بلاگ كاربران


وقتی دلم خسته می‌شود،

برایش از فردایی روشن می‌خوانم

به‌یادش می‌آورم که چه دل‌هایی را از خستگی به درآورده!

وقی دلم خسته می‌شود،

می‌نشینم و برایش آرام نجوا می‌کنم

گرد و غبارش را با اشک می‌گیرم

و از شادی که در راه است، می‌گویم.

وقتی دلم خسته می‌شود،

دوست را صدا می‌زنم

و به خدایی که بزرگ است، می‌سپارم‌اش… 

به اشتراک بگذارید : google-reader yahoo Telegram
نظرات دیوار ها


rayan_send
ارسال پاسخ



مرسی داداشی عالی بود

perle
ارسال پاسخ