بلاگ كاربران


  • دستنوشته

  • .که همه شانس ها را لگدمال کنیم بخاطر اینکهدر یکی از تلاشهایمان ناکام مانده ایم این دیوانگیست …آدمها می روند و یادشان می رود بگویند به کجا…؟دســت هــر کـــس را کــه مـیـگـیــــری بــرای {}سوار شدن اماده میشود
  • چه خوب میشد

  • می دانی ؟  ! . . . دلم یک آمدن می خواهد ، بی هیچ رفتنی ، و یک همدم که خیانت نداند 
  • خدا

  • سال های بسیار دور پادشاهی زندگی می کرد که وزیری داشت . وزیر همواره میگفت: هر اتفاقی که رخ می دهد به صلاح ماست . روزی پادشاه برای پوست کندن میوه کارد تیزی طلب کرد اما در حین بریدن میوه انگشتش  را برید، وزیر که در آنجا بود گفت: نگران نباشید تمام چیزهایی که رخ می دهد در جهت خیر و صلاح شماست ! پادشاه از این سخن وزیر برآشفت و از رفتار او در برابر این ات…
  • تنهایی

  • تو پرنده ای و من ، درخت.                                   آسمان همیشه مال توست ابر، زیر بال توست                        …
  • بیهوده

  • من مینویسم و تو نمی خوانی!
  • عجیب

  • چقدر از وقت کوتاه نزدیکیمان را صرف این کردیم که طرف مقابل اشتباه میکند.ودر این راه چه سماجتها و جدیتی تمام به کار بستیم. غافل از این که هر لجاجتی برای درست شدن به دو نفر احتیاج دارد وما خود پای ثابت ان بودیم
  • چرا

  • عجیب است که وقتی بخواهیم از کسی تشکر کنیم اگر چند روز نبینیم تشکر یادمان میرود .اما اگر قرار باشد گلایه کنیم حتی بعد از سالها هم که گذشته باشد یادمان نمیرود.؟. 
  • شایدها

  • ااگه کسی  با تو هم عقیده نیست وکاری رو کهتو علاقه داری اون دوست نداره  به اینمعنی نیست که خود تو رو هم دوست نداره.....شاید؟؟..
  • دل گیر

  • ادمها زیبا حرف میزنن. زیبا فکر میکنن وزیبا مینویسن تا  جاییکه ما عاشق انها میشویم اما چند نفر از انهازیبا زندگی میکنن .چند نفر میبخشن بی چشمداشت ؟؟ 
  • دلگیر

  • خیلی چیزها آنطوری که بود یا باید باشد نیست بعضی وقت ها یکی یه طوری می سوزونت که هزار نفر نمیتونن خاموشت کنن بعضی وقت ها یکی طوری خاموشت میکنن که هزار نفر نمیتونن روشنت کنن.