توجه !
عضویت در کانال تلگرام همخونه
(کلیک کنید)
بلاگ كاربران
...
- عجبــــ وفـــایـــی دآرد این دلتنگــــی…! تنهـــــاش که میـــذآریـــی میــری تو جمـــع و کلّی میگـــی و میخنــــدی… بعد کـــه از همه جـــدآ شدی از کـُنـــج تآریکـــی میآد بیرون می ایستـــه بغـــل دستــتــــ … دســتـــ گرمشـــو میذاره رو شونتــــ بر میگـــرده در گوشــتـــ میگـــه: خـــوبــی رفیـــق؟؟!! بـــآزم خودمـــم و خـــودتــــ ……
آدمها
- وقتی کوچک بودم فکر میکردم آدمها چقدر بزرگند و ترس برم میداشت ... بزرگ که شدم دیدم بعضی آدما چقــــــدر کوچکند و بیشتر ترسیدم
مامانای امروزی...
- ما بچه که بودیم مامانمون یه دمپایی داشتکه اگه تو دعوا پرت میکرد طرفتو جاخالی نمیدادی مرگ مغزی میشدی!!حالا ماماناى امروزى میخوان تنبیه کنن میگن:آیپد جدید که اومد دیگه برات نمیخریمبچه بیتربیت :|
بابا..
- بابام کتابی اس میدهالان زده :سلام آیا میتوانی نان بخری؟منم براش نوشتم:آری پدر اکنون خود را با سرعت به شاطر خواهم رساند و از ائ طلب نان میکنم.پدر چند عدد نان را از شاطر طلب کنم؟بعد بابام زنگ زد و گفت:کره خر منو مسخره میکنی. اگه جرعت داری بیا خونه…
مادرببخش...
- این بودآن دنیای که برای آمدنش به شکم مادرم لگدمیزدم؟!لعنت به من!ارزشش رانداشت...ببخش مادر...
سهراب سپهری
- من به آمار زمین مشکوکماگر این سطح پر از آدم هاستپس چرا این همه دلها تنهاست...؟بیخودی میگویند هیچ کس تنها نیستچه کسی تنها نیست، همه از هم دورندهمه در جمع ولی تنهایندمن که در تردیدم تو چطور...؟سهراب سپهری
بچگی...
- بچه که بودم تو خونه فوتبال بازی میکردم؛ برای اینکه حس فوتبال و بازی استادیومی بهم منتقل بشه و آرمانهای ورزش حفظ بشه رو فرش تف میکردمچیه؟؟؟؟؟؟ هاااااااااااان!!!!!!!!! خودت بچگی نکردی؟؟دیونه م خودتی
خانومااااااااااا
- دقت کردین؟اغلبِ خانومایِ بالایِ ۵۰ سال، یه خاطرۀ مشترک دارن:.“جوون که بودم، همه بهم میگفتن عینِ گوگوشی.... ”!خاموما همینن دییییییگه!
دکترشریعتی.
- وقتی نمیتوانی فریاد بزنی ناله نکنخاموش باشقرنها نالیدن به کجا انجامیدتو محکومی به زندگی کردنتا شاهد مرگ آرزوهای خود باشی!دکتر شریعتی
یادتونه؟
- یادتونه سر کلاس تخته پاک کن رو خیس میکردیم...میکشیدیم رو تخته...فکر میکردیم خیلی تمیز شده...بعد که تخته خشک میشد میدیدم چه گندی زدیم...الان همین حس رو نسبت به زندگی دارم!!!