دیوار کاربران


Amir_omidi
Amir_omidi
۱۳۹۳/۰۷/۱۱

ﺩﻭﺳــــــــــټ ﻧَـــــﺪﺍﺭَﻡ ﮐَﺴـــــــــــــﯾﻮ ﺍﺯ ﺩَﺳـــــﺖ ﺑﺪﻡ‎...✖



ﻭﻟــــــــــے ﺍﮔﻪ ﮐﺴـــــے ﺑﺨـــــﻮﺍﺩ ﻣﻨﻮ ﺍﺯ ﺩَﺳـــــﺖ ﺑﺪﻩ ...



ﺑﺎﮐَﻤـــــاﻝ ﻣِﯿــــــــــﻞ ﮐُـــــﻤَﮑِـــــﺶ ﻣﯿﮑﻨﻢ...✔




๓คh๓໐໐໓
๓คh๓໐໐໓
۱۳۹۳/۰۶/۱۴

پسرعموم رو (۶سالشه) بردمش مسجد

وقتی نماز تموم شد

دست بغل دستیشو گرفت و جای اینکه بگه خدا قبول کنه گفت :

" لایک برادر لایک "

هیچی دیگه

من که اون لحظه در افق محو شدم

بغل دستیشم از شدت خنده داشت موکت رو گاز میزد

و جمعی از نمازگزاران به دیار باقی شتافتند

Masoud1368
Masoud1368
۱۳۹۳/۰۶/۰۸

دینگ دینگ...
گوشیو بر داشتم ببینم کی smsداده
new masseg from firoozeh!!!
خدایا فیروزه نداشتیم تو مخاطبین...
فورا بازش کردم...نوشته بود...
سلام ..من ایرانسلم...خخخخخ...انقد واس من شاخ شدی که پیامامو نخونده پاک میکنی...کور خوندی...خب حالا بگو بینم تو مسابقه شرکت میکنی یا نه!!!!

Amir_omidi
Amir_omidi
۱۳۹۳/۰۶/۰۷

همین که عصر یه جمعه، آدم تو خونه تنهاشه
همین که یه نفر اسمش ، یکم شبیه تو باشه
بازم یاد تو می افتم...
این ترانه ی غمگینی نیست !!!
چه حسی برای من زیباتر از خلوت با یاد تو ، کاش تمام مردم این شهر همنام تو بودند ، دیوانه ام آری دیوانگی هوای خوبیست امتحانش کن...
خدا را شکر که امروز هم زنده ام و به عشقت نفس می کشم...

+5

๓คh๓໐໐໓
๓คh๓໐໐໓
۱۳۹۳/۰۶/۰۷

یه بار اومدم خودمو واسه مامانم لوس کنم

بهش گفتم مامانی اگه من بمیرم چیکار میکنی؟

گفت مرگ بگیری مردشور برده …

الهی به تیر غیب گرفتار بشی…

سرت به سنگ لحد بخوره …

لال شی ایشالا آخه این چه حرفیه تو میزنی؟!

خداوکیلی عزرائیل و به چشم دیدم

sharloot
sharloot
۱۳۹۳/۰۶/۰۷

خواستیم رویا ببافیم

سوزن ها را غلاف کردند

و برای ما یاد دادند نخ ها را گره بزنیم

روزی هم که خواستیم گره ای باز کنیم

قیچی !

اختراع شد...

+5

Amir_omidi
Amir_omidi
۱۳۹۳/۰۶/۰۲

اعتراف تلخیست .... اما ..

عشقم و آن غریبه ... چقد به هم می آیند!!

+5

Masoud1368
Masoud1368
۱۳۹۳/۰۵/۲۵

فقط زمانی به یه نفر میتونی بگی : "عاشقتم " که قدرت " پس زدن" هر کسی جز اونو داشته باشی...
+5+

Amir_omidi
Amir_omidi
۱۳۹۳/۰۵/۲۱

یکی هست ، تو قلبم
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
یکی ام هست ، تو فکرم
یکی دیگه ام هست تو محلمونه ،چند نفرم تو فامیلن
اصن یه وضعی شده

Amir_omidi
Amir_omidi
۱۳۹۳/۰۵/۲۱

زن به شوهرش :
از دست اين مامانت خسته شدم ،
بهم توهين كرد ...
شوهر : مامانم كه 3 ماهه مسافرته ،
چطور توهين كرده؟!
زن : پستچي نامه آورد ...
منم خوندم ، خوندم ، خوندم ،
تهش نوشته بود ،
فضول خانم ،
اگه سيرخونديش ،
بده پسرم بخونه