دیوار کاربران


parsagirl
parsagirl
۱۳۹۳/۰۲/۱۸

رویاهایم را در کنار کسانی گذراندم که بودند ولی نبودند

همراه کسانی بودم که همراهم نبودند

وسیله ی کسانی بودم که هرگز آنها را وسیله قرار ندادم

دلم را کسانی شکستند که هرگز قصد شکستن دل آنها را نداشتم

و تو چه دانی عشق چیست

عشق سکوتی است در برابر همه ی اینها !!!

فکر میکردم تو همدردی !

ولی نه !

تو هم ، دردی ….

parsagirl
parsagirl
۱۳۹۳/۰۲/۱۸

تا کجای قصه ها باید ز دلتنگی نوشت

تا به کی بازیچه بودن در گذار سر نوشت

تا به کی با ضربه های درد باید رام شد

یا فقط با گریه های بیقرار آرام شد

بهر دیدار محبت تا به کی در انتظار

خسته ام از زندگی با قصه های بیشمار !!!

parsagirl
parsagirl
۱۳۹۳/۰۲/۱۸

بغض نکن گریه نکن

اگرچه غم کشیده ای

برای من فقط بگو

خواب بدی که دیده ای

اگر که اعتماد تو

به دست این و آن کم است

تکیه بده به شانه ام

که مثل صخره محکم است

parsagirl
parsagirl
۱۳۹۳/۰۲/۱۸

دلتنگـــی یعنــــی

بشینی به خاطراتت باهاش فکر کنی

بعد یه لبخند بیاد رو لبت

ولی چند لحظه بعد شوری اشکهای لعنتی . . .

parsagirl
parsagirl
۱۳۹۳/۰۲/۱۸

روزها

تند و تند

سر می خورند

از لابه لای ذهن

کجای این روزگارم؟

parsagirl
parsagirl
۱۳۹۳/۰۲/۱۸

هر زمان که بخواهی از کنارت خواهم رفت

تا بفهمی چه باشم چه نباشم ، عاشقم

هر کجا باشم در قلبم خواهی ماند و به عشق تو ،

با یاد تو ، با عکس نفس های تو ، با مهری که از تو در دلم جا مانده زنده خواهم ماند……

parsagirl
parsagirl
۱۳۹۳/۰۲/۱۸

با اینکه تو از من دل بریدی

زود رفتی و اشکامو ندیدی

با اینکه هیچ وقت درکم نکردی

هیچ موقع از دردم کم نکردی

اما برام سخته این جدایی

دل تنگتم این روزا کجایی

نمی دونی همه کس منی تو نفس منی برگرد کنارم

بیا و حرف دلتو بزن اما نگو به من دوست ندارم

parsagirl
parsagirl
۱۳۹۳/۰۲/۱۸

مطمئناً موقعیت‌هایی در زندگی پیش می‌آید که زندگی را ناشاد می‌کند. اما معمولاً بخشی—بخش بزرگی—از این عدم خوشبختی از طرز تفکر، رفتارها و عادات خودمان ناشی می‌شود

parsagirl
parsagirl
۱۳۹۳/۰۲/۱۸

این روزها ترسم از سرمایی ست

که آرام و بی صدا به قلبم رخنه می کند!

سرمایی که آهسته قلب تپنده ام را یه یخ تیدبل می کند!

parsagirl
parsagirl
۱۳۹۳/۰۲/۱۸

رفتم دکتر گفتم آقای دکتر گلوم درد میکنه

گفت بگو آآآآآآآآ

گفتم آآآآآآآآآآآآآ

گفت نه خانم گلوت چرک نکرده

گفتم آخه خیلی درد میکنه ، نمی تونم درست حرف بزنم ،

یه سیلی زد زیر گوشم

اشکام که ریخت

درد گلو هم رفت !!!