دیوار کاربران


shia
shia
۱۳۹۴/۱۱/۰۵

روباهی بامدادان به سايه‌ی خود نگاهی انداخت و گفت: امروز ناهار يك شتر می خورم. و سراسر صبح را در پي شتر می گشت اما در نيمروز، باز سايهی خودش را ديد و گفت: يك موش كافی‌ست.

مهدی
مهدی
۱۳۹۴/۱۱/۰۵

اى دل بشارت میدهم
خوش روزگارى میرسد
یا درد وغم طى میشود
یا شهریارى میرسد
اى منتظر غمگین مشو
قدرى تحمل بیشتر
گردى ب پا شد درافق
گویى سوارى میرسد

مهدی
مهدی
۱۳۹۴/۱۱/۰۵

چه حالی داره کسی که خودش شعر سنگ قبرش انتخاب کرده!

بسلامتیش …

مهدی
مهدی
۱۳۹۴/۱۱/۰۵

ى کاغذ سپید که همه ى دردهاى مرا به دوش می کشى

یکبار دیگر رویت مینویسم دوستش دارم به عشقم

اى کاش می دونست چه حالى دارم

shia
shia
۱۳۹۴/۱۱/۰۵

اگر دوستی با تو بدی کند، به او بگو :
آنچه با من کرده ای بر تو بخشودم، اما آنچه با خود کرده ای را چگونه می توانم ببخشم؟!

مهدی
مهدی
۱۳۹۴/۱۱/۰۵

درخت غم بجانم کرده ریشه
بدرگــــــاه خدا نالــــم همـیـشــــه
رفیـــقان قدر یکدیــــگر بدانید
اجل سنگست و آدم مثل شیشه بابا طاهر

shia
shia
۱۳۹۴/۱۱/۰۵

يك "سلام" ساده
گاهي اوقات
معدني از طلاست
گاهي
بشكه اي از باروت!

shia
shia
۱۳۹۴/۱۱/۰۵

می بینی ؟

بی تو ایستاده ام روی پاهای خودم و دارم تو را نگاه می کنم

که حتی روی حرف های خودت هم نمی توانستی بایستی

Sana70
Sana70
۱۳۹۴/۱۱/۰۵

زندگی یک اتاق با دو پنجره نیست!

زندگی هزاران پنجره دارد

یادم هست

روزی از پنجره نا امیدی به زندگی نگاه کردم ،

و احساس کردم میخواهم گریه کنم

و روزی از پنجره امید به زندگی نگاه کردم ،

و احساس کردم می خواهم دنیا را تغییر دهم !!

عمر کوتاه است ...

فرصت نگاه کردن از تمامی پنجره های زندگی را ندارم…

تصمیم گرفته ام فقط از یک پنجره به زندگی نگاه کنم و

آن هم پنجره عشق …

shia
shia
۱۳۹۴/۱۱/۰۵

ﺍﻧﺼﺎﻑ ﻧﯿﺴﺖ . . .
ﺩﻧﯿﺎﺁﻧﻘﺪﺭ ﮐﻮﭼﮏ ﺑﺎﺷﺪ ﮐﻪ
ﺁﺩﻡ ﻫﺎﯼﺗﮑﺮﺍﺭﯼ ﺭﺍ ﺭﻭﺯﯼ ﻫﺰﺍﺭ ﺑﺎﺭ ﺑﺒﯿﻨﯽ ،
ﻭ ﺁﻧﻘﺪﺭﺑﺰﺭﮒ ﺑﺎﺷﺪ ﮐﻪ ﻧﺘﻮﺍﻧﯽ
ﺁﻥ ﮐﺲ ﺭﺍﮐﻪ ﺩﻟﺖ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﺪ ﺣﺘﯽ ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺑﺒﯿﻨﯽ !