/۰۴/۰۶

تو بادبادک بازیگوشی بودی

که با دنباله ی عطرش

هر روز از خیابان نوجوانی‌ام می گذشت !

و من کودکی که می دوید

می دوید... می دوید... و نمی رسید

کودکی که موهایش جو گندمی شدند،

اما هرگز نخواست بزرگ شود

چرا که بزرگ شدن، فراموش کردن تو بود !

من کودکی بودم که تمام عمر

می دوید و دست تکان می داد،

برای بادبادکی ...

که با بادها می رقصید،

و او را نمی دید ... !

masih11
masih11
۱۳۹۴/۰۴/۰۳

گاهی مسیر جاده به بن بست می رود
گاهی تمام حادثه از دست می رود

گاهی همان کسی که دم از عقل می زند
در راه هوشیاری خود مست می رود

گاهی غریبه ای که به سختی به دل نشست
وقتی که قلب خون شده بشکست می رود

اول اگر چه با سخن از عشق آمده
آخر خلاف آنچه که گفته است می رود

وای از غرور تازه به دوران رسیده ای
وقتی میان طایفه ای پست می رود

هر چند مضحک است و پر از خنده های تلخ
بر ما هر آنچه لایقمان هست می رود

گاهی کسی نشسته که غوغا به پا کند
وقتی غبار معرکه بنشست می رود

اینجا یکی برای خودش حکم می دهد
آن دیگری همیشه به پیوست می رود

این لحظه ها که قیمت قد کمان ماست
تیریست بی نشانه که از شصت می رود

بیراهه ها به مقصد خود ساده می رسند
اما مسیر جاده به بن بست می رود