توجه !
عضویت در کانال تلگرام همخونه
(کلیک کنید)
بلاگ كاربران
- عنوان خبر :
Pulp Fiction
- تعداد نظرات : 22
- ارسال شده در : ۱۳۹۴/۰۳/۱۳
- نمايش ها : 729
******
نظرات دیوار ها
******
اینکه انسان در کودکی و یا در جوانی اهدافی داره ک امیدواره بهشون برسه و در بزرگسالی تبدیل به آرزو میشن و یا در بزرگسالی تبدیل به حسه حماقت میشن همیشه سوال برانگیز بوده برام
ولی احساس میکنم نباید خسته شد
حداقل برایه من تا حدی اینجوری بوده و من به یه تیکشون تونستم جامه ی عمل بپوشونم و همین منو امیدوار نگه میداره ک به بقیشونم بتونم روزی برسم
تا مدتی قبل این نوع نگاه ک متن داره رو میپسندیدم ولی الان این نوع نگاه رو بزرگترین عامله شکست تو رسیدن ب اهدافه دیروز و آرزوهایه امروز میدونم
ب نظرم نگاهه منفعل و عذادارانه ایه علارغمه اینکه در ظاهر زیباست :)
{69}
منم که 15_16 سالم بود هر انرژی منفی رو رد میکردم و فقط و فقط /خودم و تلاشمو/ مقدم و الويت بر هر چيزی می دونستم
ولی نمیدونم چی شد که از يه جایی به بعد هر چی رفتم نرسيدم نه اينکه دور بشم, ديوارای بزرگ آهنی جلوم ديدم که برای
رد شدن ازشون بايد تغييرات اساسی به رفتار و گفتارم ميدادم.
فرق میزان تلاش آدما توی اطمینان به مقصده, به یه ضمانت!يه انگيزه بزرگ. هیچ کس برای کاری که به تهش مطمئنه خسته نميشه.
شايد چون ماها جاهای غلط با اهداف غلط وایساديم که هيچ تضمينی بهشون نيست.برای همينه که از زير کار در ميريم.
اینکه انسان در کودکی و یا در جوانی اهدافی داره ک امیدواره بهشون برسه و در بزرگسالی تبدیل به آرزو میشن و یا در بزرگسالی تبدیل به حسه حماقت میشن همیشه سوال برانگیز بوده برام
ولی احساس میکنم نباید خسته شد
حداقل برایه من تا حدی اینجوری بوده و من به یه تیکشون تونستم جامه ی عمل بپوشونم و همین منو امیدوار نگه میداره ک به بقیشونم بتونم روزی برسم
تا مدتی قبل این نوع نگاه ک متن داره رو میپسندیدم ولی الان این نوع نگاه رو بزرگترین عامله شکست تو رسیدن ب اهدافه دیروز و آرزوهایه امروز میدونم
ب نظرم نگاهه منفعل و عذادارانه ایه علارغمه اینکه در ظاهر زیباست
مصرف سنگ پای قزوین که بالا بره نتيجش ميشه اينجور
ولی قبل از اون نظرت چيه چند جلسه با هم املا کار کنيم؟ :-?
اصلن وقت ندارم باهات املا کار کنم
فیلمش عالیه {e}
تارنتینو فوقولادست {e}
کتابشم اصل خاهم خاند {7}
در مورده مفهوم باید کمی فکر کنم بعد نظرمو بگم :d
سپاس فراوان {h}
تو تا زمانی نامحدود وقت فکر کردن داری و من اينجا پذيرای شنيدن و يادگيری ام :]
ولی قبل از اون نظرت چيه چند جلسه با هم املا کار کنيم؟
ممنون از معرفی و توضیحاته عالیت
فیلمش عالیه
تارنتینو فوقولادست
کتابشم اصل خاهم خاند
در مورده مفهوم باید کمی فکر کنم بعد نظرمو بگم
سپاس فراوان
می خوانیم .. می بینیم ..
این کامنت تکـراری حالا حالاها نصیب بلاگ های تو میشه
آه .../اين آه ِ من از گريه غم انگيز تر است/ حق با توست هندوانه آرژانتينی.
اما تنها رسالتیست که فعلا می توانم انجامش دهم :[
.
.
.
.
کسانی که واقعا می خوانند آنهايي هستند که بعدها نظر می گذارند ; )
رقص فیلـمُ دیدم
می خوانیم .. می بینیم ..
این کامنت تکـراری حالا حالاها نصیب بلاگ های تو میشه
سپاس
کتاب هم میفروشه به اونجا هم یه سر بزن :دی
باشه
بازم تشکر از بلاگ
خب حالا از کجا گیرش بیارم؟؟ :D
راغب شدم برم بخونمش .. چون واقعن وضعیت کنونی منه ... {12}
اصولا کتابُ از کتاب فروشی یا کتابخونه تهيه می کنن حالا اگر بقالی سر کوچه شما
کتاب هم میفروشه به اونجا هم یه سر بزن :دی
جالب بود
فکرایی ک هممون میکنیم
منم اين ترس ِ غول ِ شاخ دارو از ادبیات انگلیسی داشتم ولی وقتی شنيدم که چه ترجمه ضعيف و پراشتباهی داشته
با اينکه خيلی زبانم خوب نبود مخصوصا تو اصطلاحات اين جرات رو پيدا کردم.
ميتونی!ميتونی!
جدا ؟؟
خب حالا از کجا گیرش بیارم؟؟
راغب شدم برم بخونمش .. چون واقعن وضعیت کنونی منه ...
زبان اصلی رو حتما میرم میخونم .. مچکرم {h} البته اگه حالیم بشه چیزی ازش .. :|
ميتونی!ميتونی!
منم اين ترس ِ غول ِ شاخ دارو از ادبیات انگلیسی داشتم ولی وقتی شنيدم که چه ترجمه ضعيف و پراشتباهی داشته
با اينکه خيلی زبانم خوب نبود مخصوصا تو اصطلاحات اين جرات رو پيدا کردم.
ميتونی!ميتونی!
آره با اين تفاوت که متاسفانه کتاب به زيبايی ِ فيلم نيست!
يا بهتره اينجوری بگم : فيلم خيلی بهتر از شرح کتاب پيش رفته.
ترجمه : پيمان خاکسار
در مورد کتاب :
شخصيت اصلی/نيک بلان/يه کارآگاه خصوصيه ميانسال که خودش رو بهترین کارآگاه لس آنجلس ميدونه. هیچگونه شواهدی در کتاب مبنی بر صحت یا کذب این مدعا وجود نداره، چون ما با
هیچ کارآگاه دیگه ای توی داستان مواجه نمیشیم تا با او مقایسش کنیم، ولی شما حدس می زنید که داره لاف میزنه چون در کل آدمی از خود راضی , لاف زن و زبون درازه.هرچند که رمان ماجرایی
پليسی دارد اما جز آن دسته از رمان های جنايي_پليسی قرار نمیگیرد.چون نه جنايتی اتفاق مي افتد و نه نيک کارآگاه داستان از آن دسته کارآگاه هاييست که تا به حال ديده ايد.مردی تنبل, دست و پا
چلفتی و ... تم داستان طنز تلخه و شخصيت های فانتزی و تخيلی مثل /بانوی مرگ/ درش به کار رفته.
بعد شخصی :
عامه پسند کتابیه که یک نفس خوانده می شه ، شرح دیوانه بازی های بوکوفسکی در نوشتن رمان.او يکی از نويسنده های ي محبوب منه نوع نگاهش به محيط پيرامون و آدمها و زندگي هرچند پوچ انگارانه است اما واقعي و ملموس است.. انگار پیرمردی بازیگوش و کمی هم مست دارد برای نوه هایش قصه تعریف می کند. /خب بچه ها! فکر می کنید بعدش چی می شه؟ ها ها! نخیر! اشتباهه! اصلن فکرشو هم نمی تونید بکنید چون بعدش هیچی نمی شه!
وقتی کتاب رو ميخونيد نبايد توقع داشته باشيد در آخر مسئله ای ماورائی و درون شناسی رو کشف کنيد.برعکس ويژگی اين نوع نويسنده های مست و پرت و پلاگو اينکه چيزای سخت و پيچيده ای که خودمون میدونيم رو به شيوه خاص و ساده انگارانه ای بازگو می کنند.
پیشنهاد من اینه که این کتاب رو به زبان اصلی بخونيد .چون تقریبا هر صفحه از کتاب یه کلمه یا توصیف یا فحش یا حادثه ای توش هست که سانسور شده
ممنون از معرفی
زبان اصلی رو حتما میرم میخونم .. مچکرم البته اگه حالیم بشه چیزی ازش ..
دست هایم را حرام کرده ام و همین طور ذهنم را .. این تیکه رو خیلی دوس داشتم
خیلی قشنگ بود ..
ممنون
ینی واقعا عالی بود .. مچکرم از بلاگ خوبتون ...
یه فیلم هم با همین عنوان هست!
عمه پسند/ چارلز بوکوفسکی
ترجمه : پيمان خاکسار
در مورد کتاب :
شخصيت اصلی/نيک بلان/يه کارآگاه خصوصيه ميانسال که خودش رو بهترین کارآگاه لس آنجلس ميدونه. هیچگونه شواهدی در کتاب مبنی بر صحت یا کذب این مدعا وجود نداره، چون ما با
هیچ کارآگاه دیگه ای توی داستان مواجه نمیشیم تا با او مقایسش کنیم، ولی شما حدس می زنید که داره لاف میزنه چون در کل آدمی از خود راضی , لاف زن و زبون درازه.هرچند که رمان ماجرایی
پليسی دارد اما جز آن دسته از رمان های جنايي_پليسی قرار نمیگیرد.چون نه جنايتی اتفاق مي افتد و نه نيک کارآگاه داستان از آن دسته کارآگاه هاييست که تا به حال ديده ايد.مردی تنبل, دست و پا
چلفتی و ... تم داستان طنز تلخه و شخصيت های فانتزی و تخيلی مثل /بانوی مرگ/ درش به کار رفته.
بعد شخصی :
عامه پسند کتابیه که یک نفس خوانده می شه ، شرح دیوانه بازی های بوکوفسکی در نوشتن رمان.او يکی از نويسنده های ي محبوب منه نوع نگاهش به محيط پيرامون و آدمها و زندگي هرچند پوچ انگارانه است اما واقعي و ملموس است.. انگار پیرمردی بازیگوش و کمی هم مست دارد برای نوه هایش قصه تعریف می کند. /خب بچه ها! فکر می کنید بعدش چی می شه؟ ها ها! نخیر! اشتباهه! اصلن فکرشو هم نمی تونید بکنید چون بعدش هیچی نمی شه!
وقتی کتاب رو ميخونيد نبايد توقع داشته باشيد در آخر مسئله ای ماورائی و درون شناسی رو کشف کنيد.برعکس ويژگی اين نوع نويسنده های مست و پرت و پلاگو اينکه چيزای سخت و پيچيده ای که خودمون میدونيم رو به شيوه خاص و ساده انگارانه ای بازگو می کنند.
پیشنهاد من اینه که این کتاب رو به زبان اصلی بخونيد .چون تقریبا هر صفحه از کتاب یه کلمه یا توصیف یا فحش یا حادثه ای توش هست که سانسور شده