دیوار کاربران


sahel2
sahel2
۱۳۹۵/۰۳/۱۷

دل آدم ها چه ساده گرم می‌شود:
به یک دلخوشی کوچک
به یک احوال‌پرسی ساده
به یک دلداری کوتاه
به یک تکان دادن سر، یعنی ترا می‌فهمم
به یک گوش دادن، بدون داوری و نظر دادن
به یک همراه شدن کوچک
به یک پرسش کوتاه:«روزگارت چگونه است؟»
به یک دعوت کوچک به یک فنجان چای
به یک وقت گذاشتن برای تو
به شنیدن جمله « من کنارت هستم»
به یک هدیه بی‌مناسبت
به یک دوستت دارم غیر منتظره
به یک غافلگیری
به یک خوشحال کردن کوچک
به یک نگاه مهربانانه
به یک شاخه گل

فقط همین...

sahel2
sahel2
۱۳۹۵/۰۳/۱۷

دل آدم ها چه ساده گرم می‌شود:
به یک دلخوشی کوچک
به یک احوال‌پرسی ساده
به یک دلداری کوتاه
به یک تکان دادن سر، یعنی ترا می‌فهمم
به یک گوش دادن، بدون داوری و نظر دادن
به یک همراه شدن کوچک
به یک پرسش کوتاه:«روزگارت چگونه است؟»
به یک دعوت کوچک به یک فنجان چای
به یک وقت گذاشتن برای تو
به شنیدن جمله « من کنارت هستم»
به یک هدیه بی‌مناسبت
به یک دوستت دارم غیر منتظره
به یک غافلگیری
به یک خوشحال کردن کوچک
به یک نگاه مهربانانه
به یک شاخه گل

فقط همین...

sahel2
sahel2
۱۳۹۵/۰۳/۱۷

شهریارا گو دل ما مهربانان مشکنید
ورنه قاضی در قضا نامهربانی می‌کند

شهریار

fatemehkhanoom
fatemehkhanoom
۱۳۹۵/۰۳/۱۱

امیر علی محمدخانی:
خانم ۴۵ ساله ای بر اثر حمله ی قلبی، در بيمارستان بستری بود.
در اتاق جراحی، لحظاتی مرگ را تجربه کرد. وقتی که عزراییل را ديد، از او پرسيد:
آيا وقت من تمام ا ست؟!

عزرایل گفت: نه، شما ۴۳ سال و ۲ ماه و ۸ روز ديگر عمر می کنيد.
زن خوش حال شد و پس از بهبودی، تصميم گرفت در بيمارستان بماند و عمل های زير را انجام دهد:

۱- کشيدن پوست صورت
۲- ليپو ساکشن
۳- جمع و جور کردن شکم
و کاشت گونه و تاتوی ابرو

و به رنگ کردن موها و سفيد کردن دندوناش هم مشغول شد!

يه هفته بعد از اتمام آخرين عمل زيبایی، هنگام مرخص شدن از بيمارستان، در حالی كه می خواست از خيابون رد بشه، با يه ماشين تصادف كرد و كشته شد!!
وقتی با عزراییل رو به رو شد پرسيد: مگه جناب عالی نفرموديد من ۴۳ سال ديگه فرصت دارم؟! چرا جانم را گرفتی؟!!
عزراییل گفت:
اِ اِ اِ تو بوودی؟!!
چه قدر عوض شدی! به این برکت نشناختم. شرمنده.

hosin2015
hosin2015
۱۳۹۵/۰۳/۰۷

سلام!
حال همه‌ی ما خوب است

ملالی نیست جز گم شدنِ گاه به گاهِ خیالی دور،

که مردم به آن شادمانیِ بی‌سبب می‌گویند
با این همه عمری اگر باقی بود

طوری از کنارِ زندگی می‌گذرم
که نه زانویِ آهویِ بی‌جفت بلرزد و

نه این دلِ ناماندگارِ بی‌درمان!

sahel2
sahel2
۱۳۹۵/۰۳/۰۵

وقتی باختم
“مسیر” را یافتم

در بزرگراه زندگی همواره راهت
را “راحت” نخواهی یافت!

هر چاله‌ای، “چاره‌ای” به تو
می‌آموزد

دوباره فکر کن!
فرصت ها “دو بار” تکرار نمی‌شوند

.

sahel2
sahel2
۱۳۹۵/۰۳/۰۵

" آرامش"

نسیم عشقی است

که هر لحظه در هوا جاری است

کافی است پنجره دلت را

کمی بگشایی.....!

shadi1357
shadi1357
۱۳۹۵/۰۳/۰۵

شما را نمیدانم…
اما من دلم روشن است
به تمام اتفاق های خوب در راه مانده
به تمام روزهای شیرین نیامده
به لبخندی که یک روز بر دلمان می نشیند
به اجابت شدن دعاهایمان
به برآورده شدن آرزوهایمان
به محو شدن غم های دیرینه مان
من دلم روشن است
روزی از راه می رسد
و ما برای یک روز هم که شده
آنچنان که باید زندگی میکنیم
من دلم روشن است

_SahaR_
_SahaR_
۱۳۹۵/۰۳/۰۵

الڪے میگن دل بہ دل راہ دارہ
.
.
.
.
.
.

اگہ اینجورے بود من الان با لواشڪ ازدواج ڪردہ بودمـ و سہ تا آلوچہ هم داشتیمـ

AZAD
AZAD
۱۳۹۵/۰۳/۰۵

+5