دیوار کاربران


Asemon
Asemon
۱۳۹۳/۱۲/۲۵

ﻣﻦ ﻋـُﻘﺎﺑﯽ ﺑﻮﺩﻡ

ﮐﻪ ﻧﮕﺎﻩ ﯾﮏ ﻣﺎﺭ ، ﺳﺨﺖ ﺁﺯﺍﺭﻡ ﺩﺍﺩ ، ﺑﺎﻝ ﺑﮕﺸﻮﺩﻡ ﻭ ﺳﻤﺘﺶ ﺭﻓﺘﻢ...

ﺍﺯ ﺯﻣﯿﻨﺶ ﮐﻨﺪﻡ ، ﺑﻪ ﻫﻮﺍ ﺁﻭﺭﺩﻡ
ﺁﺧﺮ ﻋﻤﺮﺵ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻓﺮﯾﺐ ﭼﺸﻤﺶ ، ﺳﺨﺖ ﺟﺎﺩﻭﯾﻢ ﮐﺮﺩ.....

ﺩﺭ ﻧﻮﮎ ﯾﮏ ﻗﻠﻪ ﺁﺷﯿﺎﻧﺶ ﺩﺍﺩﻡ
ﮐﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺩﻟــﺮﺣﻤﯽ ﭼﻪ ﺑﻪ ﺭﻭﺯﻡ ﺁﻭﺭﺩ
ﻋﺸـﻖ ، ﺟﺎﺩﻭﯾﻢ ﮐـﺮﺩ...

ﺯﻫﺮ ﺧﻮﺩ ﺑﺮ ﻣﻦ ﺭﯾﺨﺖ
ﺍﺯ ﻧﻮﮎ ﻗﻠﻪ ﺯﻣﯿﻦ ﺍﻓــﺘﺎﺩﻡ
ﺗﺎﺯﻩ ﺁﻣـﺪ ﯾﺎﺩﻡ.....

ﻣــﻦ ﻋـُﻘﺎﺑﯽ ﺑﻮﺩﻡ ﺑﺮ ﻓﺮﺍﺯ ﯾﮏ ﮐﻮﻩ
ﺁﺷﯿﺎﻥ ﺧـــﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻧِﮕﺎﻫﯽ ﺩﺍﺩﻡ ...!!!!!

↩ᄊªフ¡Ð☯
↩ᄊªフ¡Ð☯
۱۳۹۳/۱۲/۲۵

تو ﭘﺎﺭﮎ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩﻡ
ﯾﻪ ﺳﺮﺑﺎﺯﻡ ﮐﻨﺎﺭﻡ ﺑﻮﺩ
ﺍﻭﻣﺪﻡ ﺳﺮ ﺻﺤﺒﺖ ﺭﻭ ﺑﺎﻫﺎﺵ ﺑﺎﺯ ﮐﻨﻢ
ﮔﻔﺘﻢ ﺳﺮﺑﺎﺯﯼ ؟؟؟؟؟؟؟
ﮔﻔﺖ ﻧﻪ ﺑﯽ ﺑﯽ ﺧﺸﺘﻢ
ﻣﺮﺩﻡ ﺍﻋﺼﺎﺏ ﻧﺪﺍﺭﻥ!!!

.

(+5)

kavehahmadi
kavehahmadi
۱۳۹۳/۱۲/۲۵

روابط خوب مانند عقربه های ساعت هستند

آنها فقط گاهی اوقات همدیگر را ملاقات میکنند

اما همیشه باهم هستند . . .

شب خوش

mo0hsen
mo0hsen
۱۳۹۳/۱۲/۲۵

بیهوده تلاش می کند بهار
وقتی تو لبخند بر چهره نداری ...

mo0hsen
mo0hsen
۱۳۹۳/۱۲/۲۵

هوا هوای بهار است و باده بادۀ ناب
به خنده خنده بنوشیم جرعه جرعه شراب
در این پیاله ندانم چه ریختی ، پیداست
که خوش به جان هم افتاده اند آتش و آب
فرشتهْ روی من ، ای آفتاب صبح بهار
مرا به جامی از این آب آتشین دریاب
به جام هستی ما ، ای شراب عشق بجوش
به بزم سادۀ ما ، ای چراغ ماه بتاب
گل امید من امشب شکفته در بر من
بیا و یک نفس ای چشم سرنوشت بخواب
مگر نه خاک ره این خرابه باید شد
بیا که کام بگیریم ازین جهان خراب

AZAD
AZAD
۱۳۹۳/۱۲/۲۴

ﻣﺎ ﻋﯿﺪ ﺍﻣﺴﺎﻝ ﻓﻘﻂ ﺗﺨﻤﻪ ﻣﯿﺬﺍﺭﯾﻢ ﻭ ﺑﻪ ﻫﺮ ﻣﻬﻤﻮﻧﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺗﺨﻤﻪ ﻫﺎ ﺩﺳﺖ ﻧﺰﻧﻪ ﺑﻪ ﻗﯿﺪ ﻗﺮﻋﻪ ﯾﮏ ﻋﺪﺩ ﭘﺴﺘﻪ ﻣﯿﺪﻫﯿﻢ !

ﺷﺎﯾﺪ ﺷﻤﺎ ﺑﺮﻧﺪﻩ خوش شانس ما ﺑﺎﺷﯿﺪ …

mo0hsen
mo0hsen
۱۳۹۳/۱۲/۲۴

خدا مرا از بهشت راند ... از زمین ترساند !
شما مرا از زمین راندید ... از خدا ترساندید !
من اینک در کنار شیطان آرام گرفته ام ...
که نه مرا از خویش می راند ...
و نه از هیچ می ترساند ...
احمد شاملو

кнαησσм gσℓ
кнαησσм gσℓ
۱۳۹۳/۱۲/۲۴

♡♥ωـیبـــــِ כنــے ــا♥ ...

http://www.hamkhone.ir/member/32861/blog/view/192774/


saeed1360
saeed1360
۱۳۹۳/۱۲/۲۴

نیامدن سر قرار هزار و یک دلیل دارد

اتویی که لباس را می سوزاند

یا اتوبوسی که تأخیر می کند،

نمی تواند بهانه خوبی

برای پایان حرص خوردن هایت باشد.

عزیزم!

حلالم کن

و عصبانی نباش

می خواهم بیایم

اما سنگی که رویم گذاشته اند

سردتر از آن است

که حرف هایم را به گوش‌ات برساند

امشب که به رویایت آمدم

از دلت درمی آورم.

mo0hsen
mo0hsen
۱۳۹۳/۱۲/۲۴

گاندی خطاب به همسرش:
خوب من هنر در فاصله هاست...
زیاد نزدیک به هم میسوزیم و زیاد دور از هم یخ میزنیم.
تو نباید آنکسی باشی که من میخواهم و من نباید آنکسی باشم که تو میخواهی.
کسی که تو از من میخواهی بسازی یا کمبودهایت هستند یا آرزوهایت.
من بایدبهترین خودم باشم برای تو و تو باید بهترین خودت باشی و بشوی برای من...
خوب من هنر عشق در پیوند تفاوت هاست و معجزه اش نادیده گرفتن کمبودها...
زندگیست دیگر...
همیشه که همه رنگ هایش جور نیست.
همه سازهایش کوک نیست.
باید یاد گرفت با هر سازش رقصید.
حتی با ناکوک ترین ناکوکش.
اصلا رنگ و رقص و ساز و کوکش را فراموش کن.
حواست باشد به این روزهایی که دیگر برنمیگردد.
به فرصت هایی که مثل باد می آیند و میروند و همیشگی نیستند
. به این سالها که به سرعت برق گذشتند
به جوانی که رفت
به میانسالی که میرود
حواست باشد به کوتاهی زندگی.
به زمستانی که رفت.
بهاری که دارد تمام میشود کم کم.
ریز ریز.
آرام آرام.
نم نمک...
زندگی به همین آسانی می گذرد
ابرهای آسمان زندگی گاه می بارد گاهی هم صاف است
بدون ابر بدون بارندگی.
هرجور که باشی