بلاگ كاربران


زنی دچار بیماری کلیوی شد, بعد از مدتی بستری از بیمارستان مرخص شد, هنگامی که زنان همسایه و قوم خویش برای عیادتش می امدند در جواب همه انها که بیماری اش را میپرسیدند میگفت ایدز دارد. این امر توجه فرزندانش را به خود جلب کرد تا اینکه بعد از رفتن مهمانها از او پرسیدند مادر جان چرا به انها میگویی ایدز داری در حالی که بیماری ات چیز دیگری ست؟؟ مادر گفت دیر یا زود مرگم فرا میرسد,این را گفتم تا هیچ کدام از این زنها بعد از مرگم نقشه ی ازدواج با پدرتان را نکشد!!!

گویند شیطان در گوشه ی مجلس به خودزنی,گریه و استغفار مشغول شد.

به اشتراک بگذارید : google-reader yahoo Telegram
نظرات دیوار ها


MYRA_AMIR
ارسال پاسخ

عجبببببببب

setayesh_3160
ارسال پاسخ

به این میگن زن