بلاگ كاربران


هر كجا حمّال باشد بار پيدا مى شود...!
تازه ترین سروده ی طنزپرداز کم کار کشورمون؛ جناب ناصر فیض.
گر چه گاهى با كمى اصرار،پيدا مى شود
هر چه مى خواهيد در بازار،پيدا مى شود

گر چه نرخش اندكى بالاست! در ايران دلار
كورىِ چشمان استكبار پيدا مى شود

دار، ناياب است اگر،مجرم در اين كشور كم است
مجرمى باشد،يقيناً دار پيدا مى شود!

مشكل كار وطن حل شد،خدا را شاكريم
گر چه گاهى چند تن بيكار پيدا مى شود!

گاه مشكل نيست چيزى، جز معاشى مختصر
گر معاش آيد خودش امرار پيدا مى شود

از در و ديوار گل مى بارد،اين پُر واضح است
گاه در باغ پر از گل خار پيدا مى شود

عاشق صادق در اين عالم شبيه كيميا ست
عاشق آدم وار باشد ! يار پيدا مى شود

حمل ونقل كشورى هم مرتفع شد مشكلش!
هر كجا حمّال باشد بار پيدا مى شود

مى بخور!منقل بسوزان!مردم آزارى بكن!
مختصر حاشا كنى ديوار پيدا مى شود

در تمام خاك ايران يك نفر بيمار نيست
سهو كردم!نرگس بيمار پيدا مى شود!

پول اگر افتاد دستت،مى توانى كت بخر!
كت كه باشد،خود به خود شلوار پيدا مى شود

گاه اگر با مصلحت بالا و پايين مى كنند
اشتباهى ساده در آمار پيدا مى شود!

گر ببينى يك نفر افتان و خيزان مى رود
سنگ گاهى در ره هموار پيدا مى شود

فرصتى باشد براى جمع ثابت مى كنم
دزد در هر ثابت و سيار پيدا مى شود

من نمى فهمم ولى، در بعضى از اوقات روز
با چه جرئت دزد در انظار پيدا مى شود!

از قوانين طبيعت لحظه اى غافل مباش
خر كه باشد ، كم كمك افسار پيدا مى شود

آن چه بر ما مى رود از ماست!باور مى كنى؟!
آستينت را بگردى مار پيدا مى شود

فرصتى پيدا شد و شعرى سرودم ،چون رفيق
فرصتى مانند اين يكبار پيدا مى شود!

به اشتراک بگذارید : google-reader yahoo Telegram
نظرات دیوار ها


نخستین نظر را ایجاد نمایید !