دیوار کاربران


soroush1994
soroush1994
۱۳۹۲/۰۲/۲۱

زخم ها" خوب می شوند!

اما

"خوب شدن"

با

"مثل روز اول شدن"

خیلی فرق داره ..

Rezaa444
Rezaa444
۱۳۹۲/۰۲/۱۸




قصه از حنجره ایست که گره خورده به بغض

یک طرف خاطره ها یک طرف فاصله ها

درهمه آواز ها حرف آخر زیباست

راستی آخرین حرف تو چیست؟

تا به آن تکیه کنم ..

حرف من دیدن روی تو در فرداهاست!

saz12
saz12
۱۳۹۲/۰۲/۱۸

متن اهنگ من امشب میمیرم از بنیامین بهادری

یه عاشق بی قایق تو دریاها ، چشماشو می بنده تو رویاها
من عاشق بی قایق تو دریاها می میرم
چشمامو می بندم بی رویاها می میرم
میرم و می میرم آسوده میشم از عشق
میرم و می میرم
جشن تولد مرگمو برای تو زیر آب میگیرم
یه زیبا نگاهش به موجا، یه عاشق بی ساحل تو دریا
پریای دریا من امشب می میرم
از عشق یه زیبا من امشب می میرم
میرم و می میرم آسوده میشم از عشق
میرم و می میرم
جشن تولد مرگمو برای تو زیر آب میگیرم
من عاشق بی قایق تو دریا، چشمامو می بندم بی رویا
یه زیبا نگاشو چه آروم به موجا می دوزه
یه عاشق بی ساحل چه تنها تو دریا می سوزه
میرم و می میرم آسوده میشم از عشق
میرم و می میرم
جشن تولد مرگمو برای تو زیر آب میگیرم

اهنگ را در پروفایلم بشنوید...

salam_reza
salam_reza
۱۳۹۲/۰۲/۱۷

میخواهم برایت تنهایــی را معنی کنم!

در ساحــل کنار دریــا ایستاده ای ,

هوای سرد ,

صدای موج

انتظـــار...انتظـــار... انتظـــار...

به خودت می آیــی ,

یادت می آید دیگر نه کسی است که از پشت بغلت کنــد ,

نه دستی که شانه هایت را بگیــرد ,

نه صدایی که قشنگ تر از صدای دریـــا باشد...

اسم این تنهایی اســـت...!

mohsen2012
mohsen2012
۱۳۹۲/۰۲/۱۷

در زندگــــی بــــرای هــــر آدمــــی ...
از یــــک روز ...
از یــــک جــــا ...
از یــــک نفــــر بــــه بعــــد ...
دیگــــر هیــــچ چیــــز مثــــل قبــــل نیســــت ...
نــــه روزهــــا ،،،،،، نــــه رنگهــــا ،،،،،،،،، نــــه خیابانهــــا .....

alireza1487
alireza1487
۱۳۹۲/۰۲/۱۷

وصیت کردم

هرکی تو مراسم ختمم گفت:

”خدابیامرزتش،راحت شد”

با لبه ی سینیی حلوا

بکوبن دهنش

اونم راحت شه بیاد پیش من!

salam_reza
salam_reza
۱۳۹۲/۰۲/۱۷

عمــــــــــــــري فرشــــــــــته هم که باشي

يک اشتــــــــــباه …

فقط کافي است يک اشتــــــــــباه از تــــــــــــــو ببينـــند

تا از تـــــــــــــو

 ابليـــــــــــس بســــــــــــــــازند . . .

arash
arash
۱۳۹۲/۰۲/۱۶

بگذار که با بوی تو آرام بگیرم … از پنجره ی روی لبت کام بگیرم … بگذار در این لحظه که لبریز تو هستم … در بازدمی از نفست وام بگیرم … مانند غزل داغترین واژه ی خود را … از ساده ترین بوسه لبهام بگیرم … من منتظرم تا تو از این کوچه بیایی … تا زیر قدمهای تو ایهام بگیرم … وقتی غزلم عاشق چشمان ترت شد … میخواهم از این حادثه الهام بگیرم … من آمده ام تا لب این پنجره امشب … یک بوسه داغ از تو سرانجام بگیرم .

Rasoul
Rasoul
۱۳۹۲/۰۲/۱۵

یه زمانی از محبّت خار ها گُل میشدن

الآن دیگه از محبّت گُل ها هم هار میشوند…. :-|

والّـــــــا…..!!!!

salam_reza
salam_reza
۱۳۹۲/۰۲/۱۵

آدمها چه موجوداتی دلگیری هستند

وقتی سوزنشان را نخ میکنی

تا برایت دروغ ببافند ...

چقدر میچسبد سیگارت را در گوشه ای بکشی

و هیچ کس با خنده های تو ..... به عقده هایش پی نبرد

از آدم ها دلگیرم

که خوب های خودشان را از بد ِ تو.....مو شکافی میکنند

و بد هایشان را در جیب های لباس هایی

که دیگر از پوشیدنش خجالت میکشند ..... پنهان میکنند

از اینکه ژست یک کشیش را میگیرند وقتی هوای اعتراف داری

و درد هایت را که میشنوند

خیالشان راحت میشود هنوز میتوانند کمی خودشان را از تو .....کشیش تر ببینند

از آدم ها دلگیرم

وقتی تمام دنیایشان اثبات کردن است

همین که گیرت بیاورند

تمام آنچه را که نمی توانند به خورد ِ خودشان دهند به تو اثبات می کنند

به کسی غیر از خود ..... برتری هایشان را آویزان کنند

تا از دور به کلکسیون افتخاراتشان نگاه کنند

و هر بار که ایمانشان را از دست دهند .... آنقدر امین حسابت میکنند

که تو را گواه میگیرند

ایمانشان که پروار شد با طعنه میگویند :

این اعتماد به نفس را که از سر راه نیاورده ام

از آدم ها عجیب دلگیرم

از اینکه صفت هایشان را در ذهنشان آماده کرده اند

و منتظر مانده اند تا تکان بخوری و ببینند به کدام صفت مینشینی

و تو را هی توصیف کنند ... هی توصیف کنند ... هی توصیف کنند

خنده ات بگیرد که چقدر شبیه‌شان نیستی

دردشان بیاید ... و انتقامش را از تو بگیرند ...

تا دیگر به آنها این حس را ندهی که کسی وجود دارد که شبیه‌شان نیست

از آدم ها دلگیرم

که گرم میبوسند و دعوت میکنند

سرد دست میدهند و به چمدانت نگاه میکنند

دلت ....

دلت که از تمام دنیا گرفته باشد..... تنها به درد بازگشت به زادگاهت میخوری

دلم گرفته است ... همین را هم میخوانند و باز خودشان

را آن مسافر آخر قصه حساب میکنند......