خیلی چیز ها هستند که وقتی به دستشان می آوری

دیگر آنها از تو نیستند .

تویی که در دست آنهایی . .

دلم هوای خودم را کرده است
ایــن روزهـــا
بیشــتر از هــر زمــانی
دوسـت دارم خــودم باشــم !!
دیگــر نـه حــرص بدســت آوردن را دارم
و نه هـــراس از دســت دادن را ..

اقا داماد شغلشون چیه؟
تو شرکت پاکسان کار میکنن
چیکار میکنن؟
به سلامت خانواده می اندیشن

.
تنهایی یعنی …
من برای من کمم … برای ما زیاد …
.

تو عروسی نشسته بودم یه بچه 3 ، 4 ساله اومد یک هسته هلو داد بهم، منم نازش کردم
هسته رو گرفتم انداختم زیر میز، چند ثانیه بعد دیدم دوباره آوردش، این دفعه پرتش کردم یه جای دور دیدم دوباره آورد!!
می خواستم این بار خیلی دور بندازمش که بغل دستیم بهم گفت
خانوم این بچس سگ نیست! طرف مامان بچه بود!!
:دى

تمام محبتت را به پای دوستت بریز نه تمام اعتمادت را..

چه فریــــــــــــــــآد خوگشلی !!!

تنکس

شایـב تقصیـــر مــآ نیست کـــﮧ نمےتوآنیمـــ

روی حرفهآیمــآن و وعـבه هآیمآن بایستیمـــ

مـا بــروی زمینے زنـבگے مےکنیمـــ

کـــﮧ روزے یکبآر خوבش رآ בور مےزنـב...

برای خاموشی شبهای انتظارم

فقط یک فوت کافیست خاموشم کن

خسته ام

آقا من یه کشف بزرگی کردم :
حرف R همون حرف P هست فقط خسته بوده پاهاشو باز کرده !
حرف Z همون حرف N هست فقط خوابیده !
حرف @ هم همون a هست فقط مقنعه سرش کرده !