بلاگ كاربران

  • عنوان خبر :

    دشمنِ مردم

  • تعداد نظرات : 56
  • ارسال شده در : ۱۳۹۸/۰۸/۳۰
  • نمايش ها : 769

نظرات دیوار ها


eagle18
ارسال پاسخ

minee :
چه دورانی گذشت و چه دورانی میگذره...خدابخیر کنه:d

چه خیاااال‌ها گذر کرد و گذر نکرد خوابی
مرسی مینه

minee
ارسال پاسخ

چه دورانی گذشت و چه دورانی میگذره...خدابخیر کنه

eagle18
ارسال پاسخ

Armiin :
ما خودمون اجازه ظلمو میدیم

درسته

eagle18
ارسال پاسخ

Armiin :
چه بلاگ خوبی
ممنون

بلاگ دوران قطعی یه‌هفته‌ای اینترنته. : ) ممنون از شما

Armiin
ارسال پاسخ

ما خودمون اجازه ظلمو میدیم

Armiin
ارسال پاسخ

چه بلاگ خوبی
ممنون

eagle18
ارسال پاسخ

sabaa :
یا خداااا
کامنت های آرین رو....

آرین می‌شکافه : ))))

صبا
ارسال پاسخ

یا خداااا
کامنت های آرین رو....

eagle18
ارسال پاسخ

aryan_ :
"ریشه در خاک"

تو از این دشتِ خشکِ تشنه روزی کوچ خواهی کرد و
اشک من تو را بدرود خواهد گفت.

نگاهت تلخ و افسرده ست.
دلت را خارخارِ ناامیدی سخت آزرده ست.
غمِ این نابسامانی همه توش و توانت را ز تن برده است!

تو با خون و عرق، این جنگلِ پژمرده را رنگ و رمق دادی.
تو با دست تهی با آن همه توفانِ بنیان کن در افتادی.
تو را کوچیدن از این خاک، دل بر کندن از جان است!
تو را با برگ‌برگِ این چمن پیوندِ پنهان است.


تو را این ابرِ ظلمت‌گسترِ بی‌رحمِ بی‌باران،
تو را این خشک‌سالی‌های پی‌در‌پی،
تو را از نیمه‌ره بر گشتنِ یاران،
تو را تزویرِ غمخواران،
ز پا افکند

تو را هنگامه‌ی شومِ شغالان،
بانگِ بی‌تعطیلِ زاغان،
در ستوه آورد.


تو با پیشانیِ پاکِ نجیبِ خویش،
که از آن سویِ گندم زار،
طلوعِ با شکوهش خوش‌تر از صد تاجِ خورشید است؛

تو با آن گونه‌های سوخته از آفتابِ دشت،
تو با آن چهره‌ی افروخته از آتشِ غیرت،
که در چشمانِ من والاتر از صد جامِ جمشید است،

تو با چشمانِ غم باری،
که روزی چشمه‌ی جوشانِ شادی بود و،
اینک حسرت و افسوس بر آن سایه افکنده ست خواهی رفت.

و اشکِ من تو را بدرود خواهد گفت!



من اینجا ریشه در خاکم.
من اینجا عاشقِ این خاکِ اگر آلوده یا پاکم.
من اینجا تا نفس باقی ست می مانم.
من از اینجا چه می خواهم، نمی دانم!

امیدِ روشنایی گر چه در این تیره‌گی‌ها نیست،
من اینجا باز در این دشتِ خشکِ تشنه می‌مانم.

من اینجا روزی آخر از دلِ این خاک،
با دستِ تهی گُل بر می‌افشانم.

من اینجا روزی آخر از ستیغِ کوه، چون خورشید
سرودِ فتح می‌خوانم،
و می‌دانم
تو روزی باز خواهی گشت!

"فریدون مشیری"

یاشا : )

eagle18
ارسال پاسخ

aryan_ :
من تازه دارم متوجه‌ی نوع نگاهت میشم
اگه اشتباه میکنم اصلاحم کن:
تو همه‌ی انسانها رو برابر و یجور میبینی. یه جور دهکده‌ی جهانی. بنابراین میگی اگه یه جای این دهکده شرایطش بده و نمیتونم مفید باشم، میرم یه جای دیگه‌ش که مفید باشم. اینجور که من برداشت کردم، تو دوستداری برای جامعه‌ی بشری مفید باشی و گویا این هدف اساسیته.

منم نوع نگاه خودمو توضیح میدم:
من همه‌ی انسانهارو برابر و یجور نمیبینم! برای من خونوادم با همسایه‌م فرق میکنه. همسایه‌م با همشهریم فرق میکنه. همشهریم با هم‌میهنیم فرق میکنه. و هم‌میهنیم با هم‌جهانیم فرق میکنه. (از همکار، دوست، آشنا و... برای ساده شدن بحث صرف نظر کردم) هرچی با فردی تو دنیا بیشتر تماس داشته باشم، باهاش صمیمی‌ترم و سرنوشتش برام مهمتره. واسه همینم ایران و خارج ایران برام متفاوته. اگه جایی پیشرفت میبینم، دوستدارم اینجا هم ببینمش. خوبی رو واسه کشورم میخوام. واسه خونوادم میخوام واسه خودم میخوام. ولی بجای رشک بردن به جاهای ازمابهتران دوست دارم تلاشم رو بیشتر و هدفمندتر کنم.

شعر ریشه در خاک مشیری رو باید بخونم. سپاس از معرفی مجتبی جان {e}

برداشتت درسته. تفاوتی نیست. ما این مرزها رو ساختیم. البته این احساس نزدیکی، خواه‌ناخواه بین همه‌ی ما وجود داره. منم دوست داشتم که شرایط مناسب تو کشور وجود داشت یا حداقل تلاش برای رسیدن به حداقل‌ها نتیجه می‌داد. حقیقت اینه که چنین وضعیتی حاکم نیست و تا سال‌ها‌ی سال حاکم نخواهد بود.
درمورد بحث شما، به نظر من اصلاح فرهنگ قابل اجرا و راهگشا نیست. چرا قابل اجرا نیست؟ چون ما قدرتی در اختیار نداریم. توانایی ما در برابر صدا و سیما، آموزش و پرورش، وزارت ارشاد ناچیزه. چرا راهگشا نیست؟ چون شواهد تاریخی این رو نشون میده. ما دو تا کشور کره‌ی جنوبی و کره‌ی شمالی رو داریم که تو سال ۱۹۴۵ از هم جدا شدن و هر دو فرهنگ و زبان یکسانی داشتن. با این وجود چطور بعد گذشت چند دهه، سرنوشتشون تا این اندازه متفاوت رقم خورد؟ چون عوامل مهمتری دخیل بودن. اصلاح فرهنگ شاید حیاتی باشه، اما همیشه به پیشرفت و توسعه منتهی نمیشه.

خواهش می‌کنم.

aryan_
ارسال پاسخ

khazane90 :
-شما میگید اصلاحات باید از بالا به پایین باشه، از طرفی ام خودتون اعتراف کردین که اهمیت سیاست نسبت به فرهنگ برای بالانشین ها کمترهِ، پس یعنی قبول دارید که کار بی اهمیتی و یا کم اهمیتی رو میخواید شروع کنید و حتی اگر اهمیت داشت زمانبر بود چه برسه به الان که اصلا اهمیتی نداره. مثال آب در هاون کوبیدنِ

-من ارائه راه بهتر رو از شما سوال کردم. سوالم رو با سوال جواب ندید لطفا {7}

-"چرا میگین رجوع کنن و نمیگین رجوع کنیم؟" :
من با توجه به حرفهای شما فعلم رو بکار بردم چون شما اصلاحات رو از بالا به پایین مناسب تر دونستید

وقتی شما به چیزی که میخواستین دست پیدا کردین و تمایلی به ادامه‌ی بحث ندارین منم اصراری بر ادامه‌ش ندارم : )

خزان
ارسال پاسخ

aryan_ :
"از تمام سوالاتم فقط میخواستم اون متاسفانه سیاستی که نوشتید رو بخونم ک خوندم".......خب خدارو شکر :d

"چون یجورایی راهکاری که در پیش گرفتید رو نقض میکنه"......چه‌جورایی نقض میکنه؟

"و یا اینکه راهی بس طولانی که اگر عمر کفاف دهد داره"......آری کار فرهنگی زمانبره. بخیل نیستم

"شاید بهتر باشه به فکر راهکاری دیگه باشید"......چه راهی بهتره؟

"چون "اهمیت دادن " به هر چیزی مهم ترین مسئله است.".......این بخش رو نفهمیدم

"تا چیزی مهم نباشه کسی دنبالش نمیکنه و کسی به دنبال مسائل بی اهمیت و کم اهمیت نیست."........چی مهم نیست الان؟

"ضمنا من منظورم از اون فکر میکنم در خط سوم فکر کردن به معنای واقعی کلمه نبود بلکه یجورایی تاکید بود که باید اینطور باشه"......خب پس همونو بگین {7}

"در پاسخ به این دو مورد"... کاش این لازمه بود" و ":من جای اونها نیستم که بدونم " :
من میگم کسی که خوابه میشه بیدارش کرد ولی اونیکه خودشو به خواب زده هرگز"..........اینجوری برداشت کردم که حکومتمون خواب نیست بلکه خودشو بخواب زده. درسته برداشتم؟

"و در آخر ما فرهنگ غنی داریم ولی مهم اینه که بهش رجوع کنن"........چرا میگین رجوع کنن و نمیگین رجوع کنیم؟

"و وقتی ارجاعی صورت نگرفته نتیجه ش همین میشه.".........چرا ما نشیم ارجاعش؟ البته آیا الان اصلا میدونیم فرهنگ کهنمون چیا بوده؟

-شما میگید اصلاحات باید از بالا به پایین باشه، از طرفی ام خودتون اعتراف کردین که اهمیت سیاست نسبت به فرهنگ برای بالانشین ها کمترهِ، پس یعنی قبول دارید که کار بی اهمیتی و یا کم اهمیتی رو میخواید شروع کنید و حتی اگر اهمیت داشت زمانبر بود چه برسه به الان که اصلا اهمیتی نداره. مثال آب در هاون کوبیدنِ

-من ارائه راه بهتر رو از شما سوال کردم. سوالم رو با سوال جواب ندید لطفا

-"چرا میگین رجوع کنن و نمیگین رجوع کنیم؟" :
من با توجه به حرفهای شما فعلم رو بکار بردم چون شما اصلاحات رو از بالا به پایین مناسب تر دونستید

aryan_
ارسال پاسخ

khazane90 :
از تمام سوالاتم فقط میخواستم اون متاسفانه سیاستی که نوشتید رو بخونم ک خوندم {7} چون یجورایی راهکاری که در پیش گرفتید رو نقض میکنه و یا اینکه راهی بس طولانی که اگر عمر کفاف دهد داره
شاید بهتر باشه به فکر راهکاری دیگه باشید چون "اهمیت دادن " به هر چیزی مهم ترین مسئله است.
تا چیزی مهم نباشه کسی دنبالش نمیکنه و کسی به دنبال مسائل بی اهمیت و کم اهمیت نیست.

ضمنا من منظورم از اون فکر میکنم در خط سوم فکر کردن به معنای واقعی کلمه نبود بلکه یجورایی تاکید بود که باید اینطور باشه :)
در پاسخ به این دو مورد"... کاش این لازمه بود" و ":من جای اونها نیستم که بدونم " :
من میگم کسی که خوابه میشه بیدارش کرد ولی اونیکه خودشو به خواب زده هرگز

و در آخر ما فرهنگ غنی داریم ولی مهم اینه که بهش رجوع کنن و وقتی ارجاعی صورت نگرفته نتیجه ش همین میشه. و باز هم برای این پاسختون تکرار میکنم، کسی که خوابه میشه بیدارش کرد ولی اونیکه خودشو به خواب زده هرگز

سپاس

"از تمام سوالاتم فقط میخواستم اون متاسفانه سیاستی که نوشتید رو بخونم ک خوندم".......خب خدارو شکر

"چون یجورایی راهکاری که در پیش گرفتید رو نقض میکنه"......چه‌جورایی نقض میکنه؟

"و یا اینکه راهی بس طولانی که اگر عمر کفاف دهد داره"......آری کار فرهنگی زمانبره. بخیل نیستم

"شاید بهتر باشه به فکر راهکاری دیگه باشید"......چه راهی بهتره؟

"چون "اهمیت دادن " به هر چیزی مهم ترین مسئله است.".......این بخش رو نفهمیدم

"تا چیزی مهم نباشه کسی دنبالش نمیکنه و کسی به دنبال مسائل بی اهمیت و کم اهمیت نیست."........چی مهم نیست الان؟

"ضمنا من منظورم از اون فکر میکنم در خط سوم فکر کردن به معنای واقعی کلمه نبود بلکه یجورایی تاکید بود که باید اینطور باشه"......خب پس همونو بگین

"در پاسخ به این دو مورد"... کاش این لازمه بود" و ":من جای اونها نیستم که بدونم " :
من میگم کسی که خوابه میشه بیدارش کرد ولی اونیکه خودشو به خواب زده هرگز"..........اینجوری برداشت کردم که حکومتمون خواب نیست بلکه خودشو بخواب زده. درسته برداشتم؟

"و در آخر ما فرهنگ غنی داریم ولی مهم اینه که بهش رجوع کنن"........چرا میگین رجوع کنن و نمیگین رجوع کنیم؟

"و وقتی ارجاعی صورت نگرفته نتیجه ش همین میشه.".........چرا ما نشیم ارجاعش؟ البته آیا الان اصلا میدونیم فرهنگ کهنمون چیا بوده؟

خزان
ارسال پاسخ

aryan_ :
خواهش میکنم

"البته من هم گفتم طرح سوالم به منزله تایید یا عدم تایید این نوع رفتار نیست."......بله گفتین و منم فهمیدم {7}

"من فکر میکنم انتخاب یک راه فرهنگی، برای تغییرات از پایین به بالا باید باشه"......من فکرم برعکس شماست. چون افراد بالادست امکانات و محدوده‌ی تاثیر بسیار بیشتری نسبت به افراد پایین‌دست دارن و اونها میتونن نقش بسیار تعیین کننده‌ای توی اصلاح فرهنگ ما داشته باشن.

"لازمه ی افراد بالادست و تفاوتشون با عموم مردم داشتن فرهنگ کافی برای تشخیص و حل مسائل اینچینی هستش!"......نه قبول ندارم. کاش این لازمه بود. بنظرم نیست

"آیا شما فکر میکنید عکس این، یعنی از بالا به پایین، که شما نقشش رو در ایجاد تغییرات مفیدتر دونستید به اقدامات فرهنگی واکنشی نشون خواهند داد؟!".......من جای اونها نیستم که بدونم واکنشی نشون میدن یا نه. ولی میدونم این بهترین راهیه که فعلا به ذهنم میرسه

"به نظر شما افراد بالادست به فرهنگ بیشتر اهمیت میدن یا سیاست؟"........متاسفانه سیاست

"آیا فکر میکنید مسیر این راهکاری که مد نظر شماست (فرهنگی) رو براتون باز میذارن؟".......فکر نکنم براشون مشکلی ایجاد کنم که بخوان جلوم رو بگیرن

"به نظرتون این مسائل و مشکلات ریشه در فرهنگ داره یا سیاست؟!".......مشکلاتمون ریشه در فرهنگمون داره و سیاستی که از فرهنگ غنی بربیاد، تاثیر نیکو بر همه میگذاره.

از تمام سوالاتم فقط میخواستم اون متاسفانه سیاستی که نوشتید رو بخونم ک خوندم چون یجورایی راهکاری که در پیش گرفتید رو نقض میکنه و یا اینکه راهی بس طولانی که اگر عمر کفاف دهد داره
شاید بهتر باشه به فکر راهکاری دیگه باشید چون "اهمیت دادن " به هر چیزی مهم ترین مسئله است.
تا چیزی مهم نباشه کسی دنبالش نمیکنه و کسی به دنبال مسائل بی اهمیت و کم اهمیت نیست.

ضمنا من منظورم از اون فکر میکنم در خط سوم فکر کردن به معنای واقعی کلمه نبود بلکه یجورایی تاکید بود که باید اینطور باشه
در پاسخ به این دو مورد"... کاش این لازمه بود" و ":من جای اونها نیستم که بدونم " :
من میگم کسی که خوابه میشه بیدارش کرد ولی اونیکه خودشو به خواب زده هرگز

و در آخر ما فرهنگ غنی داریم ولی مهم اینه که بهش رجوع کنن و وقتی ارجاعی صورت نگرفته نتیجه ش همین میشه. و باز هم برای این پاسختون تکرار میکنم، کسی که خوابه میشه بیدارش کرد ولی اونیکه خودشو به خواب زده هرگز

سپاس

aryan_
ارسال پاسخ

"ریشه در خاک"

تو از این دشتِ خشکِ تشنه روزی کوچ خواهی کرد و
اشک من تو را بدرود خواهد گفت.

نگاهت تلخ و افسرده ست.
دلت را خارخارِ ناامیدی سخت آزرده ست.
غمِ این نابسامانی همه توش و توانت را ز تن برده است!

تو با خون و عرق، این جنگلِ پژمرده را رنگ و رمق دادی.
تو با دست تهی با آن همه توفانِ بنیان کن در افتادی.
تو را کوچیدن از این خاک، دل بر کندن از جان است!
تو را با برگ‌برگِ این چمن پیوندِ پنهان است.


تو را این ابرِ ظلمت‌گسترِ بی‌رحمِ بی‌باران،
تو را این خشک‌سالی‌های پی‌در‌پی،
تو را از نیمه‌ره بر گشتنِ یاران،
تو را تزویرِ غمخواران،
ز پا افکند

تو را هنگامه‌ی شومِ شغالان،
بانگِ بی‌تعطیلِ زاغان،
در ستوه آورد.


تو با پیشانیِ پاکِ نجیبِ خویش،
که از آن سویِ گندم زار،
طلوعِ با شکوهش خوش‌تر از صد تاجِ خورشید است؛

تو با آن گونه‌های سوخته از آفتابِ دشت،
تو با آن چهره‌ی افروخته از آتشِ غیرت،
که در چشمانِ من والاتر از صد جامِ جمشید است،

تو با چشمانِ غم باری،
که روزی چشمه‌ی جوشانِ شادی بود و،
اینک حسرت و افسوس بر آن سایه افکنده ست خواهی رفت.

و اشکِ من تو را بدرود خواهد گفت!



من اینجا ریشه در خاکم.
من اینجا عاشقِ این خاکِ اگر آلوده یا پاکم.
من اینجا تا نفس باقی ست می مانم.
من از اینجا چه می خواهم، نمی دانم!

امیدِ روشنایی گر چه در این تیره‌گی‌ها نیست،
من اینجا باز در این دشتِ خشکِ تشنه می‌مانم.

من اینجا روزی آخر از دلِ این خاک،
با دستِ تهی گُل بر می‌افشانم.

من اینجا روزی آخر از ستیغِ کوه، چون خورشید
سرودِ فتح می‌خوانم،
و می‌دانم
تو روزی باز خواهی گشت!

"فریدون مشیری"

aryan_
ارسال پاسخ

khazane90 :
من هم ممنونم از پاسختون :)
البته من هم گفتم طرح سوالم به منزله تایید یا عدم تایید این نوع رفتار نیست.

من فکر میکنم انتخاب یک راه فرهنگی، برای تغییرات از پایین به بالا باید باشه چرا که لازمه ی افراد بالادست و تفاوتشون با عموم مردم داشتن فرهنگ کافی برای تشخیص و حل مسائل اینچینی هستش!
آیا شما فکر میکنید عکس این، یعنی از بالا به پایین، که شما نقشش رو در ایجاد تغییرات مفیدتر دونستید به اقدامات فرهنگی واکنشی نشون خواهند داد؟!

به نظر شما افراد بالادست به فرهنگ بیشتر اهمیت میدن یا سیاست؟

آیا فکر میکنید مسیر این راهکاری که مد نظر شماست (فرهنگی) رو براتون باز میذارن؟

به نظرتون این مسائل و مشکلات ریشه در فرهنگ داره یا سیاست؟!

خواهش میکنم

"البته من هم گفتم طرح سوالم به منزله تایید یا عدم تایید این نوع رفتار نیست."......بله گفتین و منم فهمیدم

"من فکر میکنم انتخاب یک راه فرهنگی، برای تغییرات از پایین به بالا باید باشه"......من فکرم برعکس شماست. چون افراد بالادست امکانات و محدوده‌ی تاثیر بسیار بیشتری نسبت به افراد پایین‌دست دارن و اونها میتونن نقش بسیار تعیین کننده‌ای توی اصلاح فرهنگ ما داشته باشن.

"لازمه ی افراد بالادست و تفاوتشون با عموم مردم داشتن فرهنگ کافی برای تشخیص و حل مسائل اینچینی هستش!"......نه قبول ندارم. کاش این لازمه بود. بنظرم نیست

"آیا شما فکر میکنید عکس این، یعنی از بالا به پایین، که شما نقشش رو در ایجاد تغییرات مفیدتر دونستید به اقدامات فرهنگی واکنشی نشون خواهند داد؟!".......من جای اونها نیستم که بدونم واکنشی نشون میدن یا نه. ولی میدونم این بهترین راهیه که فعلا به ذهنم میرسه

"به نظر شما افراد بالادست به فرهنگ بیشتر اهمیت میدن یا سیاست؟"........متاسفانه سیاست

"آیا فکر میکنید مسیر این راهکاری که مد نظر شماست (فرهنگی) رو براتون باز میذارن؟".......فکر نکنم براشون مشکلی ایجاد کنم که بخوان جلوم رو بگیرن

"به نظرتون این مسائل و مشکلات ریشه در فرهنگ داره یا سیاست؟!".......مشکلاتمون ریشه در فرهنگمون داره و سیاستی که از فرهنگ غنی بربیاد، تاثیر نیکو بر همه میگذاره.

خزان
ارسال پاسخ

aryan_ :
درود بر شما {e}

"برای تقریبا تموم کامنتاتون یجا نقل قول میزنم"......سپاس از شما که وقت گذاشتین و همه‌ی نوشته‌هام رو خوندین و سپاس بیشتر بابت اینکه نقل قول زدین رو نوشته‌هام و نظرتون رو گفتین راجع بهشون {h}

"به نظر شما درست ترین شیوه ی نشون دادن ناراحتی و اعتراض و در انتها نتیجه گرفتن مطلوب برای این دسته از مشکلات چیه؟".........من با مجتبی موافقم که اگه رهبران ما راه درست‌تری رو انتخاب کنن، اوضاع زودتر بسمت بهبود میره و تاثیرش بمراتب بیشتر و سریعتر از اینه که خود مردم دست بکار بشن. ولی من جایگاهم توی مردمه و باید توی جایگاه خودم کنشگری کنم. بنابراین بهتره سهم خودم رو درست ایفا کنم. همینجا ممکنه یه گسست تو بحث پیش بیاد. اینکه چون هر فردی از ما مردم، حکومتمون رو به یک شکل میبینیم، راهمون از هم جدا میشه. مثلا من قبلا فکر میکردم حکومتم با من دشمنه ولی الان اینجوری فکر میکنم که حکومتم صلاحم رو میخواد ولی روشهاش اشتباهه. درست مثل پدری که داره واسه بچه‌ش تصمیم میگیره و هیچگونه اعتمادی به عقل و شعور بچه‌ش نداره و میترسه بچه‌ش منحرف بشه. این تصویر الان من از حکومتمه. حالا با توجه به این تصویر، راهی که بنظر من بهتر اومده راه فرهنگیه نه سیاسی. بسیاری افراد دنبال کنشگری سیاسی و یا مسلحانه و قهری هستن ولی من این راه رو درست نمیدونم. بسیاری افراد هم دنبال فرار از این وضع هستن و به مهاجرت فکر میکنن. من اگر تو خونه با پدرم مشکل داشته باشم، ترجیح میدم حلش کنم ولو با صرف زمان فراوان نه اینکه با تفنگ یا چوب بیفتم به جونش و نه اینکه از خونه فرار کنم.

"اگه خودِ شما بودین به جای تخریب چکار میکردین؟"........همونطور که بالا گفتم منم از تدابیر حکومتم ناراضی و گله‌مندم. الان هم خودِ من هستم و تخریب هم نکردم و نمیکنم. ما تو کشورمون جایی برای ابراز اعتراضاتمون نداریم و نمیتونیم مسالمت آمیز بریم و حرفمون رو بگوش حکومتمون برسونیم. البته حکومتمون صدای اعتراضها رو مدتهاست که شنیده و میشنوه ولی تابحال نتونسته تدبیر مناسبی کنه. من برای اینجور مشکلات، هنوز نتونستم راه حل مناسبی پیدا کنم. ولی دلیل نمیشه وقتی راه حلی پیدا نشده، زورکی خودمو مجبور کنم که کاری کنم! ترجیح میدم بیشتر فکر و مطالعه و چاره‌اندیشی کنم. وقتی حکومتمون با این همه امکانات هنوز نتونسته راه درستی پیدا کنه. این نشون میده مسئله، ساده نیست. ولی من در مرحله‌ی چاره‌اندیشی در سطح خودم هستم. من میخوام تو مسیر آگاهی‌بخشی قدم بردارم. بهترین وسیله هم بنظرم خوندن کتاب مناسب و نقد کتاب نامناسبه. دارم خودمو برای این راه آماده میکنم. راه فرهنگی.

من هم ممنونم از پاسختون
البته من هم گفتم طرح سوالم به منزله تایید یا عدم تایید این نوع رفتار نیست.

من فکر میکنم انتخاب یک راه فرهنگی، برای تغییرات از پایین به بالا باید باشه چرا که لازمه ی افراد بالادست و تفاوتشون با عموم مردم داشتن فرهنگ کافی برای تشخیص و حل مسائل اینچینی هستش!
آیا شما فکر میکنید عکس این، یعنی از بالا به پایین، که شما نقشش رو در ایجاد تغییرات مفیدتر دونستید به اقدامات فرهنگی واکنشی نشون خواهند داد؟!

به نظر شما افراد بالادست به فرهنگ بیشتر اهمیت میدن یا سیاست؟

آیا فکر میکنید مسیر این راهکاری که مد نظر شماست (فرهنگی) رو براتون باز میذارن؟

به نظرتون این مسائل و مشکلات ریشه در فرهنگ داره یا سیاست؟!

aryan_
ارسال پاسخ

khazane90 :
سلام
برای تقریبا تموم کامنتاتون یجا نقل قول میزنم خصوصا همین نظر و کامنت آخرتون :)

به نظر شما درست ترین شیوه ی نشون دادن ناراحتی و اعتراض و در انتها نتیجه گرفتن مطلوب برای این دسته از مشکلات چیه؟

اگه خودِ شما بودین به جای تخریب چکار میکردین؟ ( طرح این سوال به منزله ی تایید یا عدم تایید این نوع واکنش و رفتار مردم نیست)
البته سوال بالا رو نمیدونستم چطور مطرح کنم و شاید طرحش بی ربط هم بود، چون اونطور ک از کامنتاتون برداشت کردم خصوصا کامنت آخرِتون بالاخره در جایگاه این معترضان و ناراضیان از این وضع بودید و هستید ، ولی هیچ کاری به نظر نمیاد انجام داده باشید

ماها کلا یاد گرفتیم حرف بزنیم، راهکار نشون بدیم و .... ولی در عمل= -0-

درود بر شما

"برای تقریبا تموم کامنتاتون یجا نقل قول میزنم"......سپاس از شما که وقت گذاشتین و همه‌ی نوشته‌هام رو خوندین و سپاس بیشتر بابت اینکه نقل قول زدین رو نوشته‌هام و نظرتون رو گفتین راجع بهشون

"به نظر شما درست ترین شیوه ی نشون دادن ناراحتی و اعتراض و در انتها نتیجه گرفتن مطلوب برای این دسته از مشکلات چیه؟".........من با مجتبی موافقم که اگه رهبران ما راه درست‌تری رو انتخاب کنن، اوضاع زودتر بسمت بهبود میره و تاثیرش بمراتب بیشتر و سریعتر از اینه که خود مردم دست بکار بشن. ولی من جایگاهم توی مردمه و باید توی جایگاه خودم کنشگری کنم. بنابراین بهتره سهم خودم رو درست ایفا کنم. همینجا ممکنه یه گسست تو بحث پیش بیاد. اینکه چون هر فردی از ما مردم، حکومتمون رو به یک شکل میبینیم، راهمون از هم جدا میشه. مثلا من قبلا فکر میکردم حکومتم با من دشمنه ولی الان اینجوری فکر میکنم که حکومتم صلاحم رو میخواد ولی روشهاش اشتباهه. درست مثل پدری که داره واسه بچه‌ش تصمیم میگیره و هیچگونه اعتمادی به عقل و شعور بچه‌ش نداره و میترسه بچه‌ش منحرف بشه. این تصویر الان من از حکومتمه. حالا با توجه به این تصویر، راهی که بنظر من بهتر اومده راه فرهنگیه نه سیاسی. بسیاری افراد دنبال کنشگری سیاسی و یا مسلحانه و قهری هستن ولی من این راه رو درست نمیدونم. بسیاری افراد هم دنبال فرار از این وضع هستن و به مهاجرت فکر میکنن. من اگر تو خونه با پدرم مشکل داشته باشم، ترجیح میدم حلش کنم ولو با صرف زمان فراوان نه اینکه با تفنگ یا چوب بیفتم به جونش و نه اینکه از خونه فرار کنم.

"اگه خودِ شما بودین به جای تخریب چکار میکردین؟"........همونطور که بالا گفتم منم از تدابیر حکومتم ناراضی و گله‌مندم. الان هم خودِ من هستم و تخریب هم نکردم و نمیکنم. ما تو کشورمون جایی برای ابراز اعتراضاتمون نداریم و نمیتونیم مسالمت آمیز بریم و حرفمون رو بگوش حکومتمون برسونیم. البته حکومتمون صدای اعتراضها رو مدتهاست که شنیده و میشنوه ولی تابحال نتونسته تدبیر مناسبی کنه. من برای اینجور مشکلات، هنوز نتونستم راه حل مناسبی پیدا کنم. ولی دلیل نمیشه وقتی راه حلی پیدا نشده، زورکی خودمو مجبور کنم که کاری کنم! ترجیح میدم بیشتر فکر و مطالعه و چاره‌اندیشی کنم. وقتی حکومتمون با این همه امکانات هنوز نتونسته راه درستی پیدا کنه. این نشون میده مسئله، ساده نیست. ولی من در مرحله‌ی چاره‌اندیشی در سطح خودم هستم. من میخوام تو مسیر آگاهی‌بخشی قدم بردارم. بهترین وسیله هم بنظرم خوندن کتاب مناسب و نقد کتاب نامناسبه. دارم خودمو برای این راه آماده میکنم. راه فرهنگی.

aryan_
ارسال پاسخ

eagle18 :
من مهاجرت رو نشونه‌ی ناامیدی نمی‌دونم؛ بلکه به نظرم بیشتر یه راه حل کارآمده برای محدودیت‌های پیش رو. هم‌میهن من چه فرقی داره با چند میلیارد انسان دیگه که روی زمین زندگی میکنن؟ شما تو هر جایی می‌تونی مفید باشی.
فریدون مشیری یه شعری داره به اسم « ریشه در خاک » که در جوابِ اصرارِ دوستش برای مهاجرت سروده شده. شعر خیلی قشنگیه. پارادوکس ماجرا اینه که مشیری هم بعدها به این نتیجه رسید که مهاجرت بهترین راهه و از ایران خارج شد.

من تازه دارم متوجه‌ی نوع نگاهت میشم
اگه اشتباه میکنم اصلاحم کن:
تو همه‌ی انسانها رو برابر و یجور میبینی. یه جور دهکده‌ی جهانی. بنابراین میگی اگه یه جای این دهکده شرایطش بده و نمیتونم مفید باشم، میرم یه جای دیگه‌ش که مفید باشم. اینجور که من برداشت کردم، تو دوستداری برای جامعه‌ی بشری مفید باشی و گویا این هدف اساسیته.

منم نوع نگاه خودمو توضیح میدم:
من همه‌ی انسانهارو برابر و یجور نمیبینم! برای من خونوادم با همسایه‌م فرق میکنه. همسایه‌م با همشهریم فرق میکنه. همشهریم با هم‌میهنیم فرق میکنه. و هم‌میهنیم با هم‌جهانیم فرق میکنه. (از همکار، دوست، آشنا و... برای ساده شدن بحث صرف نظر کردم) هرچی با فردی تو دنیا بیشتر تماس داشته باشم، باهاش صمیمی‌ترم و سرنوشتش برام مهمتره. واسه همینم ایران و خارج ایران برام متفاوته. اگه جایی پیشرفت میبینم، دوستدارم اینجا هم ببینمش. خوبی رو واسه کشورم میخوام. واسه خونوادم میخوام واسه خودم میخوام. ولی بجای رشک بردن به جاهای ازمابهتران دوست دارم تلاشم رو بیشتر و هدفمندتر کنم.

شعر ریشه در خاک مشیری رو باید بخونم. سپاس از معرفی مجتبی جان

خزان
ارسال پاسخ

aryan_ :
من اعتراضات رو تو کشورمون تو دو ماهیت میبینم
یه ماهیت به سالهای قبل از ۸۸ تا سال ۸۸ برمیگرده که مطالبات مردم مدنی بود و هدفمند و آروم پیگیری میشد و هدفش فرهنگی و سیاسی بود

ولی بعد از ۸۸ دو تا اعتراض فراگیر دیدیم
یکی دیماه ۹۶
یکی هم این روزا

این اعتراضها کور و بدون هدف خاصی انجام میشن و حداقل من نمیفهمم معترضین از چه جنسی هستن
مثلا من کسی نیستم که برم بانک و پمپ بنزین آتیش بزنم یا شیشه‌ی مغازه بیارم پایین و با بی اخلاقی ازش دزدی کنم!

سلام
برای تقریبا تموم کامنتاتون یجا نقل قول میزنم خصوصا همین نظر و کامنت آخرتون

به نظر شما درست ترین شیوه ی نشون دادن ناراحتی و اعتراض و در انتها نتیجه گرفتن مطلوب برای این دسته از مشکلات چیه؟

اگه خودِ شما بودین به جای تخریب چکار میکردین؟ ( طرح این سوال به منزله ی تایید یا عدم تایید این نوع واکنش و رفتار مردم نیست)
البته سوال بالا رو نمیدونستم چطور مطرح کنم و شاید طرحش بی ربط هم بود، چون اونطور ک از کامنتاتون برداشت کردم خصوصا کامنت آخرِتون بالاخره در جایگاه این معترضان و ناراضیان از این وضع بودید و هستید ، ولی هیچ کاری به نظر نمیاد انجام داده باشید

ماها کلا یاد گرفتیم حرف بزنیم، راهکار نشون بدیم و .... ولی در عمل= -0-

eagle18
ارسال پاسخ

aryan_ :
چه خطری بزرگتر از ناامیدی از آینده و اینکه وجودت و کارهات تو کشورت هیچ تاثیری در آینده‌ی خودت و هم‌میهنات نداره؟

حرفم بخاطر ناسیونالیستی نیست.......بخاطر رویارویی با مشکلاته

ناامیدی توانمون رو میمکه چه تو ایران چه خارج از ایران

رفتن هیچ ربطی به رسیدن ندارد!

من مهاجرت رو نشونه‌ی ناامیدی نمی‌دونم؛ بلکه به نظرم بیشتر یه راه حل کارآمده برای محدودیت‌های پیش رو. هم‌میهن من چه فرقی داره با چند میلیارد انسان دیگه که روی زمین زندگی میکنن؟ شما تو هر جایی می‌تونی مفید باشی.
فریدون مشیری یه شعری داره به اسم « ریشه در خاک » که در جوابِ اصرارِ دوستش برای مهاجرت سروده شده. شعر خیلی قشنگیه. پارادوکس ماجرا اینه که مشیری هم بعدها به این نتیجه رسید که مهاجرت بهترین راهه و از ایران خارج شد.

aryan_
ارسال پاسخ

چه خطری بزرگتر از ناامیدی از آینده و اینکه وجودت و کارهات تو کشورت هیچ تاثیری در آینده‌ی خودت و هم‌میهنات نداره؟

حرفم بخاطر ناسیونالیستی نیست.......بخاطر رویارویی با مشکلاته

ناامیدی توانمون رو میمکه چه تو ایران چه خارج از ایران

رفتن هیچ ربطی به رسیدن ندارد!

eagle18
ارسال پاسخ

aryan_ :
مهاجرت: فرار از محل فعلی به محلی که فکر میکنیم بهتر از محل فعلیه

تعریف تو؟

به نظرم تعریفت ایراد داره. اول اینکه فرار برای وقتیه که یه خطری وجود داره و ما از اون دور میشیم.‌ در حال حاضر، خطری وجود نداره. حتی اگه وجود داشته باشه و اسم کاری که ما انجام میدیم، فرار باشه، بازم کار منطقی‌ایه. چرا که تعلق خاطر به وطن و ملی‌گرایی ما رو گرفتار جبر میکنه.‌ دلیلی نداره حتما سرزمین مادری و مردمش رو ارجح‌تر بدونیم.

aryan_
ارسال پاسخ

eagle18 :
فرار نیست، مهاجرته.

مهاجرت: فرار از محل فعلی به محلی که فکر میکنیم بهتر از محل فعلیه

تعریف تو؟

eagle18
ارسال پاسخ

aryan_ :
از فرار خوشم نمیاد

فرار نیست، مهاجرته.

aryan_
ارسال پاسخ

eagle18 :
هیچی. جمع کنیم بریم. : )

از فرار خوشم نمیاد

eagle18
ارسال پاسخ

aryan_ :
ما که اون بالا نیستیم

این پایینیم

اینجا چه میشه کرد؟

هیچی. جمع کنیم بریم. : )

aryan_
ارسال پاسخ

eagle18 :
وقتی اعتراضات به قول خودت هدفمند نباشه و رهبر هم نداشته باشه، همین وضعیت پیش میاد. حرف منم همینه. اگه قراره تغییری باشه، ما باید یه جایگزین مناسب داشته باشیم. در حال حاضر نه طرحی هست، نه هدفی و نه جایگزینی.

ما که اون بالا نیستیم

این پایینیم

اینجا چه میشه کرد؟

eagle18
ارسال پاسخ

aryan_ :
من اعتراضات رو تو کشورمون تو دو ماهیت میبینم
یه ماهیت به سالهای قبل از ۸۸ تا سال ۸۸ برمیگرده که مطالبات مردم مدنی بود و هدفمند و آروم پیگیری میشد و هدفش فرهنگی و سیاسی بود

ولی بعد از ۸۸ دو تا اعتراض فراگیر دیدیم
یکی دیماه ۹۶
یکی هم این روزا

این اعتراضها کور و بدون هدف خاصی انجام میشن و حداقل من نمیفهمم معترضین از چه جنسی هستن
مثلا من کسی نیستم که برم بانک و پمپ بنزین آتیش بزنم یا شیشه‌ی مغازه بیارم پایین و با بی اخلاقی ازش دزدی کنم!

وقتی اعتراضات به قول خودت هدفمند نباشه و رهبر هم نداشته باشه، همین وضعیت پیش میاد. حرف منم همینه. اگه قراره تغییری باشه، ما باید یه جایگزین مناسب داشته باشیم. در حال حاضر نه طرحی هست، نه هدفی و نه جایگزینی.

aryan_
ارسال پاسخ

eagle18 :
آره، خوبه که توضیح بدی. شاید من خوب متوجه نشدم منظورت از دشمنی مردم با خودشون چیه. درمورد اخلاقم که میدونی نظرم چیه. {7} هنوز به نسبی بودنش اعتقاد دارم.
نمیدونم باید منتظر چی باشیم، ولی فکر می‌کنم تغییر از بالا به پایین در حال حاضر بیشتر مورد نیازه. تحلیلی ندارم. :)

من اعتراضات رو تو کشورمون تو دو ماهیت میبینم
یه ماهیت به سالهای قبل از ۸۸ تا سال ۸۸ برمیگرده که مطالبات مردم مدنی بود و هدفمند و آروم پیگیری میشد و هدفش فرهنگی و سیاسی بود

ولی بعد از ۸۸ دو تا اعتراض فراگیر دیدیم
یکی دیماه ۹۶
یکی هم این روزا

این اعتراضها کور و بدون هدف خاصی انجام میشن و حداقل من نمیفهمم معترضین از چه جنسی هستن
مثلا من کسی نیستم که برم بانک و پمپ بنزین آتیش بزنم یا شیشه‌ی مغازه بیارم پایین و با بی اخلاقی ازش دزدی کنم!

eagle18
ارسال پاسخ

aryan_ :
اگه بخوام دوقطبی فرض کنم، دوقطبیِ بااخلاق و بی‌اخلاق به ذهنم میاد

خب پس تو میگی تغییر از پایین نمیتونه اتفاق بیوفتهپس باید منتظر تغییر از بالا باشیم؟
تحلیلت چیه کلا؟

آره، خوبه که توضیح بدی. شاید من خوب متوجه نشدم منظورت از دشمنی مردم با خودشون چیه. درمورد اخلاقم که میدونی نظرم چیه. هنوز به نسبی بودنش اعتقاد دارم.
نمیدونم باید منتظر چی باشیم، ولی فکر می‌کنم تغییر از بالا به پایین در حال حاضر بیشتر مورد نیازه. تحلیلی ندارم.

aryan_
ارسال پاسخ

eagle18 :
یعنی اونایی که خواهانِ تغییر سیستم‌ان و اونایی که خواهان حفظ یا اصلاح سیستم‌ان. پس سه‌تا راه داریم: حفظ، اصلاح و تغییر ریشه‌ای‌. هیچ کدوم از این سه‌ مورد به نظر من تا سال‌ها نتیجه نمیدن. مورد دیگه اینه که ما انتظار داریم تغییرات از پایین به بالا انجام بشن‌ و اول مردم تغییر کنن. من میگم چنین چیزی نه لازمه و نه شدنیه.

اگه بخوام دوقطبی فرض کنم، دوقطبیِ بااخلاق و بی‌اخلاق به ذهنم میاد

خب پس تو میگی تغییر از پایین نمیتونه اتفاق بیوفتهپس باید منتظر تغییر از بالا باشیم؟
تحلیلت چیه کلا؟

eagle18
ارسال پاسخ

aryan_ :
کارت مهمتر از اوضاعته {7}

به هر حال اینم نظریه.

eagle18
ارسال پاسخ

aryan_ :
نظرت خیلی چکیده بود : ) )

مردم دو قطبیِ چیان؟

یعنی اونایی که خواهانِ تغییر سیستم‌ان و اونایی که خواهان حفظ یا اصلاح سیستم‌ان. پس سه‌تا راه داریم: حفظ، اصلاح و تغییر ریشه‌ای‌. هیچ کدوم از این سه‌ مورد به نظر من تا سال‌ها نتیجه نمیدن. مورد دیگه اینه که ما انتظار داریم تغییرات از پایین به بالا انجام بشن‌ و اول مردم تغییر کنن. من میگم چنین چیزی نه لازمه و نه شدنیه.

aryan_
ارسال پاسخ

eagle18 :
خب اوضاع خیلی مهمه :d

کارت مهمتر از اوضاعته

eagle18
ارسال پاسخ

aryan_ :
آرنی {7}

به اوضاع چیکار داری؟
تو کارتو بکن

خب اوضاع خیلی مهمه