دیوار کاربران


shahrooz005
shahrooz005
۱۳۹۴/۰۳/۲۲

پس شانس اووردم من هیچکدوم از اینایی ک گفتی نیستم..

aryan_
aryan_
۱۳۹۴/۰۳/۲۱


hossein0011
hossein0011
۱۳۹۴/۰۳/۱۸

♫` ``☂ ♥ ♥ ☂` ``♫



در این داستان پر ماجرای زندگی

من به هیچکس بد نکردم

جـــز

“دلــــم”





♥+ √ + √ + √ + √ +♥

0Arta
0Arta
۱۳۹۴/۰۳/۱۸

ای قشنگ تر از پریا تنها تو کوچه نریا بچه های



.

.

.

.

.

.

نتناتالافیلقبربیثقیاتمنتداتبفغاتندئالیزعغتادننتادتئذلئ

.

.

..الکی مثلا نوار جمع شد

+5

sharloot
sharloot
۱۳۹۴/۰۳/۱۸

وقتی دستمان به آسمان برسد
وقتی که بر آن بلندیِ بنفش بنشينيم
ديگر دست کسی هم به ما نخواهد رسيد
می‌نشينيم برای خودمان قصه می‌گوئيم
تا کبوترانِ کوهی از دامنه‌ی روياها به لانه برگردند
.
.

.
.

.
.

dada1animal
dada1animal
۱۳۹۴/۰۳/۱۷


********مادر*********
******خواهر**********

زن انگاری درست شده تا روی عشق راکم کند
زن انگاری درست شده تا روی عشق راکم کند
زن انگاری درست شده تا روی عشق راکم کند
زن انگاری درست شده تا روی عشق راکم کند
زن انگاری درست شده تا روی عشق راکم کند
زن انگاری درست شده تا روی عشق راکم کند
زن انگاری درست شده تا روی عشق راکم کند
زن انگاری درست شده تا روی عشق راکم کند
زن انگاری درست شده تا روی عشق راکم کند
زن انگاری درست شده تا روی عشق راکم کند
داش
داش
داش غیرت.....................

dada1animal
dada1animal
۱۳۹۴/۰۳/۱۷

هه....... عشق سیفون رو بکش.......!!
انیمال......................................animal

هر چقدر

عطـــرت را عوض کنی

باز هم تنـــت،

بوی کثیف خیـــانت را میدهد…

عزیز لعنـــتی ام…

داش
داش
داش غیرت..............................

hossein0011
hossein0011
۱۳۹۴/۰۳/۱۶

+ √ + √ + √ + √ +





تعجب نکنیم که چرا خداوند سریعا آرزوهای ما را برآورده نمیکند!

بلکه خداوند را شکر کنیم،

که بخاطر خطاهایمان، سریعا ما را مجازات نمیکند!



ܓܨܓܨܓܨܓܨ
▬▬5+▬▬

sharloot
sharloot
۱۳۹۴/۰۳/۱۴

در وصالت چـرا بیـامـوزم
در فراقـت چـرا بیـامـوزم

یا تو با درد من بیامیـزی
یا من از تو دوا بیـامـوزم

میگریزی ز من که نادانم
یا بیامیــزی یا بیامـــوزم!

پیش از این ناز و خشم میکردم
تا من از تو جــدا بیامـوزم

چون خدا با توست در شب و روز
بعد از این از خــدا بیامـوزم

در فراقت سزای خود دیدم
چـون بدیدم سـزا بیـامـوزم

خاک پای تو را به دست آرم
تا از او کیمیـا بیامــــــــــوزم



اگه تو سیمرغ باشی، من مرغـم مریم
قـد قـد قـدا .. قـد قـد قـدا ..

0Arta
0Arta
۱۳۹۴/۰۳/۱۳

پسره تعریف میکرد:
یواشکی نایلونه آشغالامونو گذاشتم دم خونه ی همسایه و داشتم برمیگشتم که زنه اومد بیرونگفت مگه مریضی میذاری دم خونه ی ما؟
منم گفتم خانوم درست صحبت کن |:
خلاصه دعوا بالا گرفت که یاده یه جمله ای افتادم و دستامو باز کردم و گفتم حرف نزن بیا بغلم ;
xرفت شوهرشو صدا کرد مرده سرمو کرد تو نایلونه اشغالا با قفل فرمون هم میزد تو کمرم
پس کی بود میگفت این جمله داستان رو عوض میکنه؟

+5