دیوار کاربران


REYHANAK
REYHANAK
۱۳۹۳/۰۴/۱۰

اگر دروغ رنگ داشت؛
هر روز شاید،
ده ها رنگین کمان، در دهان ما نطفه می بست،
و بیرنگی، کمیاب ترین چیزها بود.
.

.

.
اگر شکستن قلب و غرور، صدا داشت؛
عاشقان، سکوت شب را ویران میکردند.

dante1
dante1
۱۳۹۳/۰۴/۱۰

ای بهار بوسه در بزم بلور ، چشم بد از چشم زیبای تو دور

REYHANAK
REYHANAK
۱۳۹۳/۰۴/۱۰

ایـن روزهــا....
دروغ گفتــــن را خــــــوب یـاد گرفتــــــــــه ام
حــال مـ ــن خــــــــوب است
خــوبِ خــوب
فقـط زیــــاد تا قسمتــی هــــوای دلــ ــم طوفــــانی
همــراه با غبـــارهـای خستگـــــــــــــی ست
و فکـر مـی کنـــم
ایـن روزهـــا...
خــدا هـم از حـــرف هـای تکـــ ــراری مــ ــن خستـــه است
چـه حــس مشتـرکـــی داریــم مــ ــن و خـــدا
او...
از حــرف هـای تکـــ ـــراری مــن خستـــه است
و مـــن...
از تکـــ ــرار غـــــم انگیــز روزهــــایم...


parham36
parham36
۱۳۹۳/۰۴/۰۹

ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺻﺒﺢ ﻭﺍﯾﺴﺎﺩﻡ ﮐﻨﺎﺭ ﺧﯿﺎﺑﻮﻥ ﺗﺎﮐﺴﯽ ﺑﮕﯿﺮﻡ که ﯾﻪ ﻟﮑﺴﻮﺯ ﮐﻨﺎﺭﻡ ﻭﺍﯾﺴﺎﺩ؛
منو ﻣﯿﮕﯽ ﺧﻮﺩﻣﻮﻧﻮ ﺟﻤﻊ ﺟﻮﺭ ﮐﺮﺩﻡ ﻭ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﻡ ﮔﻔﺘﻢ
ﺑﺎﺑﺎ ﺗﻮ ﺍﯾﻦ ﺷﻬﺮ ﻫﻢ ﭘﯿﺪﺍ ﻣﯿﺸﻦ ﮐﺴﺎیی ﮐﻪ ﺟﻠﻮﯼ ﻣﺎ ﭘﺴﺮﺍ ﺗﺮﻣﺰ ﮐﻨﻦ…
ﮐﻪ ﯾﻬﻮ ﺩﺭ ﺑﺎﺯ ﺷﺪ ﻭ ﺩﯾﺪﻡ ﻣﺎﻣﺎﻧﻪ ﺷﻠﻮﺍﺭ ﺑﭽﻪ ﺷﻮ ﮐﺸﯿﺪﻩ ﭘﺎﯾﯿﻦ
ﻣﯿﮕﻪ ﺟﯿﺶ ﮐﻦ ﭘﺴﺮﻡ ﺟﯿﺶ ﮐﻦ ﻋﻤﻮ ﺑﯿﺒﻨﻪ

messi2014
messi2014
۱۳۹۳/۰۴/۰۹

اشک ها قطره نیستند



بلکه کلماتی هستند که می افتند



فقط بخاطر اینکه :



پیدا نمیکنند کسی را



که معنی این کلمات را بفهمند...............

saeidbsaeid
saeidbsaeid
۱۳۹۳/۰۴/۰۹

ترانه فرشته
بلاگ جددم

amin36
amin36
۱۳۹۳/۰۴/۰۸

به خدا عشق به رسوا شدنش می ارزد
و به مجنون و به لیلا شدنش می ارزد

دفتر قلب مرا وا کن و نامی بنویس
سند عشق به امضا شدنش می ارزد

گرچه من تجربه ای از نرسیدنهایم
کوشش رود به دریا شدنش می ارزد

کیستم ؟ … باز همان آتش سردی که هنوز
حتم دارد که به احیا شدنش می ارزد

با دو دست تو فرو ریختنِ دم به دمم
به همان لحظه ی بر پا شدنش می ارزد

دل من در سبدی ـ عشق ـ به نیل تو سپرد
نگهش دار، به موسی شدنش می ارزد

سالها گرچه که در پیله بماند غزلم
صبر این کرم به زیبا شدنش می ارزد

messi2014
messi2014
۱۳۹۳/۰۴/۰۸

دل یک زن تمام دنیایش است،

شاه دنیایش باش نه سردار سپاهی که احساسش را در هم میشکند

separgham
separgham
۱۳۹۳/۰۴/۰۶

سلام
مهمون صندلی داغم خوشحال میشم بیای
http://www.hamkhone.ir/member/7110/blog/view/126769--67-separgham-/

messi2014
messi2014
۱۳۹۳/۰۴/۰۶

ﻣﺎﺩﺭﺵ آﻟﺰﺍﯾﻤﺮ ﺩﺍﺷﺖ
ﺑﻬﺶ ﮔﻔﺖ ﻣﺎﺩﺭ ﯾﻪ ﺑﯿﻤﺎﺭﯼ ﺩﺍﺭﯼ ، ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﻫﻤﯿﻦ ﺑﺒﺮﯾﻤﺖ آﺳﺎﯾﺸﮕﺎﻩ ﺳﺎﻟﻤﻨﺪﺍﻥ...
ﻣﺎﺩﺭ ﮔﻔﺖ ﭼﻪ ﺑﯿﻤﺎﺭﯾﯽ؟
ﮔﻔﺖ آﻟﺰﺍﯾﻤﺮ
ﮔﻔﺖ ﯾﻌﻨﯽ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﻮ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻣﯿﮑﻨﯽ
مادر ﮔﻔﺖ مثل اينكه ﺧﻮﺩﺗﻢ ﻫﻤﯿﻦ بیماری رو ﺩﺍﺭﯼ
ﮔﻔﺖ: ﭼﻄﻮﺭ؟
مادر ﮔﻔﺖ ﺍﻧﮕﺎﺭ ﯾﺎﺩﺕ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﺎ ﭼﻪ ﺯﺣﻤﺘﯽ ﺑﺰﺭﮔﺖ ﮐﺮﺩﻡ...
ﭼﻘﺪﺭ ﺳﺨﺘﯽ ﮐﺸﯿﺪﻡ ﺗﺎ ﺑﺰﺭﮒ ﺑﺸﯽ...
کمر ﺧﻢ ﮐﺮﺩﻡ ﺗﺎ ﻗﺪ ﺭﺍﺳﺖ ﮐﻨﯽ...
ﭘﺴﺮ ﺭﻓﺖ ﺗﻮﯼ ﻓﮑر...
ﺑﺮﮔﺸﺖ ﺑﻪ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﮔﻔﺖ : ﻣﺎﺩﺭ ﻣﻨﻮ ﺑﺒﺨﺶ
ﮔﻔﺖ: ﺑﺮﺍﯼ ﭼﯽ؟
ﮔﻔﺖ: ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﮐﺎﺭﯼ ﮐﻪ ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺘﻢ ﺑﮑﻨﻢ
ﻣﺎﺩﺭ ﮔﻔﺖ:
ﻣﻦ ﮐﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﯾﺎﺩﻡ نمیاد...

به سلامتی همه مادرا...