http://www.hamkhone.ir/member/7110/blog/view/128615/
دختر خوب لینک صندلی داغتم ما باید برات بزاریم؟
هرکی میخواد مریمو سوال پیچ کنه بیاد

دیگه دلم نه پول میخواد نه اغوش نه مهمونی نه حتی اینده...



دلم بچگیمو میخواد!!



پاهای شنی دستای کاکائویی...



دلم میخواد وقتی بلال میخورم کل صورتم زغالی شه...



صد بار سرسره ی یک متری رو برم بازم خسته نشم...



چایی رو با ده تا حبه قند بخورم...



بستنی پفک و لواشکو با هم بخورم...



سر چیزای مسخره انقد بخندم بیفتم کف اتاق...



دلم میخواد مث بچگیا بوی سیگار حالمو بد کنه...



ادامس بچسبونم زیر میز کلاسا...



عیدیامو بریزم تو اون قلک ... دلم میخواد بازم رو دیوار نقاشی بکشم...



مورچه ها رو بکشم...



دلم میخواد شبا تو خواب غلت بزنم جای اینکه حرف بزنم...



دلم میخواد وقتی گریه میکنم مادرم اشکمو پاک کنه نه پیرهن تنم...



هزار تومن تو جیبم باشه اما دلم خوش باشه...



از شاخه درختا بالا برم غروبای بعضی بعضی روزا فقط منتظر انشرلی باشم...



ولم کنی تا صب تو شهر بازی بمونم...



مادرم که نماز میخونه برم جلوش انقد ادا در بیارم تا بخنده نمازشو بشکنه و بعدش فرار کنم...



بزرگترین اشتباهم این بود که ارزو کردم بزرگ شم...!!!



دنیای ادم بزرگا خیلی سرد و تنهاس...

ی دخترعمو 5 ساله دارم عروسک خریدن براش شناسنامه درست کرده

تو قسمت اسم مادرم نام خودشو نوشته بش میگم :

ب امید خدا بابا ک دیگه نداره نه؟!

با تحقیر زل زده تو چشام میگه مطمینی دانشجویی؟ بی بابا؟

پس من این توله سگو از کجا اوردم! بهزیستی :/ حنا دختری در مزرعه :/!....
+5

سلامتی خودم.

چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

چون با همه خندیدم....

همه رو دلداری دادم....

نگران همه شدم... به همه اهمیت دادم..

بغض های خیلیارو به خنده تبدیل کردم!!!!!!!

ولی هیچکس حتی نفهمید تو دلم چی میگذره هیچ کس نفهمید......

ℒ+5ܨܓܨ

سلاااااااااام بچه ها مهمون صندلی داغ منم بیاید دیگه...... مرسیییییییییی

رفتم گواهینامه بگیرم دیوثا ازم پرسیدن ﻟﺮﺯﺵ ﭘﯿﺴﺘﻮﻥ ﺍﺯ ﭼﯿﺴﺖ؟
.
.
.
.
.
.
.
منم گفتم اﺯ ﺷﻞ ﺑﻮﺩﻥ ﺳﻮﺗﯿﻦ !!
فک کنم تا آخرم عمرم گواهینامه بم ندن

وقتی دوست دخترش بهش گفت: گُشنمه!
دستشو کرد تو شلوارشو گفت:
بیا اینو بخور!
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
دوس دخترش هم گفت:
وای عاشقتم که همیشه یه پاستیل خرسی تو جیبت داری!
...
تسبیحمو بزنم تو دهنت!
منحرف! تروریست! داعشی!

از خــــدا پرسیـــدم:

اگـــر در ســـرنوشتـــــ مـــا

همـــه چیـــز را از قبــــل نوشتـــه ای

آرزو کـــردن چــــه ســــود دارد؟!

گفت : شایــ ـــد در سرنوشتــــتـــ نــوشتـــــه باشـــــم

هر چه آرزو کنی !

به سلامتی پسری که خواست رگشو واسه عشقش بزنه رفت حموم
.
.
.

.

.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
اما وقتی چشمش به صابون افتاد نظرش عوض شد!!!

ههه

ﭘﺸﺖ ﺩﺭﯾﺎ ﺷﻬﺮﯾﺴﺖ ...
.
.
.
.
.
.
.
.
.
ﺩﺑﯽ ﺭﺍ ﻣﯿﮕﻮﯾﻢ
ﻫﻤﻪ ﻟﺨﺖ
همه اصن یه وضی اووووف
ﻗﺎﯾﻘﯽ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺳﺎﺧﺖ
ﻣﺜﻞ ﺧﺮ ﭘــــﺎﺭﻭ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺯﺩ