بلاگ كاربران

  • عنوان خبر :

    عروسک گلی

  • تعداد نظرات : 1
  • ارسال شده در : ۱۳۹۳/۰۱/۲۵
  • نمايش ها : 387

واژه ای نبود و هيچ کس 
شعری از خدا نخوانده بود 
تا که او مرا برای بازی خودش 
انتخاب کرد 
*** 
توی گوش من يواش گفت: 
تو دعای کوچک منی 
بعد هم مرا 
مستجاب کرد 
*** 
پرده ها کنار رفت 
خود به خود 
با شروع بازی خدا 
عشق افتتاح شد 
*** 
سالهاست 
اسم بازی من و خدا 
زندگی ست 
هيچ چيز 
مثل بازی قشنگ ما 
عجيب نيست 
بازی يی که ساده است و سخت 
مثل بازی بهار با درخت 
*** 
با خدا طرف شدن 
کار مشکلی ست 
زندگی 
بازی خدا و يک عروسک گلی ست... 

به اشتراک بگذارید : google-reader yahoo Telegram
نظرات دیوار ها


MYRA_AMIR
ارسال پاسخ

لایک