بلاگ كاربران


  • دلتنگی...

  • پدرم دیده به سویت نگران است هنوز... :(
  • تموم شدم با این..

  • میشد از بودن تو عالمی ترانه ساخت   کهنه ها رو تازه کرد از تو یک بهانه ساخت   با تو میشد که صدام همه جا رو پر  کنه   تا قیامت اسم ما قصه ها رو پر کنه   توی شهر بی کسی ها تو رو از دور می دیدم   با رسیدن به تو افسوس، به تباهی رسیدم   """شهــــر بـی عــابر و خــالی شهــر تنـــهایی من بود   لحظه ی شنــاخـــتن تو لحظـــه ی تموم شدن بود""     "اردلان سرفر…
  • تا تو عاشقانه بودی:)

  • تو به اشک اجازه دادی توی چشم من بشینه   تا غرورم رو شکستم گفتی عاشقی همینه   گفتی اما دل ندادی،گفتی اما دل نبستی   گفتی عاشقت نبودم ساده بودی که شکستی   ساده بودم مثل آینه تا تو عاشقانه بودی   فقط از تو مینوشتم تا تو شاعرانه بودی   Ebi#…