توجه !
عضویت در کانال تلگرام همخونه
(کلیک کنید)
بلاگ كاربران
- عنوان خبر :
شعر طنز شوهر ذلیل
- تعداد نظرات : 0
- ارسال شده در : ۱۳۹۳/۰۵/۲۹
- نمايش ها : 236
گشته اسباب غرور و دل خوشیشوهری چاق و سیاه وجوش جوشیبادماغ پهن خود چون سنگ پازهره ازهر کس برد بایک نگاچون که چشمش لوچ و مخمورو لوندحسن من یک باشداوبیند به چندکله اش از مو آزاد است و طاسآبرویم رفته بیش اهل ناسمشک پرکشک آورد جایه شکمصبح تا شب میخوردگوید چه کمچون که خشم آرد شودسرخ گلینعره آرد برسرم چون بلبلیضربه بر من میزند باشصت فنخواب از چشمم بدزدد درد تنمادرى دارد سه سر دم اژدهاهرکجا خواهم روم گوید کجاآن زبانش نیش دارد همچو ماردورپاهایم بپیچد سیم خارخواهرش را من چه گویم حرف چیستحقه بازی آورد از ده چوبیستگشته ام از دست این هرسه علیلوای بر آن تیره بخته بی کسه شوهر ذلیل
نظرات دیوار ها
نخستین نظر را ایجاد نمایید !