دیوار کاربران


alireza1487
alireza1487
۱۳۹۲/۰۵/۲۰

در بیداری لحظه ها

پیکرم کنار نهر خروشان لغزید.

مرغی روشن فرود آمد

و لبخند گیج مرا برچید و پرید.

ابری پیدا شد

و بخار سرشکم را در شتاب شفافش نوشید.

نسیمی برهنه و بی پایان سر کرد

و خطوط چهره ام را آشفت و گذشت.

درختی تابان

پیکرم را در ریشه ی سیاهش بلعید.

طوفانی سر رسید

جا پایم را ربود.

نگاهی به روی نهر خروشان خم شد:

تصویری شکست.

خیالی از هم گسیخت.

سهراب سپهری

*************

بلاگ جدیدم :

عشق فراموش کردن نیست بخشیدن است

خوشحال میشم بخونید و نظر بدید.

20Morteza20
20Morteza20
۱۳۹۲/۰۵/۱۲



+++ 5 +++


setayesh99
setayesh99
۱۳۹۲/۰۵/۱۱

وقتی چترمان خداست ، بگذار ابر سرنوشت هرچه می خواهد ببارد

+5

kashkooli20
kashkooli20
۱۳۹۲/۰۵/۱۱

ﺩﻡ ﺍﺯ ﺑﺎﺯﯼ ﺣﮑﻢ ﻣﯿﺰﻧﯽ!!

ﺩﻡ ﺍﺯ ﺣﮑﻢ ﺩﻝ ﻣﯿﺰﻧﯽ!!

ﭘﺲ ﺑﻪ ﺯﺑﺎﻥ ﻗﻤﺎﺭ ﺑﺮﺍﯾﺖ ﻣﯿﮕﻮﯾﻢ!!

ﻗﻤﺎﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺭﺍ ﺑﻪ ﮐﺴﯽ ﺑﺎﺧﺘﻢ ﮐﻪ ﺗﮑـــــ ♥ﺩﻝ♥ ﺭﺍ

ﺑﺎ ﺧﺸﺖ برﯾﺪ!!

ﺑﺎﺧﺖ ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ ﺑﻮﺩ!!

ﯾﺎﺩ ﮔﺮﻓﺘﻢ ﺑﻪ ﺩﻝ ،ﺩﻝ ﻧﺒﻨﺪﻡ

ﯾﺎﺩ ﮔﺮﻓﺘﻢ ﺍﺯ ﺭﻭﯼ ﺩﻝ ﺣﮑﻢ ﻧﮑﻨﻢ

ﺩﻝ ﺭﺍ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺮ ﺯﺩ ﺟﺎﯾﺶ ﺳﻨﮓ ﺭﯾﺨﺖ ﮐﻪ ﺑﺎ

ﺧﺸﺖ ﺗﮏ ﺑﺮﯼ ﻧﮑﻨﻨﺪ

amin1001
amin1001
۱۳۹۲/۰۵/۱۱

آنگــــاه که انتظارت پایان میابــــد
نــــــرو !

وفـــــــا از اینجا آغاز می شود...

+5