توجه !
عضویت در کانال تلگرام همخونه
(کلیک کنید)
بلاگ كاربران
- عنوان خبر :
مردم شهر به هوشید
- تعداد نظرات : 14
- ارسال شده در : ۱۳۹۴/۰۱/۲۷
- نمايش ها : 289
مردم شهر به گوشید...؟ امشب همه ی میکده را سیر بنوشید.
با مردم این کوچه و آن کوچه بجوشید.
دیوانه و عاقل همگی جامه بپوشید.
در شادی این کودک و آن پیر زمینگیر و فلان بسته به زنجیر وزن و مرد بکوشید.
امشب غم دیروز و پریروز و فلان سال و فلان حال و فلان مال که بر باد فنا رفت... نخور جان برادر به خدا حسرت دیروز عذاب است.
مردم شهر به هوشید...؟ هر چه دارید و ندارید بپوشید وبرقصید و بخندید که امشب سر هر کوچه خدا هست.
روی دیوار دل خود بنویسید خدا هست.
نه یک بار و نه ده بار که صد بار به ایمان و تواضع بنویسید خدا هست...خدا هست.
سر آن سفره خالی که پر از اشک یتیم است...خدا هست.
پشت دیوار گلی پیرزنی گفت:خدا هست.
آن جوان با همه خستگی و در به دریها سر تعظیم فرو برد و چنین گفت:خدا هست.
کودکی رفت کنار تخته... گوشه تیره این تخته نوشت:در دل کوچک من درد زیاد است ولی یاد خدا هست.
مادری گفت:دلم میلرزد!کودکانم چه بپوشند؟! چه بگویم که بدانند نداری درد است!پدر از شرم سرش پایین بود....زیر لب زمزمه میکرد:خدا هست.
نظرات دیوار ها
Like
از حضور همتون ممنونم
خیلی قشنگه..مرسی
very nice
به به
عالی
ممنون
لايك
لايك
tnx
ممنون که سر زدید
marya1370 , myra89,ledr سپاس برای نظر گلتون
بسيار زيبا بود
ممنون و لايك
بینهایت زیباااااااا
سپاس
خواهش می کنم قابل دار نبود
خیلی زیبا بود دمت گرم