توجه !
عضویت در کانال تلگرام همخونه
(کلیک کنید)
بلاگ كاربران
- عنوان خبر :
کور!!!!!!!
- تعداد نظرات : 10
- ارسال شده در : ۱۳۹۳/۰۴/۰۵
- نمايش ها : 323
کوری تو این دنیای نامرد زندگی میکرد.
این دختر یه دوست پسری داشت که عاشق اون بود.دختره همیشه می گفت اگه من چشمامو داشتم و بینا بودم همیشه بااون می موندم
یه روز یکی پیدا شد که به اون دختره چشماشو بده.وقتی که دختره بینا شد دید که دوست پسرش کور شده.
بهش گفت من دیگه تو رو نمی خوام برو.پسره با ناراحتی رفت و یه لبخند تلخ بهش زد و گفت:مراقب چشمای من باش.
نظرات دیوار ها
لاااایک
این داستانا در مورد مادر صادقه ولی اگر پسره چشماشو بده دختره بعد بگه تو رو نمی خوام برو
همونجا دس می کنه چشماشو در میاره.......
والا....
بیگ لاااااااااااااااااااااااااااااااااااااایک
به به
مرسی زیبا بود
like
الهی
خیلی جالب بود.
عالی بود
ورودتو به همخونه تبریک میگم
سوال یا کمکی داشتی روم حساب کن
عالی بود گلم.. لایک
خواهش گل قشنگممممممممم.قابل نداشت
خیلی زیبا و مفهومی بود عزیزم..
عالی بود گلم.. لایک