کاش میشد یه چندوقتی ازاین زندگی مرخصی گرفت،این روزای من روزای قشنگی نیس،خیلی بی رحمن،هیچکسی دردت رونمیفهمه، اگرم بفهمن میگن درکت میکنیم خوب چکارمیتونن بکنن اوناهم گوش میکنن وسکوت میکنن یاقضاوت ناعادلانه .البته اگر این کسی که میگم توزندگیم باشه که.....میترسم اززندگی میترسم ازدنیایی که شده قبرستان آرزوها دنیایی که پرغم شده برای همه ماها.....

چقدر سخته توضیح دادن حسی که داره زجرت میده ، سخته نوشتن درمورد دردی که داره آبت میکنه،سخته چشاتوببندی روهمه چی ،سخته کسی نباشه دردتو بشنوه.سخته فقط باخنده جواب دیگران روبدی،سخته سکوت کنی،ولی تنهاچیزی که یاد گرفتم سکوت هست.....خدایا !!راه رونشونم بده تابیام باهمین دل پرزخم باهمین دل پرحسرت بیام. به جایی رسیدم که نفس نکشیدنم سخت نیس ، اصلا سخت نیس.

ﻫﻤﺒﺴﺘﺮ ﮐﻪ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺍﺳﺖ!
ﺍﻣّﺎ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﮕﻮ،
ﮐﻪ ﺁﯾﺎ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺩﻧﯿﺎ، ﻫﻤﻨﻔﺴﯽ ﻫﺴﺖ ؟!

╝◀ +1

بیچاره سگ ...
دهنش وا مونده بود و نگام میکرد ...
وقتی خیلی عصبانی با گوشی صحبت میکردم و به طرف میگفتم : داری مثل سگ دروغ میگی ...!!!!
بیچاره باخودش فکر میکرد که مگه چه دروغی گفته تا حالا ...!!!
+5
5

از کنار تنهایی من که رد شدی
گوش هایت را بگیر!
اینجا...
سکوت...
آدم را کر می کند!!!

+5

بعضی وقتا مجبوری تو فضای بغضت بخندی .
دلت بگیره ولی دلگیری نکنی .
شاکی بشی ولی شکایت نکنی .
گریه کنی اما نذاری اشکات پیدا شن . . .
خیلی چیزارو ببینی ولی ندیدش بگیری
خیلی حرفارو بشنوی ولی نشنیده بگیری !
خیلی ها دلتو بشکنن و تو فقط سکوت کنی . . .

دلم در حلقه ی غم ها نشسته ، زبانم بسته و سازم شکسته ، وجودم پر ز شعر عاشقانه ست ، تو را می خواهم و این ها بهانه ست .
پس از مرگم بیا زیبا نگارم ، بیا با جمع دوستان بر مزارم ، سرت خم کن ببوس سنگ مزارم ، که من در زیر خاک چشم انتظارم .

حوایی ام می کند،

سیبِ چشم هایت !

می خواهم به آغوشت رانده شوم!

شیرین ترین گناه من،

تلخ بودن لب های توست . . .

قدیما تا به دوست پسرت میگفتی تو خیابون بم متلک گفتن جوش می آوورد و داد میزد که کی گفته تا برم فلانش کنم . . . اما الان تا به دوست پسرت میگی بم متلک گفتن میگه : بس که امروزجیگر شده بودی حقم دارن
+5

3=5++++++++++++++